27-09-2012، 15:23
مهندسی نگهداری و تعمیرات
از سير تحولات تعميرات و نگهداري بيشتر بدانيم
دانش نگهداري و تعميرات (نت) در طول دوران شكلگيري خود دستخوش تحولات گوناگوني بوده است . در اين گام به بررسي اين روند دگرگونيها خواهيم پرداخت و بر اين اساس سير تاريخي تحولات حوزه نت را به سه دوره اساسي تقسيم مينماييم :
1- دوره نخست و BM :
سير تحولات در دوره نخست تحقيقات نشان ميدهد که گامهاي اوليه در پيادهسازي نت در سالهاي قبل از جنگ جهاني دوم رخ داده است . در آن ايام صنايع به شکل امروزي مکانيزه نبوده و لذا خرابيها و توقف ناگهاني ماشينآلات مشکلي جدي را براي دست اندرکاران امر توليد ايجاد نمينمود ؛ به بيان ديگر ، جلوگيري از بروز عيب در ذهن اکثر مديران و مهندسين مفهوم نداشته و يا حداقل ضرورتي از اين نظر احساس نميگرديد . علاوه بر اين اکثر ماشينآلات و تجهيزات توليدي از طرح نسبتا سادهاي برخوردار بوده و اين ويژگي ، کار با آنها را ساده و تعميرشان را آسان مينمود . نتيجه آنکه در آن زمان نيازي به استفاده از نت سيستماتيک احساس نميگرديده و اکثر شرکتها و واحدهاي توليدي و صنعتي تنها در زماني که دستگاه و يا تجهيزات از کار ميافتادند ، بازبيني و يا تعمير آنها را آغاز مينمودند ؛ در واقع سيستم نگهداري و تعميرات به هنگام از کارافتادگي(Breakdown Maintenance) معمول بود .
2- دوره دوم و TPM :
همه چيز در خلال جنگ جهاني دوم به صورتي انفجارآميز دستخوش تحول گرديد . فشارهاي ناشي از زمان جنگ ، تقاضا براي انواع محصولات را افزايش داده و اين در حالي بود که نيروي انساني صنايع بشدت کاهش يافته بود ؛ اين عامل سبب گرديد تا مکانيزاسيون افزايش پيدا نمايد . ميتوان سال 1950 را سال رونق طراحي و ساخت ماشينآلات مکانيزه ناميد و اين ايام ، سرآغاز وابستگي صنايع به تجهيزات مکانيزه و اتوماسيون بوده است .
با افزايش روزافزون اتوماسيون مساله شکست و از کارافتادگي ماشينآلات نيز از اهميت بيشتري برخوردار ميگشت ؛ پس از گذشت چندي روند افزايش خرابيها به گونهاي گرديد که کميت و کيفيت توليدات را تحتالشعاع خود قرار داده و اسباب نارضايتي صاحبان صنايع را فراهم نمود . ادامه اين روند ناخوشايند ، مديران و کارشناسان را به فکر چاره و راهحلي مناسب براي جلوگيري از روند رو به رشد عيوب نمود .
در اين رهگذر سيستم نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (Preventive Maintenance) بعنوان چاره درد و راهحلي مناسب در کشور امريکا پيشنهاد گرديد و به اجرا درآمد . نياز صنايع بر توليد محصولات با کيفيت بالا و قيمت مناسب جهت افزايش توانايي رقابت در بازار موجب گرديد که استفاده از سيستم PM رونق يافته و در اين راستا اجراي تعميرات و تعويضهاي پيشگيرانه دورهاي بعنوان موثرترين راهحل جهت کاهش خرابيها مورد استفاده قرار گيرد .
در طول دهه 1950 نت پيشگيرانه به تدريج تکامل يافته تا پاسخگوي نيازهاي جديد صنعت باشد . در اين راستا سيستم نگهداري و تعميرات بهرهور(Productive Maintenance) در سال 1954 به صنايع آمريکا معرفي گرديد . در اين سيستم ضمن تاکيد بر روي اصلاح خرابيهاي اتفاقي و از کار افتادن غيرمنتظره تجهيزات با بهرهگيري مناسب از علوم آمار و احتمالات و پژوهش عملياتي ، شبيهسازي ، اقتصاد مهندسي ، تئوري صف و نگرشهاي تحليلي ، تکنيکها و مدلهايي براي حالات مختلف انواع دستگاهها و تجهيزات ابداع شد که متخصصين اين رشته ميتوانستند کليه فعاليتها و عمليات نگهداري و تعميرات را به نظم درآورده و خرابيها را پيشبيني نمايند تا جهت نگهداري و تعمير آنها برنامهريزي انجام پذيرد .
دهه 1960 را ميتوان دهه گسترش استفاده از نت بهرهور در صنايع ناميد . معرفي نت بينياز از تعمير ، مهندسي قابليت اطمينان و مهندسي قابليت تعمير (1962) از نتايج تحقيقات انجام شده در اين دهه بوده که در تکامل سيستم نت بهرهور بسيار موثر بوده است .
معرفي سيستم نگهداري و تعميرات بهرهور فراگير (Total Productive Maintenance) در دهه 1970 از سوي صنايع ژاپني را ميتوان بعنوان آخرين دستاورد در دوره دوم تحولات نگهداري و تعميرات ناميد . سيستم TPM در حقيقت همان سيستم نت بهرهور به شيوه آمريکايي است که در جهت سازگاري با شرايط صنعتي ژاپن در آن بهبودهايي داده شده است ؛ ابتکار محوري و حساس در اصول TPMاين است که اپراتورها خودشان به امور اصلي و اوليه نگهداري و تعميرات ماشينهاي خودشان ميپردازند . در نت بهرهور فراگير نتايج حاصل از فعاليتهاي صنعتي و تجاري به صورت اعجابانگيزي بهبود يافته و سبب ايجاد يك محيط كاري با بهرهوري بالا ، شاديآفرين و ايمن با بهينهسازي روابط بين نيروي انساني و تجهيزاتي كه با آن سر و كار دارند ، ميگردد .
3- دوره سوم و RCM :
ميزان افزايش سرمايهگذاري بر روي ماشينآلات صنعتي و اتوماسيون از يکسو و افزايش ارزش مالي و اقتصادي آنها از سوي ديگر منجر به آن شد که مديران و صاحبان صنايع به فکر راهکارهايي منطقي بيفتند که قادر به بيشينهسازي طول عمر مفيد تجهيزات توليدي و طولاني کردن چرخه عمر اقتصادي آنها باشد . افزايش ميزان اثربخشي ماشينآلات ، بهبود کيفيت محصولات در کنار کاهش هزينههاي نت و عدم خسارت به محيط زيست از جمله مواردي بود که باعث ايجاد تحولي جديد در زمينه نگهداري و تعميرات گرديد .
دستآوردهاي جديد نت در اين دوره عبارتند از :
3-1- معرفي سيستم نگهداري و تعميرات بر پايه شرايط کارکرد ماشينآلات (Reliability Centered Maintenance) و ترويج استفاده از روشهاي CM همچون آناليز لرزش ، حرارتسنجي و ...
3-2-معرفي و بکارگيري انواع روشهاي تجزيه و تحليل خرابيهاي ماشينآلات .
3-3- طراحي تجهيزات با تاکيد بيشتر بر قابليت اطمينان و قابليت تعمير .
3-4- تحول اساسي در تفکر سازماني به سمت مشارکت و گروههاي کاري .
3-5- معرفي سيستم نگهداري و تعميرات موثر .
3-6- معرفي روش نت مبتني بر قابليت اطمينان به عنوان روشي جامع جهت تصميمگيري در استفاده صحيح از انواع سيستمهاي نگهداري و تعميرات موجود ؛ RCM فرايندي است که اولا معين ميکند چه کاري ميبايست براي تداوم عمر هر گونه سرمايه فيزيکي انجام شود و دوم آنكه انتظارتي را که کاربران از تجهيزات دارند ، عملي مينمايد .
در گامهاي آتي استراتژيهاي گوناگون نت را بيشتر خواهيم شناخت ...سيستم نگهداري و تعميرات واكنشي(Reactive Maintenance)
در گام پيشين ، در بيان تاريخچه تحولات نت ، از سيستمهاي گوناگون نت كه در دورههاي زماني متفاوت مورد استفاده قرار ميگرفتهاند سخن گفتيم ؛ در اين گام و گامهاي آتي به تشريح بيشتر اين استراتژيها خواهيم پرداخت .
از نگهداري و تعميرات واكنشي (Reactive Maintenance)آغاز مينماييم :
اين استراتژي ميگويد :
(Fix it after it Breaks)
در اين روش بعد از وقوع خرابي نسبت به تعمير ماشين و بازگشت وضعيت به حالت اوليه اقدام ميگردد .
در استاندارد TPMاز اين روش با عنوان (Breakdown Maintenance) ياد شده و در ايران نيز عنوان (Emergency Maintenance) براي اين روش مورد استفاده قرار ميگيرد .
همانگونه كه در گام پيشين بيان نموديم اين سيستم در سالهاي آغازين تكامل نت مورد استفاده قرار ميگرفته و بدين سبب با ساختار امروزين ماشينآلات و تجهيزات همخواني چنداني نداشته و معايب زير را با خود به همراه دارد :
1- كاهش ايمني کار با ماشينآلات .
2- عدم برنامهريزي دقيق توليد به علت بروز مشکلات کمي و کيفي .
3- نياز به گروه تعميراتي قوي و آماده به کار .
4- افزايش زمان تعميرات بعلت مشاهده خرابيهاي فرعي .
5- نياز به ذخيره و انبار کردن وسيع قطعات .
نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (Preventive Maintenance)
اين استراتژي ميگويد :
(Fix it before it breaks)
Maintain basedupon calendar or running time
نگهداري و تعميرات پيشگيرانه عبارتست از يك روش سيستماتيک برنامهريزي و زمانبندي شده جهت انجام کارهاي نگهداري مورد نياز بر طبق برنامه تنظيمي با هدف جلوگيري از فرسايش غيرعادي اجزا ماشين و کاهش توقفات اضطراري ماشينآلات .
نت پيشگيرانه بر اساس تناوب اجراي فعاليتها برنامهريزي و اجرا گرديده و به همين دليل عبارت Time Based Maintenance نيز به اين دسته از فعاليتها اطلاق ميگردد .
فعاليتهاي نت پيشگيرانه عبارتند از :
1- جلوگيري از فرسايش غيرعادي اجزاء ماشين : نظافت ، آچارکشي و روانسازي (روغنکاري و گريسکاري)
2- کاهش توقفات اضطراري : تعمير و تعويضهاي دورهاي مطابق با برنامه زماني از پيش تعيين شده .
نگهداري و تعميرات پيشگويانه(Predictive Maintenance)
Maintain basedupon known condition
نت پيشگويانه به مجموعه فعاليتهايي اطلاق ميگردد که جهت تعيين شرايط فني کارکرد اجزاء ماشين (اندازهگيري ميزان فرسايش اجزاء) در حين بهرهبرداري انجام گرديده و بر اساس نتايج حاصله از آن ، زمان و نوع فعاليت نت مورد نياز تعيين ميگردد .
نت پيشگويانه بر اساس شرايط کارکرد اجزاء ماشين برنامهريزي و اجرا گرديده و به همين دليل عبارت Condition Based Maintenance نيز به اين دسته از فعاليتها اطلاق ميگردد .
فعاليتهاي نت پيشگويانه(PdM) عبارتند از :
1- بازرسي فني توسط حواس انساني : انجام بازرسي فني توسط پرسنل ماهر نت با استفاده از حواس انساني (همچون بازرسي سر و صداي غيرعادي يا گرم شدن بيش از حد اجزاء)
2- اندازهگيري فرسايش با استفاده از ابزار توسط انسان : بازرسي فني اجزاء ماشين و اندازهگيري فرسايش با استفاده از ابزارهايي همچون ارتعاشسنج ، حرارتسنج ، آنالايزر روغن . در اين روش بازرس PM در فواصل زماني مشخص و در حين کارکرد ماشين با استفاده از ابزار نسبت به اندازهگيري ميزان فرسايش اجزاء اقدام و نتايج به دست آمده را با محدوده کارکرد مجاز اجزاء مقايسه مينمايد . تصميم جهت ادامه کار ماشين و يا توقف آن جهت انجام فعاليتهاي نت بر اساس نتايج حاصله از اين تحليل خواهد بود . در اين روش هيچ فعاليت اضافي نت انجام نميگيرد و برهمين اساس عبارت نت اقتصادي نيز به اين گروه از فعاليتهاي نت اطلاق ميگردد .
3- بازرسي و اندازهگيري پيوسته توسط ابزار : امروزه استفاده از روش کنترل پيوسته توسط طراحان ماشينهاي صنعتي به عنوان روشي جهت جلوگيري از خطاهاي برنامهريزي نت مورد توجه قرار گرفته است . فيلترهاي هوا مجهز به سنسور هايي جهت تعيين زمان دقيق تعويض ***** شدهاند ؛ براي ياتاقانها سنسورهاي حرارتي طراحي گرديده تا زمان دقيق روانسازي آنها مشخص و به اپراتورهااعلام گردد و ... .
نگهداري و تعميرات موثر(Proactive Maintenance)
از سير تحولات تعميرات و نگهداري بيشتر بدانيم
دانش نگهداري و تعميرات (نت) در طول دوران شكلگيري خود دستخوش تحولات گوناگوني بوده است . در اين گام به بررسي اين روند دگرگونيها خواهيم پرداخت و بر اين اساس سير تاريخي تحولات حوزه نت را به سه دوره اساسي تقسيم مينماييم :
1- دوره نخست و BM :
سير تحولات در دوره نخست تحقيقات نشان ميدهد که گامهاي اوليه در پيادهسازي نت در سالهاي قبل از جنگ جهاني دوم رخ داده است . در آن ايام صنايع به شکل امروزي مکانيزه نبوده و لذا خرابيها و توقف ناگهاني ماشينآلات مشکلي جدي را براي دست اندرکاران امر توليد ايجاد نمينمود ؛ به بيان ديگر ، جلوگيري از بروز عيب در ذهن اکثر مديران و مهندسين مفهوم نداشته و يا حداقل ضرورتي از اين نظر احساس نميگرديد . علاوه بر اين اکثر ماشينآلات و تجهيزات توليدي از طرح نسبتا سادهاي برخوردار بوده و اين ويژگي ، کار با آنها را ساده و تعميرشان را آسان مينمود . نتيجه آنکه در آن زمان نيازي به استفاده از نت سيستماتيک احساس نميگرديده و اکثر شرکتها و واحدهاي توليدي و صنعتي تنها در زماني که دستگاه و يا تجهيزات از کار ميافتادند ، بازبيني و يا تعمير آنها را آغاز مينمودند ؛ در واقع سيستم نگهداري و تعميرات به هنگام از کارافتادگي(Breakdown Maintenance) معمول بود .
2- دوره دوم و TPM :
همه چيز در خلال جنگ جهاني دوم به صورتي انفجارآميز دستخوش تحول گرديد . فشارهاي ناشي از زمان جنگ ، تقاضا براي انواع محصولات را افزايش داده و اين در حالي بود که نيروي انساني صنايع بشدت کاهش يافته بود ؛ اين عامل سبب گرديد تا مکانيزاسيون افزايش پيدا نمايد . ميتوان سال 1950 را سال رونق طراحي و ساخت ماشينآلات مکانيزه ناميد و اين ايام ، سرآغاز وابستگي صنايع به تجهيزات مکانيزه و اتوماسيون بوده است .
با افزايش روزافزون اتوماسيون مساله شکست و از کارافتادگي ماشينآلات نيز از اهميت بيشتري برخوردار ميگشت ؛ پس از گذشت چندي روند افزايش خرابيها به گونهاي گرديد که کميت و کيفيت توليدات را تحتالشعاع خود قرار داده و اسباب نارضايتي صاحبان صنايع را فراهم نمود . ادامه اين روند ناخوشايند ، مديران و کارشناسان را به فکر چاره و راهحلي مناسب براي جلوگيري از روند رو به رشد عيوب نمود .
در اين رهگذر سيستم نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (Preventive Maintenance) بعنوان چاره درد و راهحلي مناسب در کشور امريکا پيشنهاد گرديد و به اجرا درآمد . نياز صنايع بر توليد محصولات با کيفيت بالا و قيمت مناسب جهت افزايش توانايي رقابت در بازار موجب گرديد که استفاده از سيستم PM رونق يافته و در اين راستا اجراي تعميرات و تعويضهاي پيشگيرانه دورهاي بعنوان موثرترين راهحل جهت کاهش خرابيها مورد استفاده قرار گيرد .
در طول دهه 1950 نت پيشگيرانه به تدريج تکامل يافته تا پاسخگوي نيازهاي جديد صنعت باشد . در اين راستا سيستم نگهداري و تعميرات بهرهور(Productive Maintenance) در سال 1954 به صنايع آمريکا معرفي گرديد . در اين سيستم ضمن تاکيد بر روي اصلاح خرابيهاي اتفاقي و از کار افتادن غيرمنتظره تجهيزات با بهرهگيري مناسب از علوم آمار و احتمالات و پژوهش عملياتي ، شبيهسازي ، اقتصاد مهندسي ، تئوري صف و نگرشهاي تحليلي ، تکنيکها و مدلهايي براي حالات مختلف انواع دستگاهها و تجهيزات ابداع شد که متخصصين اين رشته ميتوانستند کليه فعاليتها و عمليات نگهداري و تعميرات را به نظم درآورده و خرابيها را پيشبيني نمايند تا جهت نگهداري و تعمير آنها برنامهريزي انجام پذيرد .
دهه 1960 را ميتوان دهه گسترش استفاده از نت بهرهور در صنايع ناميد . معرفي نت بينياز از تعمير ، مهندسي قابليت اطمينان و مهندسي قابليت تعمير (1962) از نتايج تحقيقات انجام شده در اين دهه بوده که در تکامل سيستم نت بهرهور بسيار موثر بوده است .
معرفي سيستم نگهداري و تعميرات بهرهور فراگير (Total Productive Maintenance) در دهه 1970 از سوي صنايع ژاپني را ميتوان بعنوان آخرين دستاورد در دوره دوم تحولات نگهداري و تعميرات ناميد . سيستم TPM در حقيقت همان سيستم نت بهرهور به شيوه آمريکايي است که در جهت سازگاري با شرايط صنعتي ژاپن در آن بهبودهايي داده شده است ؛ ابتکار محوري و حساس در اصول TPMاين است که اپراتورها خودشان به امور اصلي و اوليه نگهداري و تعميرات ماشينهاي خودشان ميپردازند . در نت بهرهور فراگير نتايج حاصل از فعاليتهاي صنعتي و تجاري به صورت اعجابانگيزي بهبود يافته و سبب ايجاد يك محيط كاري با بهرهوري بالا ، شاديآفرين و ايمن با بهينهسازي روابط بين نيروي انساني و تجهيزاتي كه با آن سر و كار دارند ، ميگردد .
3- دوره سوم و RCM :
ميزان افزايش سرمايهگذاري بر روي ماشينآلات صنعتي و اتوماسيون از يکسو و افزايش ارزش مالي و اقتصادي آنها از سوي ديگر منجر به آن شد که مديران و صاحبان صنايع به فکر راهکارهايي منطقي بيفتند که قادر به بيشينهسازي طول عمر مفيد تجهيزات توليدي و طولاني کردن چرخه عمر اقتصادي آنها باشد . افزايش ميزان اثربخشي ماشينآلات ، بهبود کيفيت محصولات در کنار کاهش هزينههاي نت و عدم خسارت به محيط زيست از جمله مواردي بود که باعث ايجاد تحولي جديد در زمينه نگهداري و تعميرات گرديد .
دستآوردهاي جديد نت در اين دوره عبارتند از :
3-1- معرفي سيستم نگهداري و تعميرات بر پايه شرايط کارکرد ماشينآلات (Reliability Centered Maintenance) و ترويج استفاده از روشهاي CM همچون آناليز لرزش ، حرارتسنجي و ...
3-2-معرفي و بکارگيري انواع روشهاي تجزيه و تحليل خرابيهاي ماشينآلات .
3-3- طراحي تجهيزات با تاکيد بيشتر بر قابليت اطمينان و قابليت تعمير .
3-4- تحول اساسي در تفکر سازماني به سمت مشارکت و گروههاي کاري .
3-5- معرفي سيستم نگهداري و تعميرات موثر .
3-6- معرفي روش نت مبتني بر قابليت اطمينان به عنوان روشي جامع جهت تصميمگيري در استفاده صحيح از انواع سيستمهاي نگهداري و تعميرات موجود ؛ RCM فرايندي است که اولا معين ميکند چه کاري ميبايست براي تداوم عمر هر گونه سرمايه فيزيکي انجام شود و دوم آنكه انتظارتي را که کاربران از تجهيزات دارند ، عملي مينمايد .
در گامهاي آتي استراتژيهاي گوناگون نت را بيشتر خواهيم شناخت ...سيستم نگهداري و تعميرات واكنشي(Reactive Maintenance)
در گام پيشين ، در بيان تاريخچه تحولات نت ، از سيستمهاي گوناگون نت كه در دورههاي زماني متفاوت مورد استفاده قرار ميگرفتهاند سخن گفتيم ؛ در اين گام و گامهاي آتي به تشريح بيشتر اين استراتژيها خواهيم پرداخت .
از نگهداري و تعميرات واكنشي (Reactive Maintenance)آغاز مينماييم :
اين استراتژي ميگويد :
(Fix it after it Breaks)
در اين روش بعد از وقوع خرابي نسبت به تعمير ماشين و بازگشت وضعيت به حالت اوليه اقدام ميگردد .
در استاندارد TPMاز اين روش با عنوان (Breakdown Maintenance) ياد شده و در ايران نيز عنوان (Emergency Maintenance) براي اين روش مورد استفاده قرار ميگيرد .
همانگونه كه در گام پيشين بيان نموديم اين سيستم در سالهاي آغازين تكامل نت مورد استفاده قرار ميگرفته و بدين سبب با ساختار امروزين ماشينآلات و تجهيزات همخواني چنداني نداشته و معايب زير را با خود به همراه دارد :
1- كاهش ايمني کار با ماشينآلات .
2- عدم برنامهريزي دقيق توليد به علت بروز مشکلات کمي و کيفي .
3- نياز به گروه تعميراتي قوي و آماده به کار .
4- افزايش زمان تعميرات بعلت مشاهده خرابيهاي فرعي .
5- نياز به ذخيره و انبار کردن وسيع قطعات .
نگهداري و تعميرات پيشگيرانه (Preventive Maintenance)
اين استراتژي ميگويد :
(Fix it before it breaks)
Maintain basedupon calendar or running time
نگهداري و تعميرات پيشگيرانه عبارتست از يك روش سيستماتيک برنامهريزي و زمانبندي شده جهت انجام کارهاي نگهداري مورد نياز بر طبق برنامه تنظيمي با هدف جلوگيري از فرسايش غيرعادي اجزا ماشين و کاهش توقفات اضطراري ماشينآلات .
نت پيشگيرانه بر اساس تناوب اجراي فعاليتها برنامهريزي و اجرا گرديده و به همين دليل عبارت Time Based Maintenance نيز به اين دسته از فعاليتها اطلاق ميگردد .
فعاليتهاي نت پيشگيرانه عبارتند از :
1- جلوگيري از فرسايش غيرعادي اجزاء ماشين : نظافت ، آچارکشي و روانسازي (روغنکاري و گريسکاري)
2- کاهش توقفات اضطراري : تعمير و تعويضهاي دورهاي مطابق با برنامه زماني از پيش تعيين شده .
نگهداري و تعميرات پيشگويانه(Predictive Maintenance)
Maintain basedupon known condition
نت پيشگويانه به مجموعه فعاليتهايي اطلاق ميگردد که جهت تعيين شرايط فني کارکرد اجزاء ماشين (اندازهگيري ميزان فرسايش اجزاء) در حين بهرهبرداري انجام گرديده و بر اساس نتايج حاصله از آن ، زمان و نوع فعاليت نت مورد نياز تعيين ميگردد .
نت پيشگويانه بر اساس شرايط کارکرد اجزاء ماشين برنامهريزي و اجرا گرديده و به همين دليل عبارت Condition Based Maintenance نيز به اين دسته از فعاليتها اطلاق ميگردد .
فعاليتهاي نت پيشگويانه(PdM) عبارتند از :
1- بازرسي فني توسط حواس انساني : انجام بازرسي فني توسط پرسنل ماهر نت با استفاده از حواس انساني (همچون بازرسي سر و صداي غيرعادي يا گرم شدن بيش از حد اجزاء)
2- اندازهگيري فرسايش با استفاده از ابزار توسط انسان : بازرسي فني اجزاء ماشين و اندازهگيري فرسايش با استفاده از ابزارهايي همچون ارتعاشسنج ، حرارتسنج ، آنالايزر روغن . در اين روش بازرس PM در فواصل زماني مشخص و در حين کارکرد ماشين با استفاده از ابزار نسبت به اندازهگيري ميزان فرسايش اجزاء اقدام و نتايج به دست آمده را با محدوده کارکرد مجاز اجزاء مقايسه مينمايد . تصميم جهت ادامه کار ماشين و يا توقف آن جهت انجام فعاليتهاي نت بر اساس نتايج حاصله از اين تحليل خواهد بود . در اين روش هيچ فعاليت اضافي نت انجام نميگيرد و برهمين اساس عبارت نت اقتصادي نيز به اين گروه از فعاليتهاي نت اطلاق ميگردد .
3- بازرسي و اندازهگيري پيوسته توسط ابزار : امروزه استفاده از روش کنترل پيوسته توسط طراحان ماشينهاي صنعتي به عنوان روشي جهت جلوگيري از خطاهاي برنامهريزي نت مورد توجه قرار گرفته است . فيلترهاي هوا مجهز به سنسور هايي جهت تعيين زمان دقيق تعويض ***** شدهاند ؛ براي ياتاقانها سنسورهاي حرارتي طراحي گرديده تا زمان دقيق روانسازي آنها مشخص و به اپراتورهااعلام گردد و ... .
نگهداري و تعميرات موثر(Proactive Maintenance)