25-02-2016، 16:15
از چی بگم
خدا از این بنده های خسته ؟
از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین ، این خنده هام یه چسبه رو لبم
این منم با یه رد پای خسته..
از چی بگم ، بگو از یه روح زخمی
که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع ِ رو به تخریب
از چی بگم ؟
از بچه های پایین شهر ؟
که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب ؟
اونکه تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین
تو به من اینو بگو من از چی بگم خوب ..
ما گفتیمو تموم درد ها ریشه کن شد ؟
خدا از این بنده های خسته ؟
از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین ، این خنده هام یه چسبه رو لبم
این منم با یه رد پای خسته..
از چی بگم ، بگو از یه روح زخمی
که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع ِ رو به تخریب
از چی بگم ؟
از بچه های پایین شهر ؟
که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب ؟
اونکه تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین
تو به من اینو بگو من از چی بگم خوب ..
ما گفتیمو تموم درد ها ریشه کن شد ؟