امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

انسان و راز آفرینش

#1
Smile 
چگونگی آفرینش آسمان ها و زمین یکی از اسراری است که فکر آدمی را به خود مشغول کرده است. پاسخ به این سوال غامض موجب شده در اساطیر ملل مختلف داستان های متفاوتی درباره آفرینش وجود داشته باشد.


این در حالی است که آدمی فقط درباره خلقت زمین، آسمان و ستاره ها نیندیشیده، بلکه از همان ابتدا در پی آن بوده که دریابد نظام آفرینش قبل از خلقت آسمان ها و زمین چه صورتی داشته است.


پیدایش شب، روز و زمین لرزه یکی از عواملی است که باعث شده این تفکر بین انسان ها ایجاد شود که زمین بر پشت موجودی متحرک قرار دارد.


این باور در اساطیر مردم مختلف به صورت هایی متفاوت نمایان شده است. در اساطیر یونانیان آمده که زمین بر پشت یکی از خدایان به نام اطلس قرار دارد و در اساطیر ژاپنی آمده است که در کنار یکی از معابد ژاپن خرسنگی در زمین فرو رفته که خود او بر پشت ماهی عظیم الجثه ای است که حرکات او باعث زمین لرزه می شود. (زمردی، حمیرا، انتشارات زوار، ۱۳۸۵) در اساطیر اعراب نیز آمده است که زمین بر پشت ماهی بزرگی به نام بهموت قرار دارد که سری به شکل گاو دارد.


مسعودی در کتاب خود این تفکر را به روشنی توصیف کرده است: «و زمین را بر ماهی آفرید و ماهی همان است که خدای در قرآن در گفتار والای خویش یاد کرده که «ن و القلم ما یسطرون» و ماهی در آب بود و آب بر تخته سنگ بود و تخته سنگ بر پشت فرشته بود و فرشته بر صخره و صخره بر باد...پس ماهی بجنبید و زمین بلرزید و خداوند کوه ها را در آن استوار کرد و زمین آرام گرفت...» (مسعودی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰)


این تفکرکه به ادبیات ایران زمین نیز سریان یافت و در اشعار شاعران ایرانی همچون نظامی و عطار نمود پیدا کرد، نشان دهنده توصیف ناپذیر بودن آفرینش و چگونگی آن است.


چون زمین بر پشت گاو اِستاد راست/ گاو بر ماهی و ماهی در هواست (عطار)


این ماهی در یکی از داستان های هزار و یک شب به این صورت به تصویر درآمده که فقط دیدن سر آن که به شکل گاو است سه روز زمان می برد. این بیان نشان دهنده فراتر از اندیشه بودن راز آفرینش است.


رفته رفته جایگاه این موجود غول پیکر نه در فضا که در دریاها تصور شد و دیدار آن صورتی ملموس تر به خود گرفت و به زندگی مردم نیز راه یافت؛ آنچنان که مسافرانی که از سفرهای دریایی باز می گشتند، ادعا می کردند ماهی بزرگی را دیده اند که کشتی ها را به همراه مسافرانش بلعیده است.


نمونه بارز این نقل ها ماجراهای سندباد است که شرح مفصل آن در کتاب «هزار و یک شب» آمده است. در شاهنامه نیز از ماهی بزرگی سخن به میان رفته است که اسکندر آن را دیده است.


این داستان حاکی از ناتوانی آدمی در برابر سرنوشتی است که برای او رقم خورده است. (سرامی، قدمعلی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ ) از این روست که آدمی پیوسته از تحقیق و تفحص درباره راز آفرینش که سرِّ سرنوشت آدمی در آن مستتر است، برحذر دانسته شده است.


عجز آدمی در برابر سرنوشت در داستان جستجوی اسکندر به دنبال آب حیات و همچنین در داستان یونس که در قرآن و کتاب مقدس آمده نیز تکرار شده است.


غالب پژوهشگران بر آنند که داستان یونس معنایی رمزی دارد؛ چرا که یونس پیامبری است که از فرمان خداوند سرپیچی کرد و این امر با صفات پیامبران خدا که معصوم و دور از خطا هستند، همخوانی ندارد.


از این روست که یونس نماد انسانی است که از اطاعت از سرنوشت خویش که همان اطاعت از امر خداوند است، سرباز می زند. یونس در مقام پیامبری انذاردهنده به سراغ مردم نینوا رفت.


آن مردم مشرک توبه کردند و خداوند نیز آنان را بخشید؛ اما یونس از بخشوده شدن آن مردم ناخشنود گردید و خواستِ او که تأدیب مردم بود با خواستِ خداوند که بخشودن آن ملت بود، تضاد پیدا کرد و این امر به این دلیل بود که یونس در برابر سرنوشتی که خداوند با مصلحت خویش برای مردم نینوا در نظر گرفته بود، مخالفت کرده بود.


ماهی غول پیکری که زمین را بر پشت خود حمل می کند و در دریای بیکران به سوی ناکجا آباد در سفر است، موفق نشدن اسکندر در دانستن راز ماهی ای که با آن روبه رو شد و داستان یونس که به خاطر تمرّد از دستور خداوند در دل ماهی اسیر شد، همگی نمایانگر عجز آدمی در برابر راز آفرینش و ناتوانی او نسبت به سرنوشت خویش است. (هر چند در دین مبین اسلام ذکر شده این آدمی است که سرنوشت خویش را رقم می زند، اما برخی وقایع در زندگی آدمی مانند سرزمینی که شخص در آن به دنیا می آید یا از دنیا می رود، دور از اختیار اوست و کسی نمی داند فردا چه به دست می آورد و کسی نمی داند در کدامین سرزمین می میرد. در حقیقت خداست [که] دانای آگاه است.» (۳۱:۳۴)


داستان هایی که درباره مواجه انسان با ماهی عظیم الجثه گفته شده، علاوه بر بیان دور از ذهن بودن راز آفرینش، بیان کننده این واقعیت هستند که شاید انسان کهن در روزگار خویش با چنین حیوانی برخورد داشته است، حیوانی که عظیم الجثه بودن و کمبود غذا، باعث نابودی تدریجی آن شده است و در نتیجه افراد اندکی موفق به رؤیت آن شدند.


پیوسته در حرکت بودن این ماهی باعث شده مردم آن دوران تصور کنند زمین بر پشت چنین ماهی ای سوار است و حرکت آن باعث تغییر فصول و آمدن شب و روز می شود. پس آنها بهموت را با راز لاینحل زندگی و سرنوشت در ارتباط دانستند و برای آن داستان ها ساختند.

منابع:

مروج‌الذهب، ابوالحسن علی‌بن حسین مسعودی، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد اول، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰.

نقد تطبیقی ادیان و اساطیر در شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و منطق‌الطیر، حمیرا زمردی، نشر زوار، ۱۳۸۵.

هزار و یک‌شب، عبداللطیف تسوجی، جلدهای اول و دوم، انتشارات هرمس با همکاری مرکز بین‌المللی گفت‌وگوی تمدن‌ها، ۱۳۸۳.

‌از رنگ گل تا رنج خار، قدمعلی سرامی، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  انسان ها هنگام مرگ چه کسانی را می بینند؟
  چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟
Rainbow حرکت بدن انسان هنگام نماز........فوق العاده حجیب و دیدنی.......
Brick شیطان به وسیلۀ زینت دادن متاع‌های دنیا در عقیدۀ انسان نفوذ می‌کند و..
Tongue آیا انسان و شیطان خصلت مشترک دارند؟
  نام دو فرشته نگهبان انسان چیست؟
  از نظر اسلام قتل انسان بی گناه چه جایگاه و مجازاتی دارد ؟
  خصلت مشترک انسان و شیطان
  انسان نااميد، چطور می تواند به خدا توکل کند؟
  آیا قبل حضرت آدم انسان های دیگری بودند؟ آیا تمدن داشتند؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان