امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

حجاب; پوشش ظاهری، عفت باطنی

#1
در سنین نوجوانی با جوانی از فامیل خود به قول امروزی ها کل کل داشتم. او خیلی اهل مطالعه بود و معمولا هم پیش او خیلی کم می آوردم. اما از آدم هایی که در اطرافم بودند یاد گرفته بودم که با سفسطه بازی هم می شه بر طرف مقابل غالب شد. همیشه به من می گفت: تو اصلا خودت رو می شناسی که دائم میگی من اینم و من آنم؟ تو هیچی در مورد خودت نمی دونی. و من با غرور دخترانه ای محکم و قوی می گفتم که خیلی هم خوب خودم رو می شناسم.
برای مبارزه با این فامیل عزیز که در سنین نوجوانی به اندازه موهای سرش کتاب مطالعه کرده بود و به نظرم یک کتابخانه متحرک بود و دید و هدف مشخصی در زندگی داشت، تصمیم گرفتم من هم مطالعه ام را بیشتر و هدفمند تر کنم. دنبال کتاب هایی می گشتم که در مورد وجود زن نوشته شده باشند. از کتاب های دکتر علی شریعتی شروع کردم و حقیقتا بعد از مطالعه کتاب های ایشان اعتراف کردم که هیچ چیز از خود و جنسیتم نمی دانم.
دکتر علی شریعتی می گوید:... زنانی که در قالب های سنتی قدیم مانده اند، مساله ای برایشان مطرح نیست; و زنانی که قالب های وارداتی جدید را پذیرفته اند، مساله برایشان حل شده است.
اما در میان این دو نوع (زنان قالبی)، آنها که نه می توانند آن شکل قدیم موروثی را تحمل کنند و نه به این شکل تحمیلی تسلیم شوند، چه باید بکنند؟ (و من از این دسته بودم)
اینان می خواهند خود را انتخاب کنند، خود را بسازند. الگو می خواهند، نمونه ایده آل. برای اینان مساله (چگونه شدن) مطرح است. فاطمه با (بودن) خویش، پاسخ به این پرسش است.
علی شریعتی
دکتر علی شریعتی در کتاب "فاطمه، فاطمه است" نیز چنین می گوید.
... "مریم مادر عیسی است".
و من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم، باز درماندم:
خواستم بگویم:
فاطمه دختر خدیجه بزرگ است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه دختر محمد(ص) است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه همسر علی است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر حسنین است.
دیدم که فاطمه نیست.
خواستم بگویم که: فاطمه مادر زینب است.
باز دیدم که فاطمه نیست.
نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست.
فاطمه، فاطمه است.
به اعتقاد من مشکلات بشر امروزی ناشی از جهل اوست. از این که نه شناخت زیادی به دین خود دارد و نه شناختی به گذشته و تاریخ زندگی خود و دیگر افراد در طول تاریخ. چه در این صورت شاید کمتر دچار معصیت و مصیبت و گرفتاری و بیچارگی می شد.
در سن ۳۲ سالگی به مدینه منوره و مکه مکرمه مشرف شدم. قبل از عزیمت ۷ بار کتاب حج دکتر شریعتی را مطالعه کردم و اگر وقت می داشتم بازهم می خواندم تا تمام جملات آن ملکه ذهنم شوند.
حقیقتا این سفر روحانی پر از تجربیات ارزشمند و پر از پیام روحانی است و از خداوند می خواهم سفر حج را چه برای آنهایی که آرزوی وصال دارند و چه برای آنهایی که تاریکی گناه و غفلت روح و قلب آنها را تسخیر کرده، قسمت کند.
در این سفر با خانمی که استاد دانشگاه شیراز بودند آشنا شدم و هم صحبت. برای بار پنجم بود که به سفر حج مشرف شده بودند. می گفت اکثر کشورهای دنیا، زیبایی، تکنولوژی و پیشرفت و... را در آن ها، دیده اما هیچ کجای دنیا همانند مکه و مدینه نیست و نخواهد بود. می گفت در خانواده ای متولد شده که خانواده پدری بسیار معتقد و محجبه و خانواده مادری برعکس خانواده پدری و از آنجا که کودکان تمایل بیشتری به خانواده مادری دارند، متاسفانه همانند آنها فکر می کرده و رفتاری خارج از دین و اسلام داشته است. در زندگی اجتماعی خود بسیار موفق بوده و موفق به کسب جوایز ملی و بین المللی شده است.
به نظر من هیچ موفقیت اجتماعی نمی تواند شکست در زندگی خانوادگی را جبران کند و ایشان هم از همین نقطه آزرده خاطر بود و شکست خانوادگی را تجربه کرده بود. تنها دلیل شکست خود را در زندگی خانوادگی بی حجابی و بی اعتقادی می دانست و بس. می گفت شاید همه زن ها در درون خود دلیل مشکلات خود را از همین ناحیه بیابند ولی جرات اعتراف به آن را نداشته باشند. اما من به جرات می گویم که تنها دلیل شکستم بدحجابی ام بوده و بس و بیان این دلیل سطحی نیست و براثر مطالعه دین های مختلف به این نتیجه رسیده ام که اسلام کامل ترین دین است و خداوند تمام نیازهای بشر را در تمام دوران در این دین دیده است.
این که ما بعضی از موارد را رد می کنیم، دلیل بر جهل و نادانی ماست که اگر خودمان شخصا گرفتار مشکلاتی شویم که راه حل آن در قرآن است، آنگاه دستور قرآن را درک کرده و درمی یابیم که تا چه حد به نیازهای بشر و رفع آنها فکر کرده است.
من در طول زندگی خود، افراد مختلفی را دیده ام که از بی ایمانی و بی دینی خود دچار مشکلات کوچک و بزرگ بیشماری شده اند، اما کسی را ندیده ام که از دینداری و ایمان به خدا و پیامبر و امامانش متضرر شده باشد. به راستی باور این جمله که بارها در قرآن و احادیث مختلف ذکر شده، دشوار است؟
«و خداوند بخشاینده مهربان است.»
آیا درک روایات مختلفی که در مورد حضرت فاطمه زهرا (س) شده است، برای مان دشوار است؟
ذکر چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا (س) خالی از لطف نیست.
حضرت موسی بن جعفر (ع) از پدر گرامی اش از حضرت امیرالمومنین علی (ع) نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه (ع) برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود: چرا از او رو می گیری، او که تو را نمی بیند؟
فاطمه عرض کرد: او مرا نمی بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی بیند ولی بوی مرا که حس می کند.
رسول خدا فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن منی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
وقتی دخترم، فاطمه، وارد صحرای محشر شود، لباسی از کرامت بر تن دارد که با آب حیات شستشو داده شده است و تمام مردم، حیرت زده به او می نگرند. سپس هزار حله (جامه ای سرتاسری و ارزشمند) بهشتی برای او حاضر می شود که بر هر کدام از آنها به خط سبز نوشته شده:
"دختر محمد را به بهترین صورت و هیات و با عزت تمام وارد بهشت کنید"
سپس او را همچون یک عروس وارد بهشت می کنند.
در قرآن مجید بیش از ۱۰ آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از این آیات، آیه ۵۹ سوره احزاب است: "یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نسا»المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیم" ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است. حجاب به معنای یک پوشش سراسری است; یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوس رانان مصون و محفوظ باشد. در سوره نور آیه ۳۱ نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیش تر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده، وسیله پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست; بلکه آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است; و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود; گاهی ممکن است بعد اول باشد، ولی بعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است; مثلا اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که می تواند از لغزش ها و گناه های روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری کند. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده شده است; مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده اند. قرآن مجید به شکل ظریفی به این تاثیر و تاثر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می دهد که بدون قصد تبرج و خودنمایی، لباس های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت می گوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباس هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است. علاوه بر رابطه قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه علامت و صاحب علامت نیز هست; به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانه ای از مرحله خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوما از همه مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سخنان گهر بار زئوس درباره حجاب.
  ۹ مهارت طلایی برای ترغیب دختران به رعایت حجاب
  فلسفه حجاب زن‏ان در اسلام چیست؟
  محدوده واجب پوشش بانوان چه مقدار است؟
  حجاب و عفاف از منظر امام علی بن موسی الرضا(ع)
  رابطه پوشش با حجاب
  آثار حجاب
  حجاب و چشم دل
  حجاب مردان
  کار به اون جا رسیده که انتظار ما رو هم مسخره میکنن+یه جمله از حجاب برا با لیاقتاش!!!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان