گفتگوی آزاد ((نسخه 257))

[๒lคςк ๔єค๔]

هرروز چِرت تر از دیروز‎:|‎
سَ..!

[( lιεβ )]

حوصلمـ سَر رفت ._.!
بزار یِکمـ چِرتُ پرت بگمـ |:!
پارسال بهار دستهـ جمی داشتیم میرفتیم زیارت 
من بودمو فریــدُ وغزل و...
فریــد داشت رنندگی میکرد غَزل هَمـ با گوشی تو فلشخور بود همون لحظهـ گُفت واییییـ« فریــد یه دفعهـ کنترل ماشین از دستش خارج شُد خوب شُد چَپ نکرد :w14:  
گُفتیــم چیه غزل گُفت لایـــک قرمز گرفتمـ :|||||||||||||||||||||!
از اونجایی کهـ فریــد تو فلشخور وقتی موضوعی از 200 صفحهـ بگزرهـ سریع نُسخه دومشو میزنه وقتی رسیدیم به 200 کیلومتری مشهد ماشینُ نگهـ داشت اون تابلو 200 کیلومترو عوض کرد زیرش نوشت نسسخه دومـ .__________.!
و همچنان داشتیــمـ میرفتیــمـ کهـ دیدیمـ سهـ نفری حال نمیدهـ بریــمـ عارفــ ـه و بقیرو بیاریــمـ هیچی دیگهـ به کُلی مُنصرف شُدیــم از سفر برگشتیــمـ ! ._.
هعیـ یکی نیس حرف بزنمـ باهاش ._.

علی دیوونه !   

ترکیدم از خنده !

[Cigarettes.at.daybreak]

حوصلمـ سَر رفت ._.!
بزار یِکمـ چِرتُ پرت بگمـ |:!
پارسال بهار دستهـ جمی داشتیم میرفتیم زیارت 
من بودمو فریــدُ وغزل و...
فریــد داشت رنندگی میکرد غَزل هَمـ با گوشی تو فلشخور بود همون لحظهـ گُفت واییییـ« فریــد یه دفعهـ کنترل ماشین از دستش خارج شُد خوب شُد چَپ نکرد :w14:  
گُفتیــم چیه غزل گُفت لایـــک قرمز گرفتمـ :|||||||||||||||||||||!
از اونجایی کهـ فریــد تو فلشخور وقتی موضوعی از 200 صفحهـ بگزرهـ سریع نُسخه دومشو میزنه وقتی رسیدیم به 200 کیلومتری مشهد ماشینُ نگهـ داشت اون تابلو 200 کیلومترو عوض کرد زیرش نوشت نسسخه دومـ .__________.!
و همچنان داشتیــمـ میرفتیــمـ کهـ دیدیمـ سهـ نفری حال نمیدهـ بریــمـ عارفــ ـه و بقیرو بیاریــمـ هیچی دیگهـ به کُلی مُنصرف شُدیــم از سفر برگشتیــمـ ! ._.
هعیـ یکی نیس حرف بزنمـ باهاش ._.

وآي منمـ‌بودمـ علي *_*

يآدش بخيــر .-.

اون قسمت نسخه دومـ عـآلي بود ^_^

[ʜɪᴅᴅᴇɴ]

حوصلمـ سَر رفت ._.!
بزار یِکمـ چِرتُ پرت بگمـ |:!
پارسال بهار دستهـ جمی داشتیم میرفتیم زیارت 
من بودمو فریــدُ وغزل و...
فریــد داشت رنندگی میکرد غَزل هَمـ با گوشی تو فلشخور بود همون لحظهـ گُفت واییییـ« فریــد یه دفعهـ کنترل ماشین از دستش خارج شُد خوب شُد چَپ نکرد :w14:  
گُفتیــم چیه غزل گُفت لایـــک قرمز گرفتمـ :|||||||||||||||||||||!
از اونجایی کهـ فریــد تو فلشخور وقتی موضوعی از 200 صفحهـ بگزرهـ سریع نُسخه دومشو میزنه وقتی رسیدیم به 200 کیلومتری مشهد ماشینُ نگهـ داشت اون تابلو 200 کیلومترو عوض کرد زیرش نوشت نسسخه دومـ .__________.!
و همچنان داشتیــمـ میرفتیــمـ کهـ دیدیمـ سهـ نفری حال نمیدهـ بریــمـ عارفــ ـه و بقیرو بیاریــمـ هیچی دیگهـ به کُلی مُنصرف شُدیــم از سفر برگشتیــمـ ! ._.
هعیـ یکی نیس حرف بزنمـ باهاش ._.

علی دیوونه !   

ترکیدم از خنده !

(((:
مَن همیشهـ همرو میخندونمـ ._.!
چقدر کار پسندیدهـ ای میکنمـ 
غزل سلامـی علیکی! .-.

[( lιεβ )]

علی توهم برو یه داستان بزن جالب میشه ! D:

[Cigarettes.at.daybreak]

مُـروآ شُتُري ك گُفتي اومد ._.

[( lιεβ )]

حوصلمـ سَر رفت ._.!
بزار یِکمـ چِرتُ پرت بگمـ |:!
پارسال بهار دستهـ جمی داشتیم میرفتیم زیارت 
من بودمو فریــدُ وغزل و...
فریــد داشت رنندگی میکرد غَزل هَمـ با گوشی تو فلشخور بود همون لحظهـ گُفت واییییـ« فریــد یه دفعهـ کنترل ماشین از دستش خارج شُد خوب شُد چَپ نکرد :w14:  
گُفتیــم چیه غزل گُفت لایـــک قرمز گرفتمـ :|||||||||||||||||||||!
از اونجایی کهـ فریــد تو فلشخور وقتی موضوعی از 200 صفحهـ بگزرهـ سریع نُسخه دومشو میزنه وقتی رسیدیم به 200 کیلومتری مشهد ماشینُ نگهـ داشت اون تابلو 200 کیلومترو عوض کرد زیرش نوشت نسسخه دومـ .__________.!
و همچنان داشتیــمـ میرفتیــمـ کهـ دیدیمـ سهـ نفری حال نمیدهـ بریــمـ عارفــ ـه و بقیرو بیاریــمـ هیچی دیگهـ به کُلی مُنصرف شُدیــم از سفر برگشتیــمـ ! ._.
هعیـ یکی نیس حرف بزنمـ باهاش ._.

علی دیوونه !   

ترکیدم از خنده !

(((:
مَن همیشهـ همرو میخندونمـ ._.!
چقدر کار پسندیدهـ ای میکنمـ 
غزل سلامـی علیکی! .-.

آفرین پسر خوب ! .__. *

حالا زود ادامه اشو بنویس ! :>

[Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ]

مُـروآ شُتُري ك گُفتي اومد ._.

شتر حلال زاده

[melodi+]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نسخه جدید