امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

كرامت بسيار زيبا از آقا قمر بني هاشم

#1
كرامت بسيار زيبا از آقا قمر بني هاشم 1
در كتاب چهره ي درخشان قمر بني هاشم
حضرت عباس نوشته ي آقاي رباني خلخالي
اين مطلب نوشته:مسيحيه راننده ي كاميونه ميگ
ه ايام عاشورا و تاسوعا بود چون مدرسه تعطيل بود
دختر شيش سالم تعطيل بود

 گفتم منم كه مسيحي ام كاري ندارم زن بچم را بر ميدارم ميرم بندرعباس
هم يه تفريح ميكنم هم بار ميزنم ميام تهران ميگه رفتم اسكله
 
بندر عباس بار زدم روز تاسوعا بود حركت كردم
[b]25 تن بار اومدم از تو كمربندي بندر عباس كه ميرفتيم ديدم 
دسته هاي عزاداري دارن زنجير ميزنن سينه ميزنن
پرچماي يا عباس تو دست گرفتن علم ميكشن گفت دختر بچم يه نگاه كرد گفت بابا گفتم جونم بابا گفت بابا
اينا چرا دارن با زنجير به خودشون ميزنن اينا چ
را دارن هي تو سينه هاشون ميزنن گفت دخترم 
ما مسيحي هستيم اينا مسلمونن اينا شيعه
 ان اينا يه امامي دارن به نام حسين اين حسين
يه برادر داره با نام عباس گفتم دخترم اين شيعه ها 
يه امامي دارن به نام حسين مثل فردا كشته ميشه
يه برادري داره به نام عباس اين عباس مثل فردا 
در ركاب برادرش امام حسين به شهادت ميرسه و 
كشته ميشه دخترم گفت بابا فردا كشته ميشه
 اينا چرا الان دارن سينه ميزنن گفتم دخترم از بس
آقا عباس دره خونه ي خداا آبرو داره روز تاسوعا 
را نام اين عباس مردم عذاداري ميكنن
همين طور كه از شهر اومديم بيرون گفت بابا بابا 
اين آقا عباس كه ميگي ميشه بيشتر ازش برام تعريف
كني گفتم دخترم ما مسيحي هستيم
 تا اونجايي كه من ميدونم خيلي از ما مسيحي ها هم اگه
گرفتاري داشته باشن دره خونه ي عباس ميرن
 بين حرفام ميگفتم دخترم مسلمونا شيعه ها
ميگن عباس با غيرته ميگن عباس پناه بي پناهانه
 ميگن عباس گره هاي بزرگ را باز ميكنه
يه مقدار راه كه اومديم دخترم رفت
 تو جا خواب ماشين گفت بابا من خوابم مياد 
تو اون گردنه هاي سخت تو اون پيچ هاي سخت
 با 25 تن بار يوقت ديدم ماشين ترمز نداره رنگ از صورتم
پريد گفتم خدايا چه كنم خانومم متوجه شد دستباچه شدم 
گفت شوهرم چي شده گفتم همسرم بلند حرف
نزن دخترم بيدار ميشه تازه خوابش برده خانومم ماشين ترمز نميگيره
 تا گفتم ماشين ترمز نميگيره ديدم خانومم
شروع كرد به گريه كردن يه نيگاه به صورت من ميكرد يه نيگاه به بچمون ميگه
 هر لحظه سرعت ماشين بيشتر
ميشد خانومم گريه ميكرد يوقت رو كرد به من گفت 
يعني هيچ كاري از دستت بر نمياد انجام بدي گفتم نه
ماشين ترمز نداره چه كنم يه مرتبه ديدم صداي دخترم آروم بلند شد
 گفت بابا ماشين ترمز نداره گفتم نه
از جا خواب اومد پايين كنار دستم ايستاد ديد هم من دارم گريه ميكنم
 هم مادرش بغض گلوي اين بچه را گرفت
آروم آروم داره اشك ار گوشه هاي چشمش ميريزه گفتم
 بابا گفتم جونم بابا گفتم جونم عزيز دلم گفت بابا
آيا اون عباسي كه گفتي به داد ما هم ميرسه يا نه گفتم
 بابا اون عباسي كه گفتم برا شيعه هاست 
گفت بابا مگه خودت نگفتي هركسي بره دره خونش دست خالي بر نميگرده 
ميگه يه مرتبه انگار نور اميدي
تو دلامون پيدا شد خانومم گفت شوهرم حالا بيا يه مرتبه درسته ما مسيحي هستيم
 يه مرتبه صداش ميزنيم
آخي شوهرم اگه عباس منو از اين گرفتاري نجات بده
 به خدا ميرم شيعه ميشم ميگه يه مرتبه نگاه تو هم گره
خورد صدايي بلند با هم گفتيم يا اباالفضل ميگه
 تا گفتيم اباالفضل يوقت ديدم انگار دو تا دست بريده مقابل
ماشينمه ميگه ديدم دو تا دست بريده انگار مقابل
 ماشينمو گرفت ماشينم ايستاد هدايتش كردم كنار جاده
همه ي ماشينايي كه از پشت سر و جلو همه 
ايستادن همه اومدن دور و بر ما از ماشين پياده شديم همه 
ميگفتن چي شد چه كردين هرچي سوال
 ميكردن دخترم ميگفت
 به خدا ما آزاد شده ي عباسيم
آي مردم به خدا عباس مارا نجات داده ميگه اين
 دو تا دست بريده را هم خودم ديدم هم خانومم ديد هم 
دخترم ديد اومديم به اولين شهري كه رسيديم
 سراغ منزل يكي از علما را گرفتيم گفتم آقا ما مسيحي
هستيم ميخوايم شيعه بشيم گفت شيعه ميخوايد
 بشيد ايام عاشورا آيا اتفاقي افتاده ميگه دخترم
يه نيگاه كرد گفت آقا به خدا نبودي ببيني
 دو تا دست بريده اباالفضل مارا نجات داد 
يا قمر بني هاشم ماها كه همون شيعه ايم ماها كه
 هممون دوست شماييم يا قمر بني هاشم[/b]
 

باب حاجات همه عالميان عباس است
ذكر جن و ملك و آدميان عباس است
بر سر قصر سليمان نبي هك كردند
پادشاه همه ي پادشاهان عباس است
گفتن ماه به يوسف به خدا كم لطفيست
تا كه سر سلسله ي ماه رخان عباس است






التماس دعا
كرامت بسيار زيبا از آقا قمر بني هاشم 1
پاسخ
 سپاس شده توسط Black_Man
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان