امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

موسيقي درماني چيست؟!ღ¸.•*` `*•.¸ ღ

#1
Music 
تا به حال درباره موسيقي درماني چيزي شنيده ايد؟!
بله با موسيقي هم مي توان بيماري را درمان كرد! البته به وسيله متخصصان. دكتر نعمتيان يكي از متخصصين اين رشته پيرامون اين موضوع توضيحاتي را ارائه داده است:

لطفا در مورد «موسيقي درماني» مختصري براي خوانندگانمان توضيح بدهيد!


«موزيك تراپي» يك نوع استفاده نظام مند از موسيقي است. موسيقي همانند يك تيغ جراحي در دست يك جراح است. اين طريقه درمان در توانبخشي و بهداشت جسم و روان تاثير مستقيم مي گذارد و هر كدام سه سطح مختلف دارد. سطح اول: جلوگيري از به وجود آمدن بيماري. دوم: بيماري بوجود آمده به درستي درمان شود و سوم: يماري آثاري را به جا گذاشته كه ما بايد توانبخشي كنيم. سطح اول موسيقي براي تخليه هيجاني و جلوگيري از استرس به كار مي رود. سطح دوم افسردگي را بدون داروهاي شيميايي درمان مي كنيم و سطح سوم براي بيماراني كه دچار اختلالات مغزي شدند، مثل كساني كه در تصادفات به اين بيماري دچار مي شوند راه درمان پيدا مي كنيم. همچنين براي بهبود كيفيت زندگي افرادي كه دچار بيماري هاي سخت هستند تلاش مي كنيم. مثلا در كهولت سن آلزايمر قابل درمان نيست ولي از طريق موسيقي درماني مي توان به آنها اميد بهتر زندگي كردن داد.
آيا اين نوع درمان فقط در سالمندان استفاده مي شود؟
خير، به كودكان هم كمك مي كند. موسيقي درماني فوايد خاص دارد.
1- ارزان و در دسترس بودن موسيقي.
2- مقرون به صرفه است و در اكثر خانه ها وجود دارد يكي از دلايلي كه براي درمان از موسيقي استفاده مي شود اين است كه محققان اين رشته با پيشرفت روش هاي تصوير برداري و مطالعات فراوان متوجه شدند كه موسيقي در سيستم عصبي مغز تاثير فراواني دارد. شما وقتي يك موزيك ملايم گوش مي دهيد آرام مي شويد و استرس را از خود دور مي كنيد.

تفاوت اين روش با آب درماني چيست؟
هر كدام از روشها كارايي خود را دارند. در هر نوع از موسيقي كشورها روش درمان بايد متفاوت باشد. به طور مثال موسيقي راك با پاپ تفاوت دارد. ما در ايران از موسيقي پاپ استفاده مي كنيم و بايد در درمان هم از اين سبك استفاده كنيم چون مردم اكثرا اين نوع موسيقي را گوش مي كنند. اما در مورد تفاوت اين نوع درمان بايد بگويم كه اين روش در مرحله اي مورد استفاده قرار مي گيرد كه بيمار به پزشك مراجعه كرده و از اين مراجعه جوابي نگرفته .
__________________

اينجاست كه موسيقي درماني به كار مي آيد و روي فرد بيمار اثر مي گذارد. ولي هيچ بيماري براي درمان اوليه مستقيما به سراغ ما نمي آيد. ما در مدارس، بيمارستانها و حتي در خانه سامندان هم اين روش را در پيش گرفته ايم اما مي خواهم در مورد مكانيزم تاثير اين نوع درمان هم با شما صحبت كنم.

بفرماييد!
بهترين رويكرد، رويكرد مغزي است، اول بايد بفهميم كه در مغز چه فعل و انفعالي رخ مي دهد. متخصصان اول روي سيستم عصبي و دوم سيستم هورموني كار مي كنند. وقتي موسيقي گوش مي كنيد "مخصوصا موسيقي ملايم" فشار خونتان پايين مي آيد. تعداد تنفس در دقيقه كاهش پيدا مي كند و استرس از شما دور مي شود. اين يكي از موارد تاثير گذاري بود كه توضيح دادم.

اگر صحبت خاصي در پايان داريد بفرماييد.
يك مژده به هموطنانم مي دهم كه امسال در روزهاي 26 و 27 مهر ماه در تالا وحدت كنگره دو روزه خواهيم داشت. اين كنگره سراسري كاربرد موسيقي در سلامت جسماني نام دارد و مردم را بيشتر با اين طريقه درمان آشنا مي كند. منتظر اخبار جديدي در مورد موسيقي درماني باشيد.وسيقي درماني چيست ؟
موسيقي درماني به معني به كار گرفتن موسيقي براي به دست آوردن شفا و سلامت جسمي و روحي است.طبق مطالعات مستدل و شواهد علمي يك موسيقي درمان تعليم ديده و داراي مدرك علمي معتبر مي‌تواند از روش موسيقي درماني براي نيل به اين اهداف استفاده كند.جلسات موسيقي درماني مي‌تواند شامل گوش دادن به موسيقي، ساختن آن و يا هر دوي آنها باشد. تا كنون تحقيقات گسترده‌اي صورت گرفته كه مشخص شود موسيقي چطور مي‌تواند موجب شفاي روحي يا جسمي افراد شود. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه اين امر از دو طريق امكان‌پذير است:

1. ريتم و تن‌هاي موسيقي مي‌تواند شما را به هيجان آورده و يا به شما آرامش دهد. موسيقي درماني مي‌تواند به كاهش ضربان قلب و فشارخون شما كمك كرده و نيز موجب افزايش توانايي شما در تفكر، يادگيري، استدلال كردن و به خاطر آوردن شود.

2. همچنين ساختن موسيقي و آهنگ روش سالمي براي ابراز و بيان خود است

==========
موسيقي درماني براي چه منظوري به كار گرفته مي‌شود؟

شما مي‌توانيد از روش موسيقي درماني براي كمك به سلامت روحي و جسمي خودتان استفاده كنيد. اين روش به افراد كمك مي‌كند كه خودشان را ابراز كنند، خاطرات تازه‌اي پيدا كنند و بدن و ذهنشان را از طريق ريتم، نظم و قابليت پيش‌بيني آرام كنند.

اين روش همچنين مي‌تواند عارضه فراموشي را از راه بهبود ارتباط گيري شما با ديگران، كمك به مغز در توليد ماده آرامش دهنده ملاتونين، بهبود نحوه صحبت كردن، بهبود حافظه بلندمدت و ميان مدت درمان كرده و ترميم كند.
به علاوه بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه موسيقي درماني به نوزادان تازه متولد شده كمك مي‌كند كه در برابر درد مقاومت كنند و همچنين گريه كودكان به كمك موسيقي كمتر مي‌شود.
موسيقي درماني همچنين درد ناشي از درمان بيماري سرطان را كاهش مي‌دهد.
آيا روش موسيقي درماني يك روش ايمن و بي‌خطر است؟

بله موسيقي درماني به عنوان روشي ايمن و بي‌خطر درنظر گرفته مي‌شود. با اين حال محققان توصيه مي‌كنند كه براي استفاده از هر نوع روش درماني جايگزين و يا تصميم براي استفاده از تركيبي از اين شيوه‌ها حتما با پزشك معالج خود مشورت كنيد.

امروزه موسیقی جزء معدود هنر هایی است که جایگاهی ویژه و نقشی انکار نا پذیر در زندگی انسان دارد .کافی است برای اثبات این مطلب اندکی به اطراف دقت کنیم , همه ما به نوعی خواسته یا ناخواسته درگیر موسیقی هستیم ! و برای بسیاری موزیک جزئی مهم از زندگی بشمار می رود .

دانشمندان و مدرسان علم روانشناسی در دانشگاه میشگان برای اولین بار این علم را بصورت مدون و رشته ای برای تحصیل بوجود آوردند هر چند که به گفته عده ای این علم به ظاهر نوپا ریشه ای 50ساله دارد ولی به عقیده من این علم در کشور ایران ریشه ای 800ساله دارد و با اندکی دقت و نگرش در اشعار حافظ و مولانا و ...این نکته را در می یابیم که این عارفان با صدای ساز های ابتدایی (موسقی فرا سنتی در آن زمان) به گونه ای باور نکردنی و شگرف دچار تغییرات درونی عظیمی شده و به کررات در اشعار این بزرگان این موضوع قابل بررسی است .

درک موزیک درمانی مبحث ساده ای است ! آیا شده آهنگی را گوش دهید و در لحظه کوتاهی حس کنید که تمام خاطرات گذشته در جلو چشمتان پدیدار شده است ؟ مثلا" آهنگی که شما را بیاد گذشته تلخ می اندازد که گاها" بقدری در روح روان شما تاثیر می گذارد که همانند ان دوران احساس ناراحتی می کنید و یا موسیقی دیگر شما را به دوران جوانی و شور و شوق و... می برد و این شما هستید که نا خواسته با سرعتی باور نکردنی سرشار از انرژی میشوید و هزاران هزار نمونه دیگر که بدلیل کمبود وقت از آنها صرف نظر می کنم و نیت از بیان همین چند دلیل کوچک و پیش پا افتاده اثبات علتی بزرگ است که همانا اثر جادویی (مخرب یا سازنده) در روح افراد می باشد .

سلول های مغز آدمی به گونه ایست که فرایندی ریتمیک و سلسله وار را با فواصل و میزان مشخص دنبال می کند و با توجه به کارکرد مغز و ماهیت منظم و دقیق آن , کشش زیادی به ایجاد هارمونی دارد و این هارمونی از قافیه سازی ساده از یک شعر تا حرفه ای ترین قطعات موسیقی را شامل میشود . (در اینجا ذکر این نکته را واجب میدانم که هر نوع موزیک که می شنویم که برای کسب درآمد و فروش بیشتر ساخته شده هیچ گونه اثر درمانی و حتی هنری نیز ندارد)

موسیقی در ابتدا از چندین و چند نت ساده تشکیل می شود که دارای فواصل مشخص و میزان خاص هستند ( در بیان ساده تر فرایند ریتمیک و زنجیر وار بگونه ای که وقفه خاصی برای تغییر ضرب آهنگ حرکتی در آن دیده نشود) و این هارمونی به طرز عجیبی در ذهن ایجاد نوعی فعالیت درونی می کند که در اکثر مواقع فرد به هیچ عنوان متوجه این تغییرات نمی شود و ملموس بودن و درک این تغییرات و تحولات ذهنی شامل گذشت زمان می شود!

(اثر تکرار و مرور زمان در موزیک تراپی):
این نوع درمان ارتباط نزدیکی با زمان دارد و بین 2 تا 6ماه و گاهی بیشتر برای این درمان در نظر گرفته می شود . ذکر این نکته را مهم می دانم که در هیچ یک از دانشگاه های موسیقی جهان این رشته تدریس نمی شود و این درمان بیش از هر چیز وابسته به علم روان درمانی و روانپزشکی است و موزیک تراپیست و موزیسین در تعامل نزدیکی با یکدیگر هستند (درست همانند یک معمار و یک طراح داخلی ) و این موزیسین و آهنگ ساز است که باید نقشه روان درمانگر را مو به مو اجرا کند که امری بسیار سخت و مشکل می باشد و تنظیم برخی قطعات برای موسیقی دان گاهی هفته ها کار طاقت فرسا را شامل میشود ...

این روش به هیچ عنوان یگانه راه درمان بیمار نبوده و نیست و بسیاری از پزشکان موزیک تراپی را روشی جانبی در کنار تجویز دارو و جلسات روان درمانی می دانند و امروزه این روش در مورد افراد زیر مورد استفاده قرار میگیرد :
خانه های سالمندان - بیمارانی که کم و بیش دچار افسردگی هستند -بیماران سرطانی - بیماران معلول حرکتی - و...
که در اروپا این روش به صورت متداول و مدون و با برنامه اجرا می گردد
در تحقیق جالب و مشترکی میان دانشجویان رشته موسیقی و رشته روانشناسی در شهر گراتس (اتریش) بروی 150 دانش آموز یک دبستان و اثر موزیک تراپی در کاهش استرس و هیجان ناشی از امتحان بگونه ای امیدوار کننده خود را نمایان ساخت .

دانش آموزان را به دسته های 15تایی تقسیم کردیم و با توجه به گروه سنی و خواست دانش آموزان و نوع رفتار آنها موزیک خاصی را تدوین کردیم و پس از گذشت 4تا 6هفته بتدریج نتنها کاهش استرس و اضطراب در امتحان و نحوه درس خواندن در آنها مشاهده شد بلکه نوعی نشاط و انرژی بیش گذشته و میل رغبت برای درک مفاهیم در دانش اموزان به وفور یافت می شد .موسيقي درماني: موسيقي درماني در پزشكي
اصواتموسيقي به علت برخورداري از بار هيجاني و عاطفيتاثيرات عميقي بر روحيات شخصيت و پرورش عواطفانساني مي گذارند و در تعدادي از شاخه هاي طبجايگزين مانند طب سوزني هومئوپاتي و آيورودا نقشعمده اي در درمان دارند.

امروزه به علت نگرش علمي و روش مند به موسيقي در درمان امراض موسيقي درماني به عنوان رشته اي مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حكم روشي مكمل براي درمانهاي رايج پزشكي تعريف شده است كه منظور از آن استفاده تجويز شده از تحريكات موسيقايي يا فعاليتهاي آن براي كاهش ناتواني و بيماري و تغيير حالات ناسازگار از طريق توانبخشي توقف و درمان علائم بيماري است كه زير نظر پرسنل آموزش ديده صورت مي گيرد. در اين رشته موسيقي به عنوان ابزار و موسيقي درمان گر به عنوان فرد متخصص در برخي از بيماري ها شرايطي را (با توجه به شدت آن بيماري) ايجاد مي كنند كه مي تواند بيمار را در يك روند مثبت صعودي درجهت كاهش استرس ها و ارتقا سلامت قرار دهد و اين شرايط ممكن است متناسب با جنس و سن بيمار و شدت بيماري در امراض مختلف متفاوت باشد.

در مورد كاركرد موسيقي درپزشكي
پژوهش هاي گوناگون و معتبريصورت گرفته است كه تعدادي از آن ها بر روي علائميچون ضربان قلب، فشارخون، دردهاي گوناگون، تنفس،واكنش هاي پوستي، هورمونهاي آدرنالين، پرولاكتين،كورتيزول، امواج مغزي، كتكولامين ها، استروئيدها،الكتروميوگراف، عوارض جانبي داروها، مدت استفادهاز داروها و مدت بستري بودن و بسياري موارد ديگرمتمركز بوده است.

به طور كلي اهداف درماني اين پژوهش هاي موسيقايي را مي توان در هشت محور عمده خلاصه كرد:
پيشگيري، آموزش و يادگيري
كاهشدردهاي گوناگون پزشكي و دندانپزشكي
كاهش تنش ها و نگرانيهاي ناشي از جراحي آسيبها وبيماريها
توان بخشي بعداز جراحي آسيب ها و تصادفات
كاهشخستگي حاصل از تنوس هاي عضلاني (گرفتگي هاي عضلاني(و كاركرد ماهيچه
كاهش عوارض جانبيدارو ها
كاهش مدت استفاده از دارو ها
كاهش طول مدت درمان و بستريبودن

علاوهبر تاثيرات درماني يادشده موسيقي مي تواند برايارتقا برخي از فاكتورهاي رفتاري در افراد سالمموثر واقع شود.
مثلاٌدر صنعت از دوش موسيقي براي افزايش بازده توليد وآرامش رواني كاركنان استفاده مي شود. تاثيراتانواع موسيقي بر فرايندهاي حافظه يادگيري، دقت،ادراكات حسي، سيستم عصاب حركتي و … نمونه هايي ازاين مقوله اند. پژوهش هاي انجام شده درباره حسآميزي رابطه متقابل تاثيرات رواني برخي از نت ها وگامهاي موسيقي را با رنگهاي مختلف آشكار مي سازد. مثلا روان پزشكان رنگ قرمز را به گام دوماژور ورنگ سبز مايل به آبي را به گام لاماژور نسبت دادهاند.

موسيقيدر زمينه شناخت و كمك به رفع مشكلات رفتاري نيزكاربرد فراواني دارد و اين تغييرات رفتاري خاصه درسنين رشد و كودكي حائز اهميت است. علت اين تاثيرگذاري اين است كه هنر به طور كلي و در اين جاموسيقي با توجه به بار عاطفي آن به عنوان نوعيوسيله تخليه رواني به كار برده مي شودوكودكاني كه دچار تنش و فشار رواني هستند با برونفكني فشارها و هيجانات از طريق موسيقي، به حدمطلوب هيجان و آرامش دست مي يابند. به استثنايمواردي كه مشكل كودك ريشه جسمي يا ارگانيك)اندامي) دارد تاثير موسيقي در رفتار كودك درمقايسه با ساير شيوه هاي ديگر از جمله دارو درمانيموفق تر بوده و بيش از هر روش ديگري در تعديلرفتارهاي كودك موثر است اگر چه در مورد نقصهايارگانيك نيز نقش موسيقي را نبايد از نظر دورداشت.

مهمترين ويژگي ازتباطي موسيقي جنبه غير كلامي آن استكه مي تواند در درمان اهميت اساسي داشته باشد.موسيقي واسطه با ارزشي براي ايجاد ارتباط مجدد باواقعيت در مورد افرادي است كه از واقعيت و اجتماعبريده اند(بيماران اسكيزوفرني.( موسيقي، نوعي محرك احساسي قوي و تجربه اي چند حسياست: تحريك شنوايي از طريق اصواتي كه شنيده ميشوند تحريك لمسي از طريق ارتعاشاتي كه قابل احساسهستند و نيز تحريك بينايي توسط اجراي زنده آن. مثلا كسب موفقيت در فعاليتهاي موسيقايي مي توانداحساس ارزش فردي را تقويت كند. به علاوه موسيقي بهعنوان انتقال دهنده اطلاعات انتقال دهنده تقويتكننده ها و زمينه اي براي يادگيري و انعكاسمهارتها نيز مي تواند مورد استفاده قرارگيرد.

مهارت هاي لازم
بررسيعلمي هر پديده در جهان منوط به شناخت اجزا عناصرتشكيل دهنده و نسبتهاي لازم و متعادل در ميان آنهاو نيز بررسي طرز قرار گرفتن هر يكاز اجزا و نسبتروابط و وظايف آنها با يكديگر است. در مبحثموسيقي درماني كه دو جنبه موسيقايي و پزشكي درآنمطرح است داشتن اطلاعاتي جامع براي درك و دريافتموسيقي روان شناسي موسيقي، تئوري موسيقي، تاريخموسيقي و همچنين شناخت دقيق جوانب مختلف جسمي ورواني انسان از ديدگاه علوم فيزيولوژي (كاركردصحيح اجزاي بدن) و پاتولوژي (آسيب شناسي) برايموسيقي- درمانگر الزامي است.

علاقه و اشتياق يه كار و پذيرش مسئوليت حرفه اي از تعهد نسبت به اين رشته احترام به حقوق درمان جويان و داشتن روحيه تحقيق از ويژگي هاي مهم يك «موسيقي درمانگر» است. بنابراين او بايد مهارت هاي تكنيكي و تفسيري پيشرفته را حداقل در يك وسيله اجراي موسيقي بداند و در توسعه و گسترش روابط بين افراد از طريق فعاليت هاي موسيقايي مهارت كامل داشته باشد.

ازطرفي چون ريشه و پايه تمام بحثهاي روان شناسي بهنوعي به مغز و اعصاب مربوط مي شود و با توجه بهاين كه فرايند درك موسيقي در مغز انسان صورت ميگيرد ضرورت بحث عصب شناختي پيرامون موسيقي آشكارترمي شود. موسيقي مي تواند از طريق ايجاد تحريكاتيدر قسمتهاي مختلف سيستم عصبي به طور وسيعي بربسياري از اعضا و اندام هاي انسان از نظر ادراكاتحسي و كاركردهاي عملي موثر واقع شود و باعث پويشجسم و روان انسان در حالت سلامتي و بيماريگردد

تكنيك ها و روش هاي موسيقي درماني
شنيدن موسيقي به طور غير فعال
در اين روش بيش تر بيماران موسيقي دلخواه و انتخابي خود را مي شنوند و در مواردي مي توانند از هدفون استفاده كنند و اجازه دارند صداي ضبط را كنترل و نوار را دستكاري كنند.
كاهشدرد اضطراب و استرس ناشي از بيماري و استفاده كمتراز داروهاي بي حسي و يا كاهش عواض جانبي داروها ودر نهايت كوتاه كردن مدت استفاده از دارو و بستريشدن از هدفهاي عمده درماني در اين روش است.

انتخابموسيقي مورد علاقه بيمار بر اساس تجربيات، روحيات،منش و خلق و خوي وي معمولا با برانگيخته شدنخاطراتي همراه خواهد بود كه قبلا تجربه شده وتهييج اين خاطرات خود موجب تحريكاتي هيجاني در سطحسيستمهاي خود آگاه و ناخود آگاه عصبي و مغزي ميشود و پي آمدهاي مختلفي را بر جاي خواهد گذاشت كهبايد توسط متخصص اين رشته يعني موسيقي درمانگرتا رسيدن به هدف نهايي پيگيري و كنترل شود و تداومداشته باشد.

همكاري فعال در فعاليتهاي موسيقايي:
دراين روش بيماران براي هماهنگي هاي عضلاني و تنفسيبه انجام تمرينات مناسب ريتميك مي پردازند و ازموسيقي براي حركات بدني، خواندن و نواختن استفادهمي كنند. مثلا سازهاي بادي براي افزايش گنجايشششها مورد استفاده قرار مي گيرند. در اين روش ازريتم و سبك موسيقي مناسب با نيازهاي بيماراناستفاده مي شود.

به عنوان مثال موسيقي محرك مانندديسكو (با ريتم تند) براي حركات قوي و موسيقي آرام مانند والسبراي انجام حركات روان و سيال به كار مي روند و درموارد ديگر به تمرين تمركز بر روي عناصر و اجزايموسيقي از طريق شنيدن توصيه شده است. هدفهاي عمدهدرماني كه از اين روش حاصل شده عبارتند از: كاهشدرد همراه با حركات ريتميك، افزايش توانايي هايحركتي، افزايش قدرت و مدت حركت در نارسايي هايعضلاني، افزايش گنجايش تنفسي و نمونه هاي متعددديگر.

موسيقي و مشاوره:
در اين روش از موسيقي براي بحث و گفت و گو و ياد آوري خاطرات بيماران به منظور افزايش مكالمه مثبت و ارتباط نزديك با يكديگر استفاده شده است. ترغيب بيشتر بيماران به شروع گفت و گو و بحث هاي موسيقايي و سخن گفتن پيرامون هر چيزي جز بيماري بر تحمل و سازگاري بيماران با شرايط بيمارستاني مي افزايد. هدف عمده اين روش كاهش استرس ها، نگراني ها، ترس هاي ناشي از بيماري و جراحي و افزايش ارتباطات بين فردي و ايجاد آرامش و اميدواري در بيماران است.

موسيقي و رشد:
در اين روش عمدتا از موسيقي به عنوان محركي تقويت كننده استفاده مي شود و با آن افراد مختلف مخصوصا كودكان را به انجام تمرينات موزيكال ترغيب مي كنند كه تقويت رفتارهاي خاص خودياري و يادگيري مي انجامد. هدف عمده اين روش افزايش يادگيري و توان بخشي بيماران و جلوگيري از واپس روهاي رشدي است.

موسيقي و محرك:
در اين روش موسيقي براي تقويت حواس بينايي، لامسه و شنوايي به كار مي رود و غالبا با فعاليتهاي خوشايندي همراه مي شود و تحريكهاي شنوايي و لامسه را فراهم مي كند. در مواردي نيز در اين روش از نمايش براي هدايت تصوير و تخيل بيماران استفاده شده است. اين روش ضمن داشتن كارايي در درمان بيماراني كه دچار نقيصه هاي حسي و حركتي هستند تاثير بارزي در كاهش افسردگي و اضطراب معلولين دارد.

موسيقي و بازخورد زيستي:
در اين روش از موسيقي براي تقويت پاسخهاي فيزيولوژيك استفاده مي كنند و موسيقي را بازخوردهاي زيستي بيماران همراه مي نمايند و پاسخهاي مطلوب را در آنان افزايش مي دهند و به اين ترتيب از ناراحتي هاي فيزيولوژيك مي كاهند. براي مثال موسيقي را همراه با تنفس ريتميك عميق و يا حركات سيبك سازه در كاهش فشار خون، تنش هاي عضلاني، تشنجهاي صرعي و دردهاي ميگرني به كار گرفته اند.

موسيقي و فعاليت هاي گروهي:
در اين روش بيماران در فعاليتهاي گروهي موسيقايي مانند شنيدن، خواندن و نواختن شركت مي كنند و ارتباط مثبت بين افراد و احساس بهبودي افزايش مي يابد و متقابلا احساس ناشي از ديدها و بيماري هاي مانند افسردگي و اضطراب كاهش پيدا مي كند. شركت در كنسرتهاي موسيقي درخواست آهنگهاي مورد علاقه اجراي موسيقي في البداهه به طور گروهي و همچنين بحث هاي گروهي درباره موسيقي و تاثير مثبت اين فعاليتها از جمله مواردي است كه گزارش شده است.
p317p317p317p317p317
موسيقي درماني چيست؟!ღ¸.•*` `*•.¸ ღ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ✘ றДƬДᗡØЯЄ ✘ ، ♥ هومن♥ ، aCrimoniouSs ، orkideh ، miladii ، Navisa.
آگهی
#2
متشکرم. پس خوش به حال اونایی که تو خط موسیقی هستند
خدایا التماست میکنم.
تمام دنیایت ارزانی دیگران
ولی آن که مال من است
مال دیگری نباشد.....................
پاسخ
#3
اتفاقا موسیقی زیادی رو مغز تاثیر منفی میزاره
پاسخ
#4
BlushBlushخوب Blush
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان