امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نگاهی به دوزخ و اوصاف آن

#1
Smile 
بهشت، اشراق هستی است و دوزخ، غروب جانکاه هست های انسانی است. آدمی در مسیر بازگشت به سوی خداوند گاه سوار بر انوار الهی می شود که درون و بیرونش را روشن می سازد و اوج می گیرد و در تقرب متاله شدن و خدایی گشتن، با اسمای حسنای الهی یگانه می شود و لقایی عاشقانه و عارفانه و فنایی بقاگونه را شاهد می شود؛ و یا آن که خود را در سیاه چاله جهالت می افکند و در غروب اشراق همه هستی ها و هست ها، به دوزخ درمی آید و با جلال الهی دیدارمی کند.

بدون تردید معرفت یافتن و آگاهی شدن از آنچه در آینده بر سر انسانها می آید و سرنوشتی که بر اثر اعمال خود آنها برایشان رقم خواهد خورد تأثیر شگرفی در کنترل کردارها و گفتارهای آدمی دارد و باعث می شود که او حساب شده عمل کند. یکی از اهرمهای بسیار موثر در کنترل اعمال انسان، تبیین اوصاف دوزخ است که انسان با آگاهی از آن، به خود جرأت نخواهد داد که به هر کاری دست یازد و یا هر طور که دلش خواست عمل کند.

آنچه در مطلب حاضر آمده تبیین تنها گوشه ای از ویژگی های مربوط به دوزخ و دوزخیان است که براساس آیات قرآن بیان شده است تا نمایی از آنچه در سیر هبوطی و سقوطی انسان برای وی اتفاق می افتد ارائه گردد، هر چند که به فرموده قرآن، ادراک آن بسی دشوارتر از آن است که در اینگونه نوشتارها و بیانها آید و مسلما کسانی از دوزخ و احوالات آن در امان خواهند بود که این هشدارها را همواره آویزه گوش خود ساخته و حداقل بخاطر ترس از گرفتار شدن به آن برخلاف رضای حق گام برندارند. اینک با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.



دوزخ، سرانجام شوم
تصویری که قرآن از دوزخ ارائه می دهد چنان دهشتناک است که گاه شنیدن آن قلب های سالم و پاک را می فشارد و جان را از کالبدها بیرون می راند، چه رسد که کسانی آن را به اطمینان و شهود حسی تجربه کنند و یا گوشه هایی از آن را ببینند. دوزخ با همه تیرگی آن، جلوه ای از جلوه های اسمای جلالی الهی است که تحمل آن را هیچ موجود عاقل و خردمندی نکند. از این رو بسیاری از موجودات هستی هنگام عرضه ولایت الهی به آنها، عطایش را به لقایش بخشیدند.

انسان با پذیرش ولایت الهی به سبب دو خصیصه ظلوم و جهول بودن، در مسیری گام برداشت که وی را تا اوج بی پایان لقا و فنای الهی در مقام قاب قوسین او ادنی (نجم آیه ۹) می برد و یا در جاده سقوط تا دوزخ فراق فرو می کشد.

دوزخ فراق الهی، نه تنها تن سوز بلکه جان سوز است و سوزش و آتش از خصایص و اوصاف اصلی آن است. از این رو به مکانی که کافران، دشمنان خداوند و ظالمان از انسان و جنیان بدان جا برده می شوند تا شکنجه و عذاب های سخت و بی پایان ببینند، دوزخ و جهنم گفته شده است؛ زیرا جهنم اسم برای آتش افروخته شده خداوند است(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۲۰۹) که خداوند با آن، مستحقان عذاب را کیفر می دهد. (لسان العرب، ابن منظور، ج۲، ص ۴۰۴)

از این نام و نام های دیگر چون «جحیم» و «سقر» برمی آید که آتش و سوزش بخش جدانشدنی این مکان است. این گونه است که خداوند از آتش مستمر و بی پایان دوزخ در آیاتی چون ۲۶ تا ۲۸ سوره مدثر و ۲۸ تا ۳۱ سوره مرسلات سخن به میان می آورد. به این معنا که دود و سایه های آتش دوزخ برخلاف دنیا هیچ مانعی از استمرار آتش آن نمی شود و هر چه بیشتر می سوزد، روشن تر و سوزان تر می شود. البته حرارت آن دارای نوسان و شدت و ضعف است(اسراء آیات ۹۷) که خود عاملی برای سخت شدن وضعیت برای دوزخیان می باشد؛ زیرا هر از گاهی چنان شدت می گیرد که جان ها به لب می رسد و مرگ را تجربه می کنند و دوباره جان می گیرند و این مرگ و زندگی، همواره ادامه می یابد. بنابراین دوزخ با مرگ ها و زنده شدن های بسیاری همراه است.

خداوند در آیه ۱۲ سوره تکویر، حرارت دوزخ را قابل افزایش معرفی می کند که تحت تأثیر وسیله ای برافروزنده، شعله هایش شدیدتر و سخت تر می شود. از این رو «سعرت» را با فعل مجهول آورده تا این معنا را مورد تاکید قرار دهد که برافروختگی دوزخ ذاتی آن نیست بلکه به عوامل بیرونی است که آتش آن فروزنده تر می شود. از آیه ۶ سوره همزه این معنا را می توان استنباط کرد که منشأ افروخته تر شدن آتش دوزخ همانند اصل پیدایش آتش آن، وابسته به اراده الهی است.

آتشی که در دوزخ است به گونه ای است که با همه انبوهی و بزرگی اش (اعلی آیه ۱۲) همانند پرده ای، همه جسم و جان آدمی را احاطه می کند (کهف آیه ۲۹ و زمر آیه ۱۶ و مرسلات آیات ۳۰ تا ۳۳) خروش و صدای مهیب آن (فرقان آیات ۱۱ و ۱۲ و ملک آیات ۶ تا ۸) دارای شراره های بسیار بزرگی است که همانند درهای قصر به ارتفاع چندمتری بلند می شود (همان) و از زردرنگی همانند شتران زردرنگ می باشد (همان).

چنان که گفته شد آتش دوزخ هم تن سوز است و هم جان سوز، (همزه آیات ۶ و ۷) درحالی که آتش دنیوی تنها تن سوز می باشد و موجبات مرگ وی می شود. ویژگی خاص آتش دوزخ این امکان را فراهم می آورد که شخص همچنان که زنده است از تن و جان می سوزد و عذاب می کشد. این آتش مایه ذلت و خواری شخص می شود (آل عمران آیه ۱۹۲ و توبه آیه ۶۳) درحالی که آتش دنیوی دارای چنین خصوصیتی که موجب ذلت و خواری شخص شود نیست.

سوزندگی آتش دوزخ بسیار فراتر و شدیدتر از هر آتشی است که در جهان مادی و این دنیا وجود دارد (توبه آیه ۸۱ و مؤمنون آیه ۱۰۴ و معارج آیات ۱۵ و ۱۶ و آیات دیگر) از این رو توان فرسا و دور از طاقت انسانی است و شخص دوزخی نمی تواند آن را تحمل کند (بقره آیه ۱۷۵ و فرقان آیات ۱۱ تا ۱۴)

این آتش چنان بر جان و قلب و تن احاطه می کند و فراگیر می باشد (کهف آیه ۲۹ و زمر آیه ۱۶ و همزه آیات ۱ تا ۹) که فوق تصور و ادراک آدمی است (مدثر آیات ۲۶ تا ۲۸ و قارعه آیات ۹ تا ۱۱).

آتش های دوزخی دارای زبانه های بسیار بلند و دارای شکلی همانند ستون های بلند و کشیده تالارها و کاخ ها می باشد (همزه آیه ۴ تا ۹) البته ناگفته نماند که دوزخ تنها آتشگاه نیست بلکه خصوصیت غالب آن وجود آتش های چنین سوزان و دردناک است، وگرنه باتوجه به آیات قرآنی این معنا به دست می آید که دوزخ، مکانی است که همه انواع و اقسام عذاب و رنج و درد در آن فراهم آمده است، لذا از آب های داغ و جوشان (انعام آیه ۷۰ و یونس آیه ۴ و آیات بسیار دیگر) و یا آب های سوزانی که چون مس گداخته است (کهف آیه ۲۹) و نوشیدن آن اندرون دوزخیان را متلاشی می کند (محمد آیه ۱۵) و صورت ها و چهره هایشان را بریان می کند (کهف آیه ۲۹) و مایه تشنگی بیشتر دوزخیان می شود (واقعه آیات ۵۱ تا ۵۴) سخن به میان آمده است.

در کنار این آب های جوشان و داغ، آب های چرکین و جراحت هاست که به عنوان نوشیدنی دوزخیان معرفی شده است (ابراهیم آیه ۱۶ و حاقه آیات ۳۴ تا ۳۶) این نوشیدنی از پوست و جراحت خود دوزخیان جاری می شود و آنان آن را می نوشند (ص آیات ۵۶ و ۵۷ و حاقه آیات ۳۱ تا ۳۵).

از آیه ۱۶سوره ابراهیم این معنا با کمک روایت تفسیری استنباط می شود که چرک و خون جاری از زنان زناکار از دیگر نوشیدنی های دوزخیان است (مجمع البیان، ج ۵و ۶، ص ۴۷۴).

از دیگر نوشیدنی های دوزخیان می توان به گنداب های بسیار سرد در کنار لجن های بسیار داغ و جوشان اشاره کرد که دوزخیان را به عذاب و هلاکت می افکند. ابن منظور، غساق در آیه ۵۴ سوره ص را چیز متعفن و بسیار سرد معنا کرده است که همانند آب جوشان و داغ عمل می کند. (لسان العرب، ابن منظور، ج ۱۰، ص ۷۰)

شگفت این که دوزخیان که از گوشت و چرک و خون و آب های بسیار داغ و سرد تغذیه می کنند دارای اشتهای سیری ناپذیری هستند و هرگز سیر نمی شوند. (ق آیه ۳۰) این بدان معناست که وجودشان چنان به این غذاها نیازمند است که همانند خوردن از آب شور دریاست که تشنگی را می افزاید و آدمی را سیر نمی سازد.

چنین است که خداوند دوزخ را جایگاهی بس شوم و بد برای انسان ها و دوزخیان دانسته (بقره آیه ۱۲۶ و ۲۰۶ و آیات بسیار دیگر) و نسبت به چنین عاقبت شومی هشدار داده است.

دوزخ با آن صداهای ناخوشایند و همیشگی اش نمی گذارد تا گوش ها آرام گیرد و دل ها به آرامش برسد. هر دم صدای مهیب از آن بر می خیزد و تن و جان را می لرزاند و هوش و حواس را می رباید. از آن جایی که دارای درک و هوشیاری همانند نوع ادراک و فهم آدمی است (فرقان آیه ۱۱ و ۱۲ و ق آیه ۳۰ و معارج آیه ۱۵ و ۱۷) نمی گذارد تا دوزخیان دمی در وی آرام گیرند. دوزخ با دوزخیان سخن می گوید و از خداوند نیز می خواهد تا هر چه فزون تر دوزخیان را به اندرون وی افکند و از این لحاظ دارای اشتهائی سیری ناپذیر است. (ق آیه ۳۰)

بادهای سمی و سوزان دوزخ (طور آیات ۱۷ و ۲۶ و ۲۷ و واقعه آیات ۴۱ و ۴۲) همانند گازهای شیمیایی عمل می کند که هم جان سوز است و هم بدبو و آدمی را به رنج و هلاکت می افکند. این بادها و گازهای شیمیایی و مسموم واقعاً بلای جان دوزخیان است که اهل تقوا از آن در امان می باشند. (طور آیات ۱۷ و ۲۷)



حبس ابدی های دوزخ
قرآن بر این نکته تاکید می کند که دوزخیان در چند طبقه از طبقات هفتگانه دوزخ به سر می برند (اعراف آیه ۴۱ و حجر آیه ۴۴ و زمر آیه ۱۶) چنان که هر طبقه ای از آن ممکن است دارای خصوصیات خاص خود باشد که دیگر طبقات فاقد آن می باشند. چنان که دوزخیان نیز در چند دسته و گروه می باشند که برخی از آنان در مقام درک اسفل و در پایین ترین درجات آن ساکن هستند (نساء آیه ۱۴۵ و صافات آیات ۶۲ تا ۶۸) و جاودانه در آن بسر خواهند برد و برخی دیگر حتی ممکن است پس از دوره ای عذاب از آن خارج شده و به طبقات پایین بهشت وارد شوند.

اما کسانی که دوزخیان جاودان نام گرفته اند کسانی اند که خداوند نسبت به آنان خشم گرفته و هرگز اجازه خروج از دوزخ را نمی دهد. از این افراد می توان به کسانی اشاره کرد که پس از اسلام مرتد شده و در حال کفر از دنیا رفته اند (بقره آیه ۲۱۷)

کسانی که اهل استکبار باشند و نسبت به آیات خداوند کفر ورزند (اعراف آیه ۳۶) و یا به استهزای آیات الهی اقدام کنند (جاثیه آیات ۳۴ و ۳۵) و مؤمنان را تمسخر و استهزا کنند (مومنون آیات ۱۰۳ تا ۱۱۰) و هم چنین کسانی که بر رباخواری اصرار ورزند (بقره آیه ۲۷۵) و راه اضلال و گمراهی از حق را در پیش گیرند (انعام آیه ۱۲۸) و معاد و رستاخیز را منکر شوند (رعد آیه ۵) و به جای ولایت حق و اولیای آن، ولایت کافران (مجادله آیه ۱۴ و ۱۷) یا طاغوت را (بقره آیه ۲۵۷) بپذیرند از جمله کسانی هستند که جاودانه در دوزخ خواهند ماند.

خداوند درآیات قرآنی سی گروه از افراد را به عنوان کسانی معرفی می کند که به سبب باورها و یا رفتارهایشان مغضوب الهی شده و گرفتار دوزخ جاودان می شوند. از جمله این افراد می توان به منافقان (توبه آیه ۶۸) گناه پیشگان (بقره آیه ۸۱) اولیای شیطان و طاغوت (بقره آیه ۲۵۷) متکبران (نحل آیه ۲۹) تکذیب کنندگان (اعراف آیه ۳۶) فاسقان (سجده آیه ۲۰) قاتلان مومنان (نساء آیه ۹۳) کافران (بقره آیه ۳۹) متجاوزان به حدود الهی (نساء آیه ۱۴)خودکشی کنندگان (نساء آیات ۲۹ و ۳۰) دشمنان خدا و رسول (توبه آیه ۶۳) جنیان اغواگر و پیروان آنان (انعام آیه ۱۲۸) و مانند آن اشاره کرد.



عوامل مصونیت از دوزخ
برای این که از چنین دوزخ و احوال آن در امان مانیم خداوند عواملی را به عنوان مصونیت از دوزخ برشمرده است که دراین جا به آن ها به طور گذرا اشاره می شود.

از جمله مهمترین عوامل مصونیت یابی از دوزخ و عذاب های کوتاه و بلند و جاودانه آن، ایمان به خداوند و رسالت پیامبر (ص) و کتاب وحیانی قرآن است (بقره آیات ۲۳ و ۲۴) همچنین تزکیه و پاک بودن (اعلی آیات ۱۲ و ۱۴) تقوا (لیل آیات ۱۴و ۱۷) اطاعت از خدا و رسول (آل عمران آیه ۱۳۱ و ۱۳۲) دعا و نیایش (طور آیات ۲۷ و ۲۸) ذکر خداوند (اعلی آیات ۱۲ و ۱۴ و ۱۵) داشتن صفات پسندیده (انبیاء آیات ۹۸ و ۱۰۱)، عمل صالح (فاطر آیه ۳۷) نماز و اقامه آن (اعلی آیات ۱۲ و ۱۴ و ۱۵) از مهم ترین علل و عواملی است که خداوند دراین آیات به عنوان عامل مصونیت یابی از دوزخ یاد کرده است.

در مقابل، داشتن آرزوهای پوچ و سرگرم شدن به آن ها (نساء آیه ۱۱۹ و ۱۲۱) اتکا به ستمگران (هود آیه ۱۱۳) احساس بی نیازی از خدا (لیل آیات ۸ و ۱۴) اختلاف و نزاع (آل عمران آیه ۱۰۳) تفرقه افکنی و اختلاف سازی میان صفوف جامعه ایمانی (توبه آیات ۱۰۷ و ۱۰۹) ادعای الوهیت (انبیاء آیه ۲۹) ارتداد از اسلام (بقره آیه ۲۱۷) استکبار در برابر حق (اعراف آیه ۳۶) انکار معاد (صافات آیات ۱۲ تا ۲۳) اسراف (غافر آیه ۴۳) و اطاعت از طاغوت (هود آیه ۹۷ و ۹۸) بخل (ق آیات ۲۴ و ۲۵) ترک انفاق و صدقه و یا انفاق در راه باطل (انفال آیات ۳۶ و ۳۷) و مانند آنها از عوامل ورود به دوزخ و شکنجه ها و عذاب های آن است.

اگر کسی بخواهد از دوزخ در امان ماند باید از راه نوری که قرآن در درون و بیرون آدمی افروخته است استفاده و پیروی کند و به جای سقوط و هبوط، راه صعود را در پیش گیرد که مهم ترین آن ها ایمان واقعی و اخلاص و عمل صالح و ولایت اولیای الهی است. باشد دراین مسیر تقربی و خدایی شدن گام برداریم و از دوزخ و عذاب های آن در امان مانیم.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  نگاهی اجمالی به زندگی ثامن الائمه
  نگاهی به شیوه زندگی و سلوک دینی امام رضا (ع)
  دوزخ در بــــهــشــــت !!
  امام مهدی در نگاهی متفاوت
  آزار اهـل دوزخ از بوی گند این آدمــ ها !!
Rainbow انتقال انسان‌ها از محشر به جنت یا دوزخ چگونه است؟
  نگاهی به آزادی در اسلام
Heart انتقال انسان‌ها از محشر به جنت یا دوزخ چگونه است؟
Star نگاهی به سفر غریب مرگ و قیامت !
Star آیا پیروان دیگر ادیان اهل دوزخ‌اند؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان