امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•○•|منآجـآت نآمه|•○•

#1
بــآسلــآم

هــــرچـــه مطلـب از منآجآت دآرید
اینجــآ بذارید

ممنون

..................................................................

[1]

(مناجات الذاکرین)



اِلهى لَوْ لاَ الْواجِبُ مِنْ قَبُولِ اَمْرِكَ لَنَزََّهْتُكَ مِنْ ذِكْرى اِیّاكَ عَلى اَنَّ ذِكْرى لَكَ بقَدْرى لا بقَدْرِكَ وَ ما عَسى اَنْ یَبْلُغَ مِقْدارى حَتّى اُُجْعَلَ مَحَلاًّ لِتَقْدیسِكَ وَ مِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا جَرَیانُ ذِكْرِكَ عَلى الْسِنَتِنا وَ اِذْنُكَ لَنا بِدُعاَّئِكَ وَ تَنْزیهِكَ وَ تَسْبیحِكَ...


خدای من!
اگر اطاعت امر تو نبود هرگز با کوره خاطر خویش بر ساحل دریای یاد تو گذر نمی کردم چرا که می دانم ظرف وجود من شایسته من است، نه بایسته تو.
 
و کاسه دل من به اندازه ظرفیت خویش از بحر تو آب ذکر بر می دارد، و نه به وسعت بی کرانگی تو.
 
و کجا پای ناتوان مرا قدرت نیل به شناختگاه مقام مقدس توست؟
 
خدایا!
هم یاد کردن ما تو را، لطف توست و هم یاد کردن تو، ما را.
 
خدایا!
همین که به اذن تو بر ذهن این ناپاک، یاد پاکی مطلق می گذرد مرا بزرگترین نعمت توست و همین که این آلوده را نام منزه تو بر زبان می رود مرا عظیم ترین لطف توست.
 
خدایا!
تو منزه تر از آنی که بر زبان ما به تنزیه بگذری.
 
و تسبیح تو برتر از آنست که تا اوج دلهای ما تنزل کند.
 
و تقدیس تو فراتر از آن که خود را به بالهای قلب ما بیالاید.


اِلهى فَاَلْهِمْنا ذِكْرَكَ فِى الْخَلاَّءِ وَالْمَلاَّءِ وَاللَّیْلِ وَالنَّهارِ وَ الاِْعْلا نِ وَ الاِْسْر ارِ وَ فِى السَّرّاَّءِ وَ الضَّرّاَّءِ وَ آنِسْنا بِالذِّكْرِ الْخَفِىِّ وَ اسْتَعْمِلْنا بِالْعَمَلِ الزَّكِىِّ وَ السَّعْىِ الْمَرْضِىِّ وَ جازِنا بِالْمیزانِ الْوَفِىِّ...


اما خدای من!
ما را به خویش خوان در هویدا و نهان واز روشنای ذکرت بر ما بتابان، در صبح و شامگاهان.
 
و از زلال خاطره ات ما را بنوشان، در آشکار وپنهان.
 
و نسیم یادت را بر دلهای ما بوزان، در بهار وخزان.
 
خدای من!
میان ما و خویش الفتی نهانی ساز و پیوندی خفیه، و ما را توفیق تلاشی بی شائبه و صادقانه عنایت کن و کوششی که ما را تا بوستان رضایتت برساند و از میوه پاداش تو، به ما بچشاند.


اِلهى بِكَ هامَتِ الْقُلُوبُ الْوالِهَةُ وَ عَلى مَعْرِفَتِكَ جُمِعَتِ الْعُقُولُ الْمُتَبایِنَةُ فَلا تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ اِلاّ بِذِكْراكَ وَ لا تَسْكُنُ النُّفُوسُ اِلاّ عِنْدَ رُؤْیاكَ اَنْتَ الْمُسَبَّحُ فى كُلِّ مَكانٍ وَالْمَعْبُودُ فى كُلِّ زَمانٍ وَالْمَوْجُودُ فى كُلِّ اَوانٍ وَ الْمَدْعُوُّ بِكُلِّ لِسانٍ وَ الْمُعَظَّمُ فى كُلِّ جَنانٍ...


خدای من!
دلها کجا بی یاد تو آرام می شود و قلبها کجا بی گرمای نفس تو مطمئن؟
 
خدای من!
چه دلهای سرگشته که شیفته تو گشت و چه قلبها که بی تاب و دیوانه تو شد و چه عقلها که معرفت تو را گرد هم آمد و راه به جایی نبرد.
 
خدای من!
دلها کجا بی یاد تو آرام می شود و قلبها کجا بی گرمای نفس تو مطمئن؟


خدای من!
این جانهای بی قرار جز لحظه دیدار آرام و قرار نمی گیرند.
 
خدایا!
تو منزه هر مکانی و عبود هر زمانی و موجود در هر لحظه و آنی، تو منادی هر زبانی و معظم هر دل و جانی!


وَ اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَیْرِ ذِكْرِكَ وَ مِنْ كُلِّ راحَةٍ بِغَیْرِ اُنْسِكَ وَ مِنْ كُلِّ سُرُورٍ بِغَیْرِ قُرْبِكَ وَ مِنْ كُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طاعَتِكَ...


پناه بر تو اگر لذتی بی یاد تو نام لذت بگیرد.
 
و راحتی بی انس تو نام راحت پذیرد.
 
پناه بر تو که جان جز در جوار قرب تو روی مسرت ببیند و شغلی از طاعتت مایه نگیرد.
 
اِلهى اَنْتَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ یااَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اذْكُرُوا اللّهَ ذِكْراً كَثیراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ اَصیلاًوَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ فَاذْكُرُونى اَذْكُرْكُمْ فَاَمَرْتَنا بِذِكْرِكَ وَ وَعَدْ تَناعَلَیْهِ اَنْتَذْكُرَنا تَشْریفاً لَنا وَ تَفْخیماً وَ اِعْظاماً وَ ها نَحْنُ ذاكِرُوكَ كَما اَمَرْتَنا فَاَنْجِزْ لَنا ما وَعَدْتَنا یا ذاكِرَ الذّاكِرینَ وَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.


خدای من!
تو گفتی به حق و چه صادقانه و صمیمانه که:
 
« ای ایمان آورندگان! یاد خدا کنید، زیاد و همیشه و هر آن و هر لحظه و تسبیح و تنزیه او کنید هر صبح و شام ».
 
گفتنی به حق و چه بزرگانه و دلسوزانه که:
 
« یادم کنید تا از یادتان نبرم، بخوانیدم تا دست گیرم، رو سوی من کنید تا به سویتان بیایم».
 
پس تو فرمان یاد خویش دادی و تو نیز وعده وفا فرمودی.
 
هم یاد کردن ما تو را، لطف توست و هم یاد کردن تو، ما را.
 
فرمودی که حضورت را در دلمان مستدام کنیم تا تو نیز از یادمان نبری.


خدایا!
تو منزه تر از آنی که بر زبان ما به تنزیه بگذری. و تسبیح تو برتر از آنست که تا اوج دلهای ما تنزل کند.
 
ما عامل فرموده های توئیم، ما به یاد تو زیست می کنیم، تو نیز از ابر وعده خویش باران وفا ببار و ما را در نظر آر.
 
ای در یاد آورنده به خاطر دارندگان!
 
ای حضور قلب ذاکران!
 
ای در اندیشه آنان که در اندیشه تواند!
 
ای به یاد آنان که با یاد تو می زیند!
 
ای مهربانترین مهربانان!
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛
آگهی
#2
بابا اینجوری که شما پیش میری ما هرچی موضوع داریم باید تو تایپک های شما بزاریم که
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi
#3
مناجات نامه
الهـي
باز آمديم با دو دست تهي چه باشد اگر مرحمي بر خستگان نهي
الهـي
گرفتار آن دردم كه تو دواي آني و در آرزوي آن سوزم كه تو سرانجام آني
الهـي
هر دلشده اي با ياري و غمگساري و من بي يار و غريبم
الهـي
چراغ دل مريداني و انس جان غريباني، كريما آسايش سينه محباني و نهايت همت قاصداني
الهـي
جرم من زير حلم تو پنهان است و تو پرده عفو خود بر من گستران
الهـي
اين چيست كه با دوستان خود را كردي كه هر كه ايشان را جست ترا يافت و تا ترا نديد ايشان را نشناخت
الهـي
عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم
الهـي
بر تارك ما خاك خجالت نثار مكن و ما را به بلاي خود گرفتار مكن
الهـي
چون به تو بنگريم شاهيم و تاج بر سر وچون بخود تگريم خاكيم و از خاك كمتر
الهـي
هر كس تو را شناخت هرچه غير تو بود بينداخت

خواجه عبدالله انصاری 


(07-03-2015، 15:25)romia نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
بابا اینجوری که شما پیش میری ما هرچی موضوع داریم باید تو تایپک های شما بزاریم که

عزیزم اگه میخوای نویسنده بشی باید بدونی  که انجمنو باید از بی نظمی دربیاری

اینحا خیلی بهم ریخته اس
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ ، bahare_021
#4
مناجات نامه
 
الهی! خواندی تأخیر کردم. فرمودی تقصیر کردم.

[b]الهی!  [/b]عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.

الهی!  اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم.

الهی!  بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.

الهی!  اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.

الهی!  گناه در جنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم و گناه اکنون است.

الهی!  اگر عبدالله را بخواهی سوخت، دوزخی دیگر باید آلایش او را و اگر بخواهی نواخت، بهشتی دیگر باید آسایش او را

الهی!  اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.

[b]الهی!  [/b]همه از تو ترسند و عبدالله از خود زیرا که از تو همه نیک آید و از عبدالله بد.

[b]الهی!  [/b]گفتی کریمم امید برآن تمام است. چون کرم تو در میان است نا امیدی حرام است.

[b]الهی!  [/b]اگر امانت را نه امینم، آن روز که امانت می نهادی می دانستی که چنینم.

[b]الهی!  [/b]همچو بید می لرزم که مبادا به هیچ نیرزم. فریاد از معرفت رسمی و عبارت عاریتی و عبادت عادتی و حکمت تجربتی و حقیقت حکایتی.

[b]الهی!  [/b]اقرار کردم به مفلسی و هیچکسی. ای یگانه ای که از همه چیز مقدسی. چه شود اگر مفلسی را به فریاد رسی.

الهی!  اگر با تو نمی گویم افکار می شوم. چون با تو می گویم سبکبار می شوم.

[b]الهی!  [/b]ترسانم از بدی خود بیامرز مرا به خوبی خود.

[b]الهی!  [/b]بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن و ما را به بلای خود گرفتار مکن. پادشاها گریخته بودیم تو خواندی، ترسان بودیم بر خوان "لاتقنطوا ..." تو نشاندی.

[b]الهی!  [/b]بر سر از خجالت گرد داریم و رخ از شرم گناه زرد داریم.

[b]الهی!  [/b]اگر دوستی نکردیم، دشمنی هم نکردیم. اگر چه بر گناه مصریم بر یگانگی حضرت تو مقریم.

الهی!  در سر خمار تو داریم و در دل اسرار تو داریم و به زبان استغفار تو داریم.

[b]الهی!  [/b]اگر گوییم ثنای تو گوییم و اگر جوییم رضای تو جوییم.

[b]الهی!  [/b]بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما را بی آب مکن و به گناه روی ما را سیاه مکن.

الهی!  تقوایی ده که از دنیا ببریم، روحی ده که از عقبی برخوریم. یقینی ده که در آز بر ما باز نشود و قناعتی ده تا صعوه حرص ما باز نشود.

الهی!  دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده تا در چاه نیفتیم. دست گیر که دستاویزی نداریم، بپذیر که پای گریزی نداریم.

[b]الهی!  [/b]درگذر که بد کرده ایم و آزرم دار که آزرده ایم.

[b]الهی!  [/b]مگوی که چه کرده ایم که دردا شویم و مگوی که چه آورده یی که رسوا شویم.

[b]الهی!  [/b]توفیق ده تا در دین استوار شویم. عقبی ده تا از دنیا بیزار شویم. بر راه دار تا سرگردان نشویم.

[b]الهی!  [/b]بیاموز تا سر دین بدانیم. برفروز تا در تاریکی نمانیم. تلقین کن تا آداب شرع بدانیم. توفیق ده تا خنگ طمع نرانیم. تو نواز که دیگران ندانند، تو ساز که دیگران نتوانند. همه را از خودپرستی رهایی ده. مه را به خود آشنایی ده. همه را از مکر شیطان نگاهدار. همه را از کید نفس آگاه دار.

الهی!  فرمایی که بجوی و می ترسانی که بگریز. می نمایی که بخواه و می گویی که بپرهیز.

[b]الهی!  [/b]گریخته بودم تو خواندی. ترسیده بودم بر خوان تو نشاندی. ابتدا می ترسیدم که مرا بگیری به بلای خویش، اکنون می ترسم که مرا بفریبی به عطای خویش.

الهی!  عمر بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم. گفتی و فرمان نکردم. درماندم و درمان نکردم.

[b]الهی!  [/b]تو ساز که ازین معلولان شفا نیاید، تو گشای که از این ملولان کاری نگشاید.

[b]الهی!  [/b]به صلاح آر که نیک بی سامانیم جمع دار که بد پریشانیم.

الهی!  ظاهری داریم شوریده. باطنی داریم در خواب. سینه ای داریم پر آتش. دیده ای داریم پر آب. گاه در آتش سینه می سوزیم و گاه از آب چشم غرقاب.

الهی!  اگر نه با دوستان تو در رهم، آخر نه چون سگ اصحاب کهف بر درگهم. انتظار را طاقت باید و ما را نیست. صبر را فراغت باید و ما را نیست.

الهی!  مکش این چراغ افروخته را و مسوز این دل سوخته را و مران این بنده آموخته را ...
 
مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛
#5
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
•○•|منآجـآت نآمه|•○• 1
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi
#6
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو

تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو

من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو

پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو

گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟

سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟

حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو

من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو 
 
حاج علی انسانی
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛
آگهی
#7
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
•○•|منآجـآت نآمه|•○• 1
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi
#8
الهی! خواندی تأخیر کردم. فرمودی تقصیر کردم.

الهی! عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.

الهی! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم.

الهی! بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.

الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.

الهی! گناه در جنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم و گناه اکنون است.

الهی! اگر عبدالله را بخواهی سوخت، دوزخی دیگر باید آلایش او را و اگر بخواهی نواخت، بهشتی دیگر باید آسایش او را

الهی! اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.

الهی! همه از تو ترسند و عبدالله از خود زیرا که از تو همه نیک آید و از عبدالله بد.

الهی! گفتی کریمم امید برآن تمام است. چون کرم تو در میان است نا امیدی حرام است.

الهی! اگر امانت را نه امینم، آن روز که امانت می نهادی می دانستی که چنینم.

الهی! همچو بید می لرزم که مبادا به هیچ نیرزم. فریاد از معرفت رسمی و عبارت عاریتی و عبادت عادتی و حکمت تجربتی و حقیقت حکایتی.

الهی! اقرار کردم به مفلسی و هیچکسی. ای یگانه ای که از همه چیز مقدسی. چه شود اگر مفلسی را به فریاد رسی.

الهی! اگر با تو نمی گویم افکار می شوم. چون با تو می گویم سبکبار می شوم.

الهی! ترسانم از بدی خود بیامرز مرا به خوبی خود.

الهی! بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن و ما را به بلای خود گرفتار مکن. پادشاها گریخته بودیم تو خواندی، ترسان بودیم بر خوان "لاتقنطوا ..." تو نشاندی.

الهی! بر سر از خجالت گرد داریم و رخ از شرم گناه زرد داریم.

الهی! اگر دوستی نکردیم، دشمنی هم نکردیم. اگر چه بر گناه مصریم بر یگانگی حضرت تو مقریم.

الهی! در سر خمار تو داریم و در دل اسرار تو داریم و به زبان استغفار تو داریم.

الهی! اگر گوییم ثنای تو گوییم و اگر جوییم رضای تو جوییم.

الهی! بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما را بی آب مکن و به گناه روی ما را سیاه مکن.

الهی! تقوایی ده که از دنیا ببریم، روحی ده که از عقبی برخوریم. یقینی ده که در آز بر ما باز نشود و قناعتی ده تا صعوه حرص ما باز نشود.



خواجه عبدالله انصاری
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛
#9
•○•|منآجـآت نآمه|•○• 1
الحمد لله الذي خلق الليل و النهار بقوته .و ميز بينهما بقدرته .و جعل لكل واحد منهما حدا محدودا ، و امدا ممدودا .يولج كل واحد منهما في صاحبه ، و يولج صاحبه فيه بتقدير منه للعباد فيما يغذوهم به ، و ينشئهم عليه .
 
فخلق لهم الليل ليسكنوا فيه من حركات التعب و نهضات النصب ، و جعله لباسا ليلبسوا من راحته و منامه ، فيكون ذلك لهم جماما و قوة ، و لينالوا به لذة و شهوة .و خلق لهم النهار مبصرا ليبتغوا فيه من فضله ، و ليتسببوا الي رزقه ، و يسرحوا في ارضه ، طلبا لما فيه نيل العاجل من دنياهم ، و درك الاجل في اخريهم .بكل ذلك يصلح شأنهم ، و يبلو اخبارهم ، و ينظر كيف هم في اوقات طاعته ، و منازل فروضه ، و مواقع احكامه ، ليجزي الذين اساؤا بما عملوا ، و يجزي الذين احسنوا بالحسني .اللهم فلك الحمد علي ما فلقت لنا من الاصباح ، و متعتنا به من ضوء النهار ، و بصرتنا من مطالب الاقوات ، و وقيتنا فيه من طوارق الافات .
 
اصبحنا و اصبحت الاشياء كلها بجملتها لك : سماؤها و ارضها ، و ما بثثت في كل واحد منهما ، ساكنه و متحركه ، و مقيمه و شاخصه ، و ما علا في الهواء ، و ما كن تحت الثري .اصبحنا في قبضتك يحوينا ملكك و سلطانك ، و تضمنا مشيتك ، و نتصرف عن امرك ، و نتقلب في تدبيرك .ليس لنا من الامر الا ما قضيت ، و لا من الخير الا ما اعطيت .و هذا يوم حادث جديد ، و هو علينا شاهد عتيد ، ان احسنا ودعنا بحمد ، و ان اسانا فارقنا بذم .اللهم صل علي محمد و اله ، و ارزقنا حسن مصاحبته ، و اعصمنا من سوء مفارقته بارتكاب جريرة ، أو اقتراف صغيرة أو كبيرة .و اجزل لنا فيه من الحسنات ، و اخلنا فيه من السيئات ، و املأ لنا ما بين طرفيه حمدا و شكرا و اجرا و ذخرا و فضلا و احسانا .
 
اللهم يسر علي الكرام الكاتبين مؤنتنا ، و املأ لنا من حسناتنا صحائفنا ، و لا تخزنا عندهم بسوء اعمالنا .اللهم اجعل لنا في كل ساعة من ساعاته حظا من عبادك ، و نصيبا من شكرك ، و شاهد صدق من ملائكتك .اللهم صل علي محمد و اله ، و احفظنا من بين ايدينا و من خلفنا و عن ايماننا و عن شمائلنا و من جميع نواحينا ، حفظا عاصما من معصيتك ، هاديا الي طاعتك ، مستعملا لمحبتك .اللهم صل علي محمد و اله ، و وفقنا في يومنا هذا و ليلتنا هذه و في جميع ايامنا لاستعمال الخير ، و هجران الشر ، و شكر النعم ، و اتباع السنن ، و مجانبة البدع ، و الامر بالمعروف ، و النهي عن المنكر ، و حياطة الاسلام ، و انتقاص الباطل و اذلاله ، و نصرة الحق و اعزازه ، و ارشاد الضال ، و معاونة الضعيف ، و ادراك اللهيف .اللهم صل علي محمد و اله ، و اجعله ايمن يوم عهدناه ، و افضل صاحب صحبناه ، و خير وقت ظللنا فيه .و اجعلنا من ارضي من مر عليه الليل و النهار من جملة خلقك ، اشكرهم لما اوليت من نعمك ، و اقومهم بما شرعت من شرائعك ، و اوقفهم عما حذرت من نهيك .
 
اللهم اني اشهدك و كفي بك شهيدا ، و اشهد سماءك و ارضك و من اسكنتهما من ملائكتك و سائر خلقك في يومي هذا و ساعتي هذه و ليلتي هذه و مستقري هذا ، اني أشهد أنك أنت الله الذي لا إله إلا أنت ، قائم بالقسط ، عدل في الحكم ، رؤف بالعباد ، مالك الملك ، رحيم بالخلق .و أن محمدا عبدك و رسولك و خيرتك من خلقك ، حملته رسالتك فاداها ، و امرته بالنصح لامته فنصح لها .اللهم فصل علي محمد و اله ، اكثرما صليت علي احد من خلقك ، و اته عنا افضل ما اتيت احدا من عبادك ، و اجزه عنا افضل و اكرم ما جزيت احدا من انبيائك عن امته .إنك أنت المنان بالجسيم ، الغافر للعظيم ، و أنت ارحم من كل رحيم ، فصل علي محمد و اله الطيبين الطاهرين الاخيار الانجبين .
سپاس خداي را كه به قدرت خود شب و روز آفريد و به توانايي خويش بينشان فرق گذاشت ( هر يك را از ديگري جدا ساخت ، شب را تاريك و روز را روشن گردانيد ) و براي هر يك از آن دو ( نسبت به اوقات و اماكن ) پايان معين و مدت معلوم قرار داد براي بندگان در آنچه كه آنها را به سبب آن روزي و با آن پرورششان مي دهد هر يك از شب و روز را به همان اندازه ( كوتاهي و بلندي ) كه از جانب او تعيين گرديده جاي يكديگر مي گمارد و شب را براي ايشان آفريد تا از جنبشهاي رنج آور و دشواريهاي خسته كننده ( روز ) بيارامند ، و آن را ( براي بندگان چون ) لباس و جامه گردانيد تا در آن آرام گرفته بخوابند كه آن برايشان آسايش و توانايي است ، و تا به سبب آن خوشي و خوشگذراني يابند ( در قرآن كريم " سوره 25 ، آيه 47 " فرمايد :
 
و هو الذي جعل لكم الليل لباسا يعني و اوست خدايي كه شب را براي شما لباس گردانيد ) و روز را براي ايشان بينا كننده ( روشن ) آفريد تا در آن فضل و احسان او را بطلبند ، و وسيله روزيش را به دست آورند ، و براي رسيدن به سود كنوني از دنياشان و يافتن ( وسائل ) سود آينده ( سعادت هميشگي ) در آخرتشان در زمين او گردش نمايند به همه اينها حال ايشان را اصلاح و سازگار مي نمايد ، و اخبار آنان ( اعمال و كردارشان كه از خوبي و بدي آنها خبر مي دهد ) را مي آزمايد ، و مي نگرد كه اينان در اوقات طاعت ( واجب يا مستحب ) و در جاهاي واجبات و موارد احكامش چگونه اند ( با آنان مانند كسي كه ديگري را مي آزمايد رفتار مي نمايد ليجزي الذين اساؤا بما عملوا ويجزي الذين احسنوا بالحسني " سوره 53 ، آيه 31 " يعني ) تا كساني كه با كردارشان بد كرده و آنان كه با رفتار شايسته نيكويي نموده اند جزا دهد بار خدايا پس براي توست حمد و سپاس كه صبح را براي ما ( به روشني روز ) شكافتي ( آشكار نمودي يا آن كه تاريكي صبح را شكافتي و آن را براي ما هويدا ساختي ) و به وسيله آن ما را از روشني روز بهره مند گردانيدي ،
 
و به جاهايي كه روزيها به دست مي آيد بينا فرمودي ، و در آن از پيشامدهاي بلا و سختيها نگهداشتي به صبح درآمديم و همه چيزها از آسمان و زمينشان و آنچه در هر يك از آن دو پراكنده ساختي از آرام و جنبنده و ايستاده و رونده آن و آنچه در هوا بالا رفته و آنچه در زير خاك پنهان است ، به صبح درآمدند در حالي كه همه ملك ( در اختيار ) تو هستيم به صبح درآمديم در پنجه ( قدرت ) تو كه پادشاهي و تواناييت ما را فرامي گيرد ، و اراده و خواست تو ما را گرد مي آورد ، و از روي امر و فرمان توست كه در كارها دست مي بريم ، و در تدبير تو ( آنچه بر وفق مصلحت قرار داده اي ) رفت و آمد مي نماييم از هر سودي جز آنچه فرمان تو بر آن رفته ( آن را آفريده اي ) و از هر نيكي جز آنچه بخشيده اي براي ما نيست و اين روز ( روز ) نو آمده و تازه اي است ( از اين جمله پيداست كه اين دعا را بايد به هنگام صبح خواند ،
 
و بيان نشدن لفظ مساء در عنوان بعضي از صحيفه ها اين سخن را تأييد مي نمايد ، و با بيان شدن آن در بيشتر از نسخه ها هم منافات ندارد ، زيرا مساء پايان روز است چنان كه صباح آغاز آن است ، و بنابراين آنچه گفته اند : سزاوار است هرگاه اين دعا به هنگام شب خوانده شود به جاي اصبحنا در جمله نهم و دهم امسينا بگويند ، لازم نيست اگر چه طريق احتياط گفتن هر دو قسم است ) و آن بر ما گواه آماده اي است ، اگر نيكي كنيم با سپاسگزاري ما را بدرود مي نمايد و اگر بدي كنيم با نكوهش از ما جدا خواهد شد ( گفته اند : گفتار و گواهي دادن روز به زيان حال است و آنچه در آن واقع مي شود در علم خداي تعالي به منزله شهادت و گواهي است ، پس سزاوار است مؤمن گفتار آن را به گوش دل بشنود و به مقتضاي آن عمل نمايد ، و گفته اند :
 
آن از باب تجسم ايام و اعمال در روز قيامت است و حق هم همين است چنان كه روايات بر آن گوياست ، و از آن جمله روايتي است كه سيد عليخان " رحمه الله " در شرح صحيفه خود از كتاب كافي نقل نموده : حضرت صادق - عليه السلام - فرمود : روزي نيست كه بر پسر آدم بيايد جز آن كه به او مي گويد : اي پسر آدم من روز نو آمده هستم و بر تو گواهم پس در من نيكو بگو و نيك انجام ده كه روز قيامت براي تو گواهي دهم و پس از اين هرگز من را نخواهي ديد ، بنابراين اگر كسي روزي كار بدي انجام داد و پس از آن پشيمان شد نبايد بگويد : فلان روز ، روز بدي بود ، چون روز بد نكرده است ، و از اين روست كه از پيغمبر - صلي الله عليه و آله - " چنان كه سيد نعمت الله جزائري - رحمه الله - در كتاب نور الأنوار فرموده " روايت شده لا تسبوا الدهر فان الدهر هو الله " روزگار را دشنام ندهيد كه روزگار خداست يعني آن را خدا آفريده است " و اين كه از پيغمبر يا ائمه معصومين - علهيم السلام - رسيده كه از بعضي روزها و دوري گزينيد كه آن روز نحس و بداختر است دلالت دارد بر اين كه دنبال فلان كار نرويد كه انجام آن نيك نيست ) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ،
 
و نيكي همراه بودن با اين روز را روزي ما گردان ، و ما را از بدي مفارقت و جدا شدن از آن بر اثر نافرماني يا بجا آوردن گناه كوچك يا بزرگ نگهدار ( وصف نمودن امام - عليه السلام - گناه را به كوچك و بزرگ وصف اضافي است مانند بوسيدن زني كه حرام است بوسيدن او كه گناه كوچك است نسبت به زناي با او و بزرگ است نسبت به نگاه كردن به او ، و همچنين است گناهاني كه در اخبار به نام كبائر تعيين شده مانند شرك به خدا و به ناحق ديگري را كشتن و خوردن ربا و مال يتيم ، وگرنه گناه ، كوچك و بزرگ نيست ، بلكه همه گناهان بزرگ است و كوچكي بعضي از آنها نسبت به ديگري است كه عقاب و كيفر آن بيشتر است ، از حضرت صادق - عليه السلام - روايت شده فرمود : الكبائر ، التي اوجب الله عز وجل النار عليها يعني گناهان بزرگ آن است كه خداي عز وجل در برابر آنها آتش را واجب گردانيده ) و در اين روز براي ما نيكيها را بيافزا ، و از بديها تهي مان ساز ، و دو طرف ( اول تا آخر ) آن را براي ما از ستايش و سپاس و پاداش و اندوخته ( براي آخرت ) و بخشش و نيكي پر گردان بار خدايا زحمت و رنج ما را بر نويسندگان گرامي ( فرشتگاني كه اعمال را مي نويسند ) آسان گردان ، و نامه هاي ( اعمال ) ما را از حسنات و نيكيهاي ما پر ساز ، و ما را نزد آنان به بدي كردارهاي خود رسوا مكن ( در قرآن كريم " سوره 81 ، آيه 10 " فرمايد :
 
واذا الصحف نشرت يعني و هنگامي كه نامه ها " ي اعمال كه فرشتگان نوشته اند " گشوده شود ، عبدالله ابن موسي ابن جعفر - عليه السلام - گفته : از پدرم پرسيدم آيا هرگاه بنده اراده كند كه گناه يا كار نيكي بجا آورد و فرشته " كه بر اعمال او گماشته شده اند " علم به آن دارند ؟ فرمود : آيا بوي پليد و بوي پاكيزه يكسان است ؟ گفتم : نه ، فرمود : بنده هرگاه اراده نيكو نمايد نفس او با بوي پاكيزه بيرون شود ، پس فرشته سمت راست به فرشته سمت چپ مي گويد : درنگ كن كه اراده نيكو نموده ، و چون آن را بجا آورد زبانش قلم و آب دهانش سياهي " مركب " گردد و آن فرشته آن حسنه را براي او مي نويسد ، و هرگاه اراده گناه كند نفس او با بوي پليد بيرون آيد ، پس فرشته سمت چپ به فرشته سمت راست مي گويد : درنگ كن كه اراده بدي نموده ، و چون آن را بجاي آورد زبانش قلم و آب دهانش سياهي شود و آن فرشته آن را براي او ثبت نمايد )
 
بار خدايا در هر ساعتي از ساعتهاي اين روز بهره اي از بندگانت و بهره اي از سپاسگزاريت ، و گواه راستي از فرشتگانت براي ما قرار ده ( توفيق حسنات به ما عطا فرما تا فرشته براي ما گواهي دهد ، و عرب هرگاه چيزي را بستايد آن را به صدق و راستي اضافه مي نمايد ) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ما را از ( دامهاي شيطان و از هر پيشامدي در ) پيش رو و پشت سر و از اطراف راست و چپ و از همه جوانبمان نگهداري كن ، نگهداري كه از نافرماني تو نگهدارنده و به طاعت و بندگي تو راهنما و براي دوستي به تو به كار برده شود بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و ما را در اين روز و اين شب و همه روزهامان توفيق عطا فرما براي انجام نيكي و دوري از بدي و سپاسگزاري از نعمتها و پيروي از سنتها ( واجبات و مستحبات ) و ترك بدعتها ( احداث چيزهايي در دين كه از دين نيست ) و امر به معروف ( واداشتن به پسنديده : واجب و مستحب ) و نهي از منكر ( بازداشتن از زشتيها : حرام و مكروه ) و حفظ و نگهداري ( اصول و فروع ) اسلام ، و نكوهش باطل و نادرستي و خوار نمودن آن ، و ياري حق و گرامي گردانيدن آن ، و راهنمايي گمراه ، و كمك ناتوان ، و رسيدن به فرياد ستم رسيده بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و اين روز را مباركترين روزي گردان كه ما به آن برخورده ايم ، و برترين همراهي كه ما با آن همراه شده ايم ، و بهترين وقتي كه ( با گفتار و كردار نيك ) در آن به سر برده ايم و ما را خشنودترين كسان از گرده آفريدگانت كه شب و روز بر آنها گذشته قرار ده ،
 
سپاسگزارنده ترين ايشان به نعمتهايي كه عطا كرده اي ، و پايدارترين آنها به احكامي كه ( به وسيله پيغمبرانت ) بيان فرمودي ، و جلوگيرترين آنان از نهيي كه از آن ترسانيدي ( براي آن كيفر قرار دادي ) بار خدايا تو را گواه مي گيرم و تو بس هستي براي گواهي ، و گواه مي گيرم آسمان و زمينت و كساني از فرشتگان و ساير آفريدگانت را كه در آن دو جا داده اي در اين روز و اين ساعت و اين شب و در اين جايگاه خود به اين كه گواهي مي دهم تو خدايي مي باشي كه جز تو خدايي نيست ، تويي به پا دارنده عدالت و برابر دارنده در حكم و مهربان به بندگان و دارنده هر ملك و پادشاهي ، و رحم كننده به آفريده شدگانت و گواهي مي دهم كه محمد بنده و فرستاده و برگزيده از آفريدگان توست ، او را به رساندن پيغام خود ( بندگان ) واداشتي پس آن را ( به مردم ) رساند ،
 
و به پند دادن به امتش امر فرمودي پس آنها را پند داد بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست بيش از آنچه بر كسي از آفريدگانت درود فرستاده اي ، و از جانب ما به او عطا كن بهترين چيزي كه بر كسي از بندگانت عطا كرده اي ، و به او پاداش ده برترين و گرامي ترين پاداشي كه به هر يك از پيغمبرانت از جانب امتش به او داده اي زيرا تويي بسيار بخشنده نعمت بزرگ ، و آمرزنده براي ( گناه ) بزرگ ، و تو از هر مهربان مهربانتري ، پس بر محمد و آل او كه ( از هر عيب و نقصي ) پاك و پاكيزه و نيكان و گرامي ترين ( خلق ) اند درود فرست .

صحیفه سجادی
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛
#10
خدایا! محبت تو را می‌خواهم و دوست داشتن کسی که تو را دوست می‌دارد و دوست داشتن هر کاری که مرا به نزدیک شدن به تو وصل نماید و تو را برایم از هرچه غیر توست دوست داشتنی‌تر می‌کند و اینکه محبتت مرا به رضای تو وا دارد و شوقم به تو مرا از سرکشی در برابرت باز دارد…
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  [*•زندگی نآمه امآمآن و بزرگآن دینی•*]

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان