امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یه داستان زیبا درباره مادر♥

#1
یه داستان زیبا درباره مادر♥ 1یه داستان زیبا درباره مادر♥ 1

کد:
activity_66781_110640440

دکتر گفت :مادرت داره میمیره ؟
کودک سوال کرد چند وقت دیگر ؟
دکتر گفت پاییز ...
بچه گفت پاییز یعنی چه روز ؟
دکتر گفت وقتیکه برگهای درختان می ریزد ...
بچه خانه آمد و نخ و سوزن برداشت، رفت تا تمام برگ های شهر را به درختان بدوزد ...
دیگه تمومه...بسمه هر چی شکستم...از خودم از همه خستم...باید از یادم بری...
پاسخ
 سپاس شده توسط maryamB ، AMIR ALI 22 ، ຖēŞค๑໓ ، حقوقدان انجمن ، 00sadegh00 ، ~ALONE GIRL~ ، پریسیما ، negin2000 ، یزدان شیر ، tak dokhie eblis ، fafa23 ، neimar
آگهی
#2
cryingcryingcrying
 ♠ ᓅـراـᓄــפּـش ڪטּ ᓅـراـᓄــפּـش شـבیــ♠ 
پاسخ
 سپاس شده توسط tak dokhie eblis
#3
p336p343p336
             تو نباید کسیو مجبور کنی که بخوادت 
                  اونا خودشون باید تورو بخوان :> 
پاسخ
 سپاس شده توسط tak dokhie eblis
#4
دمت گرم
پاسخ
 سپاس شده توسط tak dokhie eblis
#5
p336
یه داستان زیبا درباره مادر♥ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط tak dokhie eblis
#6
دمت جیزcrying
در دنیایی که همه گوسقندان گرگ اند
.
.
تو خر باش ...... کلا بهت میاد
پاسخ
 سپاس شده توسط tak dokhie eblis
آگهی
#7
HeartHeartHeartHeartcrying

یه داستان زیبا درباره مادر♥ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط tak dokhie eblis


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان