امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کلماتی که عاشقان قدیم به کار می بردن!!

#1
دل دویدن : عاشق شدن و دل سپردن. اسیر شهرستانی :
مشکل که در قلمرو هستی به هم رسد آسایشی که در قدم دل دویدگی ست
دیدار بینی : عشق پاک . در برابر هرزه کاری که لوطیان آن را اصطلاحا ” کارد مطبخ ” می گفته اند. سعید اشرف :
پای بست عالم سفلی به عِلوی کی رسد هرزه کاری دیگر و دیدار بینی دیگر است
دیدار خشک : تماشا و دیدار یار بی هیچ چشمداست دیگر. صائب :
چو آیینه قانع به دیدار خشک است از این تازه رویان دو چشم تر ما
مشو به دیدن خشک از سمنبران قانع که از بهار قناعت به خار نتوان کرد
عاشق پرانی: هر روز عاشق تازه ای دست و پاکردن . مقابل معشوق پرانی که خواهد آمد. سالک قزوینی:
از گُل عاشق پرانی جلوه می بالد به خود سرو از بالای قمری بر سر ناز ایستد !
عاشق یک فصله : آشنای دوره دولت و سرخوشی. رهی شاپور :
چو مرغ عاشق یک فصله نیستم شاپور ! سر خزان به سلامت اگر بهار گذشت
عشوه مرمری : نوع خوب و مرغوب عشوه را می گفته اند ! فوقی یزدی :
آن بکی چشمک زند اینک بیا از من بخر نازهای نیم رنگ و عشوه های مرمری !
[نیم رنگ یعنی رخسار میانه رنگ . صائب :
ای عندلیب این همه تعریف گل مکن تو حسن نیم رنگ خزان را ندیده ای !]
معشوق و معشوقه روز بی نوایی : وقتی کسی معشوق یا معشوقه خود را رها می کرد و به دنبال زیباروتر و دلخواه تری می رفت و چون وصال دومی حاصل نمی شد – از سر ناچاری – به اولی رجوع می کرد , می گفتند: فلانی به معشوق یا معشوقه روز بی نوایی قانع شده است !! سلیم تهرانی :
مفلس چو شدیم رو به او آوردیم معشوقه روز بی نوایی ست خدا !
[ تبصره : برخی از این عاشقان طمع پیشه گاه به هنگام بازگشت به معشوقه روز بی نوایی زیاده ادعای محبت و بی تابی و پافشاری می کنند , اما خدا از دلشان خبر دارد!!!]
معشوق خیالی : معشوق موهوم که در خارج موجود نباشد. [ این قسم در شعر برخی شاعران فراوان جلوه می کند و احیانا سوء تفاهمهایی را پیش می آورد !!] صائب :
ز فکر پیچ و تاب آن کمر بیرون نمی آیم که هجران نیست در پی وصل معشوق خیالی را !
خان خالص :
نباشد گر سر یاری به ما آن لاابالی را کسی از دست ما نگرفته معشوق خیالی را !
معشوق پرانی : مقابل عاشق پرانی است که گذشت. [ عده ای در این زمینه گویا فوق تخصص دارند و در مهلت کوتاهی کاری می کنند که طرف مقابل , هر که هست , راهش را بکشد و برود دنبال امورات شخصیه اش !!!] سلیم تهرانی :
حیف باشد که ز بی مهری تو شکوه کنیم ما که معشوق پران همچو کبوتر بازیم !!
مو دادن و مو فرستادن : رسم کهنی است که عاشق برای ابراز محبت مویی را در کاغذی پیچیده و در صندوقچه ای می گذاشته و برای معشوقه خود می فرستاده است. بدین معنا که لاکردار ما در محنت محبت و هجران تو چون این مو ضعیف و ناتوان شده ایم ما را دریاب !! معشوقه نیز اگر مشتاق او بود در پاسخ مویی می فرستاد که ای بابا حال و روز ما از شما بهتر نیست !! خان خالص :
می فرستم به تو از زلف تو مویی یعنی اشتیاقم به وصال تو ز حد بیرون است !
مخلص کاشی :
وصل زلفش کی دل صد چاک را رو می دهد شانه با این ربط , مو می گیرد و مو می دهد !
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
کلماتی که عاشقان قدیم به کار می بردن!! 1
پاسخ
 سپاس شده توسط hidden ninja ، P.K.2 ، جیگیل ، عذرا 79
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  دختران شایسته ایرانی از قدیم تا به امروز..............
  تفاوت بچه های قدیم و جدید ! ( طنز )
  ورود برای عاشقان <عکس همراه بامتن سری جدید>
  راه حلی که من برای از بین بردن شپش سر اختراع کردم010%تضمینی
  مقایسه قدیم و جدید زندگیامون با زبون خودمونی و راحت(باظرفیت ها)
  معنی کلماتی که از زنها شنیده می شود / طنز
  زنبور درمانی مجموعه : پزشکی و سلامت زنبور درمانی یونانیان در قدیم از عسل و موم برای
  این پل جالب مخصوص عاشقان است !!!!!!!!!!!!!!!!!!
  ترفند های جالب برای بردن کودک به حمام!
  عاشقان کره....عکس هایی از فیلم پسران بهتر از گل...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان