امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

امام حسین(ع) و امام رضا(ع) به روایت ادبیات

#1
Smile 
چه زیباست روایت آیینه در آیینه، و چه شگفت و شورانگیز است روایت نور، آنگاه که سخن از دو خورشید فروزان و بی غروب است؛ خورشید سرخ کربلا و خورشید پر فروغ خراسان.


داغ جانگداز شهادت مظلومانه حضرت سیدالشهداء امام حسین بن علی(ع) و آنچه بر اصحاب و خاندان بزرگوار آن حضرت گذشت، واقعه ای است که هرگز از ذهن و ضمیر تاریخ بشریت محو نخواهد شد و گرمای آن خون مقدس که به ناحق بر خاک تشنه و تفدیدة نینوا فرو ریخت، تا همیشة تاریخ گرمابخش قلب های آزادگان و حق باوران جهان خواهد بود.


در تاریخ حیات بشریت، بی تردید دهم محرم سال شصت و یکم هجری، نقطة عطف بزرگ و سرنوشت سازی است. آن گونه که این روز شگفت و سرشار از حماسه و ایثار، همواره مورد یادآوری و تجلیل بوده است و اگرچه در تعظیم این روز بزرگ بسیار سخن گفته شده است، باز هم گفتنی ها در این باره پایانی نمی شناسد.


تلاش و تأکید خاندان پاک وحی ـ علیهم السلام ـ بر زنده نگاهداشتن نام شریف حضرت امام حسین(ع) و نهضت الهی و رهایی بخش آن حضرت، بیانگر واقعیت بزرگی است که همانا ابلاغ پیام قیام سرخ آن حضرت، و رمز ماندگاری و پویایی آیین مبین اسلام است. در واقع حضرت سیدالشهداء(ع) با نهضت سرخ خود این حقیقت را به اثبات رساند که در عرصة جدال همیشة حق با باطل، شکستی وجود ندارد و یگانه راه رهایی، ایستادگی در برابر باطل است.


دفاع از حریم مقدس امامت و ولایت و تبیین اهداف والای قیام الهی حضرت سیدالشهدا بلافاصله پس از واقعة عاشورا از سوی حضرت امام سجاد(ع) و حضرت زینب کبری(س) و دیگر خاندان آن حضرت آغاز شد و با جدیت تمام و بی نظیری تداوم یافت؛ چنان که با مطالعه زندگانی پیشوایان مکتب نورانی تشیع این واقعیت به عینه آشکار می شود که تمامی آن بزرگواران با استفاده از تمامی امکانات موجود به بهترین شکل ممکن سعی در معرفی و ابلاغ پیام سرخ نهضت حسینی و گرامیداشت آن داشته اند. و لذا از همان تاریخ، نهضت های فراوانی در مبارزة با ظلم و جور به وقوع پیوسته که الهام بخش آنها قیام جانانه و جاودانة عاشورا بوده است.


محققان تاریخ، بزرگترین علت انقراض حکومت بنی امیه را قیام عاشورا به شمار آورده اند که مشروعیت این دستگاه را برای همیشه زیر سؤال برد و امویان علیرغم همة تلاشهایشان هرگز نتوانستند در زیر بار این ننگ دامنگیر و رسواگرانه، قد علم کنند.حکومت بنی عباس، اگرچه با داعیة خویشاوندی با پیامبر(ص) قدم به میدان گذاشت، اما در عمل ثابت کرد که در غصب خلافت و رهبری مسلمانان، نه تنها دست کمی از امویان ندارد، بلکه برای حفظ مقام و منصب از هیچ جنایتی فروگذار نیست.


جسارت ها و گستاخی های خلفای بنی عباس به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع) و هراسی که از نام آن حضرت و حتی از مزار آن حضرت داشتند و در کتاب های تاریخی به ثبت رسیده است، نشانگر ماهیت پلید آنان و روشن ترین دلیل بر بطلان ادعاهای آن بر وابستگی و محبت و خویشاوندی با خاندان رسول اکرم(ص) است.


حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) در یکی از دشوارترین دوره های تاریخی که همزمان با اوج و اقتدار حکومت بنی عباس است، پرچم پیام سرخ عاشورا را برافراشته نگاهداشته و از هر فرصتی برای یادآوری این حماسه ی نجات بخش و پاسداشت آن سود جستند.


امام رضا(ع) از خاندانی برخاسته بود که وارثان اصلی و حقیقی حضرت سیدالشهداء(ع) بودند و نسل به نسل بر آرمانها و ارزشهای به یادگار مانده از آن حضرت جانفشانی کرده و در مقابل حکام سیاهکار و ستم پیشه، لحظه ای از ایستادگی و مبارزه عقب ننشسته بودند، و اگر سخن از حسین(ع) و راه و رسم او به میان می آوردند، این سخن سرشار از ایمان و اعتقاد بود و سراسر زندگی آنان با این مفهوم عظیم و الهی در هم آمیخته بود؛ چنان که در روایتی از امام رضا(ع) در خصوص احوال پدر ارجمندشان حضرت امام موسی بن جعفر(ع) نقل شده است که: «چون ماه محرم فرا می رسید، هیچ کس پدرم را خندان نمی دید... و چون روز دهم فرا می رسید، آن روز، روز عزاداری و گریه و اندوه او بود.»


(وسایل الشیعه، ج۱۰، ص۵۰۵)


حضرت ثامن الائمه، خود نیز چنین مرامی داشتند، و با فرا رسیدن ماه محرم احوال آن حضرت به نحو کاملاً آشکاری دگرگون می شد و آثار حزن و اندوه بر سیمای ملکوتی آن حضرت پدیدار می گشت و کسی خنده بر لبان آن حضرت نمی دید.


در روایات آمده است که امام رضا(ع) در ایام ماه محرم، مجلس عزاداری ترتیب داده و از شاعران متعهد دعوت می کردند تا با حضور در این مجالس اشعار خود در ذکر مصائب جد گرامی شان حضرت سیدالشهدا(ع) قرائت کنند و در غیر این صورت، آن حضرت خود به ذکر مصیبت پرداخته و ضمن گریستن بر این فاجعة عظما، دیگران را نیز می گریاندند.این شهر آشوب نقل کرده است که حضرت امام رضا(ع) در خصوص ماه محرم فرموده اند: «ماه محرم ماهی است که در دوران جاهلیت جنگ در آن را حرام می شمردند، اما (پس از اسلام) در این ماه خون ما را حلال به شمار آوردند، حرمت ما را در هم شکستند، و در این ماه فرزندان و زنان ما را به اسارت درآوردند و خیمه های ما را به آتش کشیدند و هرچه در درون خیمه ها بود چپاول کردند، و حرمت پیامبر خدا را درباره ما رعایت ننمودند. روزی که حسین(ع) به شهادت رسید، دیدگان ما مجروح و اشک از چشم های ما سرازیر شد.»


(مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۸۹)


حضرت امام رضا(ع) دربارة واقعة جانسوز کربلا چنان سخن می گوید که گویی آن حضرت خود در آن واقعة تأثرانگیز حضور داشته اند و با ذکر عرف عرب دربارة حرام بودن جنگ و قتال در این ماه، و یادآوری نسبت حضرت امام حسین(ع) و خاندان مکرم آن حضرت با پیامبر اکرم(ص)، به قتل و غارت وحشیانه لشکریان بنی امیه، برخلاف تمام آداب و اصول رایج اجتماعی اشاره می فرمایند که اوج این جنایت، نشانه رعایت نکردن حرمت عترت گرامی پیامبر رحمت(ص) و تیغ کشیدن بر روی سبط آن حضرت است که همگان به مقام و منزلت و محبوبیت او آگاهی داشتند


امام رضا(ع)، دعبل و مرثیه برای امام حسین(ع)

دعبل بن علی بن رزین از قبیلة مشهور خزانه بود. او شاعری شجاع و توانا و دلباختة خاندان پاک رسالت بوده که دشوارترین روزگار شعر خود را در خدمت بیان حقایق و دفاع از آل الله قرار داد؛ چنان که علامة حلی دربارة او گفته است: «دعبل در میان عالمان و متفکرین شیعی به کمال ایمان و علو منزلت و بزرگی شأن اشتهار یافته است.»


(خلاصه الاقول فی معرفه الرجال، ص ۷۰)


پس از اینکه حضرت امام رضا(ع) به امر مأمون از مدینه به خراسان آمد و ولایتعهدی مأمون را پذیرفت، دعبل به همراهی ابراهیم بن عباس صولی (شاعر نامدار شیعی) عازم زیارت آن حضرت گردید.


هر دو شاعر در «مرو» به نزد او بار یافتند و دعبل قصیدة «تائیه» را در حضور آن حضرت قرائت کرد که بسیار موردتوجه امام قرار گرفت و ایشان را گریان ساخت. امام(ع) ده هزار درهم و جبه ای از جامه های شخصی خود را به او بخشیدند.


(دانشنامه شعر عاشورایی، ج۲، ص ۱۰۰)


ابوالفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی» به ذکر یکی از مجالس مرثیه سرایی که در پیشگاه حضرت امام رضا(ع) برگزار شده و دعبل خزاعی نیز در آن افتخار حضور و شعرخوانی داشته، پرداخته و چنین آورده است:


«خدمت سرورم امام رضا(ع) رسیدم، دیدم آن حضرت به همراه یارانش غمگین و اندوهناک نشسته است. هنگامی که مشاهده فرمود مرا که به سمت ایشان می آمدم، فرمود: مرحبا به دعبل. آفرین بر کسی که با دست و زبان خود ما را یاری می رساند. آنگاه آن حضرت من را در کنار خود نشانده و فرمود: ای دعبل! از تو می خواهم شعر بسرایی، به جهت آن که این روزها برای اهلبیت، روزهای غم و اندوه است و برای دشمنان ما، خصوصاً بنی امیه روزهای شادی و سرور می باشد.


ای دعبل! هر آن کس که بر مصیبت ما اشکی بریزد و یا کسی را بگریاند ـ حتی یک نفر را ـ پاداش او با خداوند است.ای دعبل! هر کس دیدگانش بر مصیبت ما بگرید، همراه با ما و در زمرة ما محشور خواهد شد.


ای دعبل! هر کس بر مصیبت جد من حسین(ع) اشک بیفشاند، البته خداوند گناهانش را مورد عفو قرار خواهد داد.


سپس آن حضرت امر فرمود تا بین ما و اهل حرم پرده ای برافراشتند و فرمودند که در پس پرده ها بنشینند و بر عزا و مصیبت جدّ خود گریه و ناله سر دهند. و به من نیز امر فرمودند که ای دعبل! بر حسین(ع) مرثیه ای بخوان. مادامی که تو زنده ای، یار و مدح کنندة ما هستی؛ پس تا جایی که می توانی از یاری ما دریغ نکن. در این حال من به گریه افتادم و اشعاری در رثای خاندان نبوت و ماجرای شورا قرائت کردم.»


(الاغانی، ج۲، ص ۱۴۸)


این روایت به طور متواتر در کتاب های متعددی مانند «جامع احادیث الشیعه» (ج۱۲، ص ۵۶۷) نقل شده است و از آنجا که قصاید دعبل بسیار مطول بوده است، غالباً در این روایات به تناسب، برخی از ابیات که برخی از محققان آن را بیش ۱۳۰ بیت ذکر کرده اند، آورده شده است.


دعبل در رثای حضرت سیدالشهدا قصاید متعددی سروده است که در این مجال نقل این چکامه های بلند میسر نیست، لیکن فرازهایی از اشعار عاشورایی او را مرور خواهیم کرد.


یکی از مشهورترین اشعار دعبل، قصیدة تائیه است که یاقوت حموی آن را از بهترین نوع شعر و بلندترین نمونة مدایح برمی شمارد که دربارة دودمان پیامبر اکرم(ص) سروده شده و بر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) عرضه شده است.


(معجم الادبا، ج۴، ص ۱۹۶)


این قصیده را «مدارس آیات» نیز نام نهاده اند و سبب آن بیتی است که شاعر در آن چنین سرده است و در برخی منابع بیت مطلع ذکر شده است:


مدارس و آیات خلت من تلاوه


و منزل وحی مقفر العرصات...


یعنی: خانه های اهلبیت، مدارس آیات الهی و منزلگاه وحی است که بی کس مانند بیابان های خشک و خالی مانده است.


(عیون اخبار الرضا، ج۲، ص ۳۱۸)


در روایات است که دعبل اشعار دردآلود خویش را با صدای بلند می خواند و امام رضا به شدت می گریست تا این که به این بیت رسید:


اری فیاهم فی غیر هم متقسماً


و ایدیهم من فیئهم صفرات


یعنی؛ حق ایشان (عترت) را در دست های خائنان دیگر مشاهده می کنم، در حالی که به تاراج می رود و بین غاصبان بیگانه تقسیم می شود؛ در صورتی که دست این مظلومان از حق خود تهی مانده است.


امام رضا(ع) در اینجا به سخن درآمد و فرمود: «راست گفتی ای خزاعی!»


دعبل همچنان شعر خود را ادامه داد و به فرازهای عاشورایی دیگری رسید:


... و آل رسول الله تدمی نحورهم


و آل زیاد آمنوا السربات


و آل رسول الله تسبی حریمهم


و آل زیاد ربه الحجلات


اذا و تروا مدوا الی اهل و اتریهم


اکفا عن الاوتار منقبضات


یعنی: سرهای خاندان پیامبر بریده و خون آلود است و گله های آل زیاد آسوده می چرند.


حرمت حریم پیامبر دریده و اهل حرمش به اسارت درآمده، و آل زیاد، حجله های سرور می آرایند.


فغان و درد، هنگامی که خون بنی هاشم به ناحق ریخته می شود، در حالی که دست های آنان تهی از حربه و بسته است.


در این هنگام امام رضا(ع) در حالی که کف دو دستش را می چرخانید و زیر و رو می کرد، فرمود: «آری این چنین است، به راستی که دست های ما بسته است!»


(عیون اخبار الرضا، ج۲، ص ۶۵۰)


دعبل باز هم ادامه داد:


فیا عین بکیهم و جودی بعبره


فقد آن لاتسکاب و الهملات


لقد خفت فی الدنیا و ایام سعیها


و انی لارجو الامن بعد وفات


یعنی: ای دیدگان اشکبار! در اندوه آن عزیزان اشک ببار که اکنون هنگام آن است که در این ماتم جانکاه سیلاب اشک را روانه کنی. همواره در طول زندگی از هراس دشمنان اهلبیت نیاسوده ام، اما امید من این است که پس از مرگ در سایة شفاعت اهلبیت از عذاب در امان باشم.


در این حال امام رضا(ع) رو به دعبل فرمود: «خداوند تو را از فزع اکبر که قیامت است، در امان دارد.»


(عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۶۵۰)


عاشورا از نگاه امام رضا

حضرت امام رضا(ع) از عاشورا به عظمت و شکوهی بی مانند یاد می فرمودند و اجر همدلی و همراهی در این طریق را بی همانند می دانستند.


اگرچه از زمان وقوع واقعة عاشورا تا روزگار آن حضرت، زمان بسیار زیادی سپری شده بود، اما آن حضرت هرگاه در خصوص مصائب و شداید این روز سرشار از بلا سخن می گفتند، از کلمة «ما» استفاده می کردند؛ آن گونه که گویی زمانی از این واقعه سپری نشده و آن حضرت نیز در آن واقعه حضور داشته و در آن مصائب شریک و سهیم بوده اند.


امام رضا(ع) همانند دیگر پیشوایان عالیقدر مکتب تشیع، زنده نگاهداشتن نهضت عاشورا و سوگواری بر حضرت امام حسین(ع) را مؤثرترین و عالی ترین روش برای مبارزه با دشمنان اسلام و اهلبیت(ع) می دانستند و محبان و شیعیان را به برپایی مجالس ذکر و گریستن بر مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) ترغیب می فرمودند.


شیخ صدوق از آن حضرت نقل کرده است که: «هرکس متذکر مصیبت های ما اهلبیت شود و گریه کند یا بگریاند، چشم او نگرید در روزی که تمامی چشم ها گریان است. و کسی که در مجلسی که امر ما زنده شود بنشیند و علوم ما را فرا گیرد و تعلیم دهد، دلش در روزی که تمامی دلها می میرند، نمی میرد. هرکس که روز عاشورا، روز مصیبت و غم و اندوه او باشد، خداوند روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار دهد و چشمش را در باغ های بهشت به وجود ما روشن سازد.هرکس در روز عاشورا کارهای خود را ترک گوید و شغل خود را واگذارد، خداوند نیازهای دنیوی و اخروی او را برآورده سازد.


هر آن کس که روز عاشورا را روز برکت بنامد و در آن روز در خانة خود، چیزی را ذخیره کند، آن چیز بر او مبارک نباشد.


اگر می خواهید اشک بریزید، بر حسین بن علی(ع) اشک بریزید که او را همچون برة قربانی سر بریدند و هیجده مرد از خاندان او را که همانندی نداشتند، با او به شهادت رساندند و آسمان های هفتگانه و تمام زمین بر شهادت آن حضرت گریستند و چهار هزار ملائکه از آسمان برای یاری رساندن به ایشان به زمین نزول کردند که آن حضرت به آنان اذن نداد. پس آن ملائک در جوار مزار آن اما مظلوم همواره زلف آشفته و غبارآلودند تا هنگامی که قائم آل محمد(عج) ظهور کند و از یاران او باشند و شعار و نشانة آنان در آن روز این است: «یالثارات الحسین».


اگر آن قدر بر حسین گریه کردید که اشک دیدگانتان بر چهره شما روانه شد، پروردگار گناهانی را که از شما سرزده، مورد عفو و بخشش قرار خواهد داد.


اگر قصد ملاقات خداوند را دارید، در حالی که هرگز گناهی نداشته اید، به زیارت حسین بشتابید. اگر آرزوی محشور شدن با پیامبر(ص) در بهشت را دارید، به قاتلان حسین(ع) لعنت بفرستید. اگر در پی ثواب کسانی هستید که با حسین(ع) به شهادت رسیدند، وقتی به یاد او می افتید بگویید: یا لیتنی کنت معکم (ای کاش با شما بودم).اگر دوست دارید که در مراتب والای بهشت با ما باشید، پس به خاطر غم و اندوه ما اندوهناک و محزون، و به علت شادی ما مسرور باشید که اگر هر کس سنگی را دوست داشته باشد، خداوند در روز رستاخیز او را با همان سنگ محشور خواهد ساخت.


(عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۱)


بی گمان امام رضا(ع) با چنین شیوه ای هدفی جز مبارزه سیاسی و اعتراض به دستگاه خلافت و سیاهکاری های آنان نداشته اند.


سیمای امام حسین در مدایح و مراثی رضوی

حضرت امام رضا(ع) در دوران حیات پربار خویش شاعران را به سرودن شعر در رثای جد بزرگوار خویش حضرت امام حسین(ع) و مصائب آن حضرت در واقعة عاشورا ترغیب می فرمودند که این نکته پس از شهادت آن حضرت نیز ادامه یافت و لذا در بسیاری از مدایح و مراثی رضوی، شاهد آن هستیم که شاعر، گاه در کنار مدح و منقبت، و یا مرثیه سرایی برای حضرت ثامن الائمه(ع)، عرض ارادتی نیز به پیشگاه حضرت خامس آل عبا داشته است که این نکته به تحقیق امری بسیار جذاب و شایان توجه است و نشانگر تداوم همان خط سرخ مبارزه است.


در این مجال، مروری گذرا خواهیم داشت به آثار سخن سرایان نامدار ادبیات فارسی از قرون گذشته تا به حال، و به ذکر ابیاتی از این دست اکتفا خواهیم کرد.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  زیباترین جذابترین خطبہ کہ شنیدم (نقد خلافت بعد رحلت پیامبر از زبان امام علی)
  مناجات با امام زمان (عج)
Star آیت‌الله علوی گرگانی: موضوعاتی نظیر دوچرخه‌سواری بانوان مورد رضایت امام زمان(عج) نیست
  عکس های مذهبی از حرم امام رضا در مشهد مقدس
  بعد از امام زمان(ع) چه امامی رجعت خواهد کرد؟
  دلیل ملقب شدن امام هشتم، علی ابن موسی، به رضا چیست؟
Exclamation آخرالزمان به روایت امیرالمؤمنین..
  آیت‌الله نوری‌همدانی: نیمی از مساجد کشور امام جماعت ندارند/ لزوم فعالیت مسجد در شبانه
  آیا در میان شاگردان امام باقر و امام صادق علیهما السلام از زنان هم کسی بوده است؟
  چگونه می توانیم با امام زمان (عج) ارتباط داشته باشیم؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان