امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گربه ی لگد خورده

#1
با قطاری که می‌ره از تهران،
یه بغل شعر جا به جا می‌شه
از مسیری که توی هر وجبش
راه‌بندِ سوال و تفتیشه

چمدونم پُر از کتاب و پُر از
عکسای دوستای مُرده‌ی من
خوابت آروم و روزگارت خوش!
پایتختِ گلوله خورده‌ی من!

می‌رم از پایتختِ وحشت تا
تو فراموشیِ خودم گم شم
شعر بودن دوای مردم نیست،
باید از جنسِ نونِ گندم شم

پشت سر یه چراغٍ قرمزه و
رو به رومم چراغٍ سبزی نیست
دوستام یه خیالِ کمرنگن،
دشمنم کاغذی و فرضی نیست

تو خودم حبس می‌کشم هر روز،
مثلِ زندانیِ ابد خورده
وطنم ضجه می‌زنه دائم
مثل یه گربه‌ی لگد خورده

گربه‌ای که به خون نشسته ولی
زخم‌های تنم رو می‌لیسه
بچه‌هاشو همیشه می‌بلعه
اما چشماش تو مرگشون خیسه

من سفر می‌کنم از این شهری
که رابین‌هودو خواب می‌بینه
شهری که از زمان مشروطه
داره دائم سراب می‌بینه

شهری که بیست سالِ پیش جای
نوجوونی همیشه عاشق بود
که همه دلخوشی و سرگرمیش
پرسه تو پهلویِ سابق بود

با چنارای کهنه گپ می‌زد،
شعرای شاملو رو ازبر بود
یه دبیرستان عاشقش بودن،
با رفیقاش مثِ برادر بود...

شهر اون تو قیام پرپر شد،
مثل یه برده رام شد آخر
وقتی که بادِ معده‌ی یک دیو
شکلِ ختم کلام شد آخر...

تو قطاری که می‌ره از تهران،
یه نفر بغض می‌شه بی‌وقفه
می‌ره تا دور باشه از شهری
که تو اون حرفِ حق نمی‌صرفه... //
..
پاسخ
 سپاس شده توسط fafa23
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سرهنگ میکا و گربه‌اش میکو / رضا قاسمی
Star «موش و گربه»های ادبیات!
Sad من یک نویسنده‌ شکست‌خورده‌ام!
Smile «خون‌خورده» منتشر می‌شود
  اگر داری تو عقل و دانش و هوش بیا بشنو حدیث گربه و موش (حتما بخونیین عالیه)
Star کتک خورده (یغما گلرویی)
  نویسنده قهرمانهای شکست‌خورده
  ماه گلوله خورده و می‎گرید
  حکایت جذاب مرگ گربه
  گـــــربــــــه صـــفـــت ها رو بشناسیم...گربه صفت کیست؟_؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان