امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پیشنهادهایی برای فراموش کردن گذشته

#1
پيشنهادهايي براي فراموش كردن گذشته
آسان نيست، اما راه‌هاي عملي وجود دارد كه كمكتان كند گذشته‌تان را فراموش كنيد. اما قبل از اينكه با گذشته خداجافظي كنيد، لازم است با خاطرات و تجربياتتان روبه‌رو شويد.

فراموش کردن گذشته می تواند کنار آمدن با مرگ، طلاق یا برهم خوردن رابطه ها را شامل شود. توصیه هایی که برایتان آورده ایم کمکتان می کند با گذشته خداحافظی کنید و به سمت آینده پیش روید.

فراموش کردن گذشته، چه به معنای ترک یک رابطه عادتی یا سوگواری از مرگ عزیزی باشد یکی از سخت ترین کارهاست. حتی با اینکه آن رابطه ، رابطه ای ناسالم بوده اما هنوز هم برای جدا شدن از آن مشکل دارید.

آسان نیست، اما راه های عملی وجود دارد که کمکتان کند گذشته تان را فراموش کنید. اما قبل از اینکه با گذشته خداجافظی کنید، لازم است با خاطرات و تجربیاتتان روبه رو شوید.

قدم هایی برای فراموش کردن گذشته

1 - بنویسید، حرف بزنید، طراحی کنید، نقاشی کنید، وگرنه به دام خاطراتتان می افتید. فراموش کردن گذشته یعنی احترام گذاشتن به خاطراتتان.

2 - احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناک را با شستن آنها از ذهنتان فراموش کنید – شاید در طول آن احساس وحشتناکی داشته باشید اما بعد از آن آرام و راحت خواهید شد. با زندگی کردن دوباره با آن خاطرات، فراموششان کنید.

3 - در صورت امکان به عقب برگردید و با آدم هایی که در آن خاطرات کنارتان بودند صحبت کنید. فراموش کردن گذشته می تواند به معنی برگشتن به گذشته باشد.

4 - احساسات واقعی تان را تقسیم کنید؛ اگر درست بود اعتراف کنید. فراموش کردن گذشته به معنی ابراز احساساتتان است. اگر لازم است با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید گناه و خجالت ناشی از آن را گردن بگیرید.

5 - اگر لازم است عذرخواهی کنید و بخشش بطلبید. فراموش کردن گذشته به معنی آسیب پذیر بودن است.

6 - با میل غیرقابل کنترل خود به خوردن غذا یا نوشیدن مشروبات الکلی مقابله کنید، درغیراینصورت به خودتان صدمه خواهید زد. فراموش کردن گذشته یعنی دفن کردن غرورتان.

7 - فراموش کردن یک عزیز – چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته اید، چه خواهر یا برادر از دست رفته و چه یک حیوان خانگی، فراموش کردن کار سختی است.

باید بپذیرید که نمی توانید برای تغییر گذشته کاری کنید. هر چه در توان داشته اید را انجام داده اید. وقتی با شکست مواجه می شوید، بدانید که تا جاییکه می توانسته اید خوب، مهربان و موثر بوده اید. اگر می بایست به عقب برگردید، کار متفاوت تری نمی توانستید انجام دهید زیرا هر چه در توانتان بوده را همان موقع انجام داده اید و همه چیز تمام شده است. گذشته را فراموش کنید.

8 - خودتان را بخاطر اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن به کارهایی که می توانستید یا باید انجام می دادید، بی تاثیر و ناسالم است. اگر می خواهید با اشتباهات یا شکست هایتان کنار بیایید، باید بتوانید خود را ببخشید.

9 - مراقب افکارتان باشید. وقتی می بینید که مشغول فکر کردن به گذشته هستید، به آرامی افکارتان را به زمان حال برگردانید.

10 - به ذات و طبیعت زمان اعتماد کنید. مطمئن باشید به مرور زمان التیام یافته و پیش می روید. زخم هایتان به تدریج رویه بسته و خیلی زود فقط جای آن باقی می ماند—البته به شرطی که بتوانید گذشته را رها کنید.

11 - با افراد جدید وارد رابطه شوید. لازم نیست دایره دوستانتان را به کل عوض کنید؛ می توانید یک دوستی تازه با یکی از همکارانتان برقرار کنید یا همسایه تان را برای صرف قهوه دعوت کنید. اگر درمورد اینکه مشغول کنار آمدن با شکست هایتان هستید برای او حرف بزنید، خیلی بهتر خواهید توانست با گذشته دردناکتان خداحافظی کنید.

12 - در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که درد و ناراحتی خود را تقسیم کنید اما به همان اندازه هم مهم است که علاقه تان به زندگی دیگران را نشان دهید. رها کردن گذشته یعنی رها کردن خودتان.

13 - دنیایی تازه را تجربه کنید. در یک رشته جدید ثبت نام کرده و برای آموزش بروید. برای فراموش کردن گذشته، باید بتوانید از جهت های تازه ای به زندگی نگاه کنید.

وقتی می خواهید شریک زندگی خود در گذشته را فراموش کنید، باید جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است با هم وقت بگذرانید یا باید به کلی او را فراموش کنید. شاید هنوز دوستش داشته باشید و افکار و احساساتتان درمورد او هنوز پیچیده باشد. ایجاد یک وقفه عاقلانه ترین کاری است که می توانید انجام دهید—شاید بتوانید با این وقفه او را به کلی فراموش کنید.
سکوت سرشار از سخنان ناگفته است، از حرکات ناکرده... اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیامده




فردای من، خیلی وقته که گذشته ازش / آب شدُ ریخت روی گونه‌های من

مثل دونه‌های برف / مهم نیست چی می‌شه بعدش / این مهمه که هنوز زندم

من همونم که بعدِ مرگش / همه می‌گن که هنوز زنده‌ست

من اَشکامُ به‌تو دادم / دیدم چشما همه تو خوابن

قبر ساختم از اُتاقم / نفسم حبس شد / بدنم سر شد / ولی روحمُ گرم نگه داشتم رو اجاقمم

من همیشه بازنده بودم روی کاغذ / ولی همیشه جلو رفتم توی راهم

این دنیا با من بَد بود / تاسم عددش کم بود / هنوز نباختم این غمارُ نه نه


پاسخ
 سپاس شده توسط FARID.SHOMPET
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان