اس ام اس زمستانه عاشقانه

[✖ƇRAzƳ ƤRιƝƇƐSѕ✖]

عشق یعنی : چون خورشید تابیدن بر شب های دوست و چون برف ذوب شدن بر غم های دوست .


*


*


دونه های برف از آسمون فقط برای دیدن چشمات پایین میان ، اما پاشونو که به زمین میزارن فدای مهربونیهات میشن …


*


*


ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم ،
این زمستان را مبین ، ما هم بهاری داشتیم ، این نیز بگذرد


*


*


لیز خوردن بهانه ای است تا دست هایی را که دوست داری
محکم فشار بدی ، روز زمستونیت قشنگ.


*


*


مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن ، نغمه ای دیگر
برای فصل سرما ساز کن ، زندگی تکرار زخم کهنه
دیروز نیست ، بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن.


*


*


آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی
یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم…


*


*


عشق یعنی آن نخستین حرفها
عشق یعنی در میان برفها
عشق یعنی یاد آن روز نخست
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست


*


*


عشق یعنی امید ، یعنی طراوت باران ، یعنی سفیدی برف ، یعنی ساز زندگی و لبریز از خوشی و عشق یعنی راز زیستن !


*


*


امیدوارم روزای زمستونیت مثل دل من که از
عشق تو لبریزه گرم باشه . روزای زمستونیت قشنگ


*


*


وقتی بهت گفتم : دلتنگ تو هستم ، به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی !
به چه دلخوش کرده ای ؟ تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟


*


*


وقتی می رفتی بهار بود ، تابستان نیامدی ، پاییز شد
پاییز که نیامدی پاییز ماند ، زمستان که نیایی باز پاییز می ماند
تو رو خدا فصل ها رو به هم نریز


*


*


سلام از سردخونه مزاحم میشم! اینجا قلب
یخ زده است که منتظر اس ام اس گرم شماست.


*


*


زمستان بهانه است برف از آسمون خسته می شه
پاییز بهانه است برگ از درخت خسته می شه
اس ام اس بهانه است دلم برات تنگ می شه


*


*


اگه برف می دونست زمین خاکی چقدر کثیفه
برای اومدن به اون لباس سفید نمی پوشید


*


*


عشق یعنی امید ، یعنی طراوت باران ، یعنی سفیدی برف ، یعنی ساز زندگی و لبریز از خوشی و عشق یعنی راز زیستن !


*


*


رفاقت مثل آدم برفی میمونه ، درست کردنش راحت اما نگه داشتنش سخت !

[کیم ایون هوک]

خيلي خوبه كسي باشه که توی بهار که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل
بگم: میای بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟در جوابم فقط بگه: نیم ساعت دیگه کجا باشم...

توی تابستون که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل
بگم: میای بریم تا هر جا شد قدم بزنیم؟
در جوابم فقط بگه: ناهار اونجایی که من میگم...

توی پاییز زنگ بزنم بدون هیچ دلیل
بگم: میای صدای ناله ی برگای خيابون رو در بیاریم خش خش صدا بدن؟در جوابم فقط بگه: دوربینتم بیار...

توی زمستون زنگ بزنم بدون هیچ دلیل
بگم بيرون منتظرتم با یه عالمه برف، بعد با تردید بپرسم: میای که؟
در جوابم بدون مکث بگه : یه جفت دستکش میارم فقط . یه لنگه من یه لنگه تو...سر اینکه دستای گره شدمون توی جیب کی باشه بعدا تصمیم میگیریم...