آلبر کامو:
«اگر کسی آزادی شما را برباید، مطمئن باشید که نان شما نیز در معرض تهدید است»
«هیچ چیزی در دنیا به این نمیارزد که انسان از آنچه دوست دارد روگردان شود.»
«آغاز اندیشیدن سرآغاز تحلیل رفتن است.»
«مشکل زندگی بعضی از مردم در این است که چطور از دیگران کناره بگیرند یا لااقل با آنان بسازند.»
«جنایت تنها در این نیست که دیگری را بکشی بلکه بیشتر در این است که خود زنده بمانی.»
کالیگولا: «دنیا به صورت موجود، غیرقابل تحمله. پس من احتیاج به ماه دارم، یا به خوشبختی، یا به ابدیت، شاید به یک چیز که جنون باشه که در هر حال متعلق به این دنیا نباشه.»
«برای سناتور نمودن شخص یک روز و برای تبدیل نمودن او به یک کارگر ده سال وقت لازم است.»
«شوهری که بیخداست باید به زنش یاد بدهد که از خدا بترسد. اینطوری آزادتر میشود.»
«من شاید به آنچه که حقیقتاً مورد علاقهام است مطمئن نیستم، امابه آنچه که مورد علاقهام نیست کاملاً اطمینان دارم.»
«ترجیح میدهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مُردم بفهمم که نیست، تا اینکه طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مُردم بفهمم که هست.»
«سکوت اختیار کردن یعنی که ما به خود اجازهٔ این باور را بدهیم که عقیدهای نداریم، که چیزی نمیخواهیم.»
«طغیان بنیادی است مشترک که هر انسانی نخستین ارزشهای خود را بر آن بنا میکند.»
«طغیان، هر چند چون چیزی نمیآفریند، در ظاهر منفی است، اما چون آن بخش از انسان را که باید همواره از آن دفاع شود، آشکار میکند، عمیقاً مثبت است.»
«مردم بیشتر خوبند تا بد و در حقیقت، مسئله این نیست. بلکه آنها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده میشود. نومید کنندهترین ننگها، ننگ نادانی است که گمان میکند همه چیز را میداند و در نتیجه به خودش اجازهٔ آدمکشی میدهد.»
«اگر کسی آزادی شما را برباید، مطمئن باشید که نان شما نیز در معرض تهدید است»
«هیچ چیزی در دنیا به این نمیارزد که انسان از آنچه دوست دارد روگردان شود.»
«آغاز اندیشیدن سرآغاز تحلیل رفتن است.»
«مشکل زندگی بعضی از مردم در این است که چطور از دیگران کناره بگیرند یا لااقل با آنان بسازند.»
«جنایت تنها در این نیست که دیگری را بکشی بلکه بیشتر در این است که خود زنده بمانی.»
کالیگولا: «دنیا به صورت موجود، غیرقابل تحمله. پس من احتیاج به ماه دارم، یا به خوشبختی، یا به ابدیت، شاید به یک چیز که جنون باشه که در هر حال متعلق به این دنیا نباشه.»
«برای سناتور نمودن شخص یک روز و برای تبدیل نمودن او به یک کارگر ده سال وقت لازم است.»
«شوهری که بیخداست باید به زنش یاد بدهد که از خدا بترسد. اینطوری آزادتر میشود.»
«من شاید به آنچه که حقیقتاً مورد علاقهام است مطمئن نیستم، امابه آنچه که مورد علاقهام نیست کاملاً اطمینان دارم.»
«ترجیح میدهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مُردم بفهمم که نیست، تا اینکه طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مُردم بفهمم که هست.»
«سکوت اختیار کردن یعنی که ما به خود اجازهٔ این باور را بدهیم که عقیدهای نداریم، که چیزی نمیخواهیم.»
«طغیان بنیادی است مشترک که هر انسانی نخستین ارزشهای خود را بر آن بنا میکند.»
«طغیان، هر چند چون چیزی نمیآفریند، در ظاهر منفی است، اما چون آن بخش از انسان را که باید همواره از آن دفاع شود، آشکار میکند، عمیقاً مثبت است.»
«مردم بیشتر خوبند تا بد و در حقیقت، مسئله این نیست. بلکه آنها کم یا زیاد نادانند و همین است که فضیلت یا ننگ شمرده میشود. نومید کنندهترین ننگها، ننگ نادانی است که گمان میکند همه چیز را میداند و در نتیجه به خودش اجازهٔ آدمکشی میدهد.»