××تَنـــهــآ××

[~ALONE GIRL~]

از انســــان هـــای احســـاساتــی بـیشتـــر بـتـــرسیـــد ...

آن ها قـــادرند ناگهــــــانی ...

دیگــــر گــریـه نکـننــد ... دوسـتــــ نــداشتـــه بــاشـنـــد ...

و قـیـــد همـــه چـیــز را بــزننــد ...

حتـــی زنــدگــــی ...

زن ...


نظرات مردش را دوست دارد ...


حتی در شخصی ترین کارهایش ...


پس عاشقانه ... 


خودت را دخالت بده ...


درست در همان جاهایی که فکر میکنی ...


باید آزادش گذاشت ...



چون زن ...


"عزیزم هر جور خودت دوست داری" را ...


دوست ندارد ...




بــاور کن ...

خیلی حــرف است ...


وفـــادار دســـت هایی باشی ...


که یکبار هم لمسشان نکرده ای ...






هر از گاهی زنگی بزن ...


سراغی بگیر ... پیامی بده ...


احوالی بپرس ...


خیلی نگذشته است از روزهایی که نفست بودم ...


باز هم خدا را شکر ...


انگار دیگر برای زنده ماندن احتیاجی به من نداری ...







آدمای ساده ... آدمای بی غل و غش ...

آدمای راستگو ...


خیلی زود و خیلی راحت عاشق می شن ...


خیلی راحت احساسشون رو بروز میدن ...


خیلی راحت بهت می گن که دوستت دارن ...


خیلی دیر دل می کنن ...


خیلی دیر تنهات می ذارن ...


اما ...


وقتی زخمی بشن ... ساکت می شن ...


اون موقع تنهات می ذارن ...


خیلی راحت میرن ... دیگه هم بر نمی گردن ...