امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بچه که بودم

#1
بچه که بودم

از جریمه های نانوشته که بگذریم

سلمانی و ساعت و سیب

سکه و سلام و سکوت

و سبزی صدای بهار

هفت سین سفره ی من بود

بچه که بودم

دلم برای آن کلاغ پیر می سوخت

که آخر هیچ قصه ای به خانه نمی رسید

بچه که بودم

تنها ترس ساده ام این بود

که سه شنبه شب آخر سال

باران بیاید

بچه که بودم

آسمان آرزو آبی

و کوچه ی کوتاهمان

پر از عبور چتر و چلچراغ و چلچله بود
هر کی بلده شعر بگه در مورد بچگی ها سپاسم بدید لطفا Big Grin
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اگر به جای مادرم بودم
  اگر من مخترع بودم ... ( زیبا ترین انشای دنیا! ) ♥ ♥ ♥
Bug بدو بیا داستان ترسناک دارم.ترسوها نیان.در زمانی که نوجوان بودم به همراه سه برادر و دو
  به بهترین نقطه ی ممکنه ضربه رو زد پسره ولی یه خورده آروم زد! من بودم ...
  دبیرستانی که بودم(خیلی قشنگه حتما بخونید)
  دیشب خواب دیدم که مرده بودم …
  دانلود اهنگ جدید فامیل دور ب نام.:چجوری بودم.خخ تورو خدا بیاین
  تمام زمانی که سرگرمیت بودم دنیام بودی....
  پرده ای که من بودم(18+)
  دانلود اهنگ جدید فامیل دور ب نام.:چجوری بودم.خخ تورو خدا بیاین

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان