امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اگر زندگی برایتان یکنواخت شده است بخوانید

#1
متاسفانه زندگی امروز بسیاری از ما، تفاوتی با زندگی دیروزمان ندارد، روزهایی مدام، دوان دوان در پی هم می آیند و می روند، فردا هایی که همان تکرار دیروزند به سرعت می گذرند؛ و ما بی توجه به آن، شانه به شانه دیروز، امروزمان را پیر می کنیم و جالب تر آن که خرسند و رضایت مندیم از این دور باطل زندگی!!

دریغ از اندک تحولی!!!!!

گویا ما خو گرفته ایم به این عادت روزمره مان؛ هر روزه تکرار واضحات می کنیم و آن چنان در خواب شیرین خرگوشی خود فرو رفته ایم که نگو!

عمر گران را به نازلترین قیمت به جفاکار خریدار روزگار چنان ارزان می فروشیم که حتی کک مان هم نمی گزد !

به وقت کاستی و گله و شکایت هم، گردن نازک تر از موی فلک، مقصر و مسبب مصیبت ترین روزهای ما می شود و بار سنگین اهمال و ندانم کاری های ما را به هیچ عذر و بهانه ای به یدک می کشد و متحمل می شود.

بی تعارف! بی شک خود نیز اذعان داریم که اختیارسکان گذران روزگارمان را چونان به دست فلک سپرده ایم که حتی پذیرای بی چون و چرای، دشنه ترین زخم آن می شویم و مدارای آن نیز می کنیم!

راستی به کجا چنین شتابان!!!

حقیقتا، خیلی وقت ها ما خود، اجازه داده ایم زندگی هر طور که دوست دارد بگذرد؛ خود رخصت داده ایم بی رحم دست دور گردون، آن طور که متمایل است امروز و فردایمان را بچرخاند و حتی گاها دورمان نیز بزند!

ما خود، پذیرفته ایم و می پذیریم سهمگین ترین امروز روزی را که برایمان پیش می آید و با دیروزمان هیچ توفیری نداشته و ندارد!

با این حال، اگر چه این وضعیت نسبتاً طبیعی و راحت به نظر می رسد اما همیشه یک چیز آزرده خاطر مان می کند و نهیب ندای آن در مغزمان همچون پتکی می کوبد و آن چیزی نیست جز فریاد "بس است دیگر، تغییر کن!"

اگر شما نیز به این مرحله رسیده اید و دائم این تفکر را که «درست ترین عملکرد انسان زندگی کردن است، نه وجود داشتن» در ذهن تان نشخوار می کنید، باید بگویم این فرصت را غنیمت بشمارید و کمر همت تان را ببنید و با خود بگوئید: «وقتش رسیده، باید کمی تغییر ایجاد کنم».



در ادامه این دل نوشته، برای آن دسته از افرادی که دوست دارند از یکنواختی همیشگی نجات پیدا کنند و زندگی را با تمام وجود تجربه کرده و آن طور که خود خواهانند از آن لذت ببرند، پیشنهاداتی را بیان می کنیم:

ببخشید و ببخشید؛ همیشه ببخشید

شاید عبارت " بخشش از بزرگان است " را شنیده باشید. براستی گوهری در صدف این کلام نهفته است که جام زنگار گرفته کینه دلان را صیقل می بخشد و درون در بند را رها و آزاد می کند و به آرامش دل و خیال می رساند؛ چون همان بزرگان می گویند اولین کسی که عذرخواهی می کند همیشه شجاع ترین است، اولین کسی که می بخشد قوی ترین است و اولین کسی که می گذرد و از ناملایمات عبور می کند، شادترین است. پس برای آزاد بودن و آزاد آزاد زندگی کردن، شجاع بودن، قوی بودن و شاد بودن ؛ سعی کنید کسانی که اذیت تان کرده اند را ببخشید.

البته این بخشش، بدان معنا نیست که دوباره به آنها اعتماد بیش از حد و ساده لوحانه داشته باشید بلکه مقصود آن است که هیچ گاه وقت تان را صرف متنفر شدن از آنها نکنید؛ چون ماحصلی جز تلف کردن وقت و از همه مهمتر آن که خشم درون و فکری بیمار و مغشوش نخواهد داشت. بهتر است خود و وقت تان را صرف کسانی کنید که ارزش اندیشیدن و دوست داشته شدن دارند و متقابلا به شما احترام می گذارند و دوستتان دارند.

خودتان واقعی تان را در آغوش بکشید

نقاب های چهره تان را بردارید و همان کسی باشید که واقعاً هستید. اگر درون و حتی بیرون تان را جستجو کنید بی گمان، چیزی در خود خواهید یافت که شما را از دیگران متمایز و شاید هم ممتازمی کند. سعی کنید یاد بگیرید نه تنها به خاص بودن خود احترام بگذارید بلکه آن را موهبتی با ارزش بپندارید و خودِ فوق العاده تان را دریابید و در الوان رنگ های دل فریب دنیا به موجب پیروی و تقلید از دیگران، به هیچ وجه آن را تغییر ندهید. در این دنیای دیوانه ای که قصد تسلط جان شما دارد و غایت تلاشش را هم می کند تا شما را مثل بقیه کند، لازم است اندکی جرات و جسارت عمل داشته باشید و در دفاع از خودتان بکوشید و تا آخرین نفس پای خودتان بایستید؛ مثلا، اگر بخاطر متفاوت بودن بقیه به شما خندیدند، شما هم بخاطر یکسان بودن به آنها بخندید. این که خودتان باشید بسیار ارزشمند است!

به ندای درونی تان گوش دهید

باور داشته باشید که زندگی یا سفری پرمخاطره است یا هیچ چیز نیست، بنابراین رودربایستی با خودتان را کنار بگذارید و بپذیرید که با ادامه این سبک و سیاق فعلی خود در زندگی و تکرار کارهایی که همیشه انجام می دهید، به هیچ جایی نخواهید رسید و نمی توانید به آن چیزی که همیشه خواسته اید و آرزومندش بوده اید، دست یابید. به جای این پا و آن پا کردن و توجه به نقطه نظرات بقیه افراد، تمام همت تان را معطوف به خود و ندای درونی تان کنید و از دل و جان به ندای درونیتان گوش دهید. بپذیرید، راه، راه خودتان است و دیگران تنها می توانند در این مسیر همراه و همگام شما باشند اما هرگز نمی توانند این راه را به جای شما و با تدبر دلسوزانه خود شما بپیمایند. پس تصمیم قاطع بگیرید و همان کاری را ته قلب تان می گوید و شما به صحت آن اطمینان دارید، به منحصه ظهور برسانید و ترس از پیامدهای احتمالی را پشت در دلتان دفن کنید. فقط یادتان باشد قدردان همه روزها و تجاربتان باشید، چون که روزهای خوب شما را غرق در خوشبختی می کنند و روزهای بد تجربه تان را بالا می برند و بدترین روزها بهترین درس ها را به شما می دهند.
پاسخ
 سپاس شده توسط saba 3
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان