امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مراسم و آیین‌ها مردم بوشهر

#1
مراسم و آیین‌ها مردم بوشهر 1مراسم و آیین‌ها مردم بوشهر 1مراسم و آیین‌ها مردم بوشهر 1

جشن‌ها و آیین‌های استان بوشهر در تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی، جشن‌ها و روزهای عید، ریشه در تاریخ افسانه‌ای ایران باستان؛ یعنی دوره سلسله پیشدادی دارند. جشن‌ها و آیین‌های استان بوشهر به جشن‌های مذهبی، ملی و محلی تقسیم می‌شوند. جشن‌های بزرگ مذهبی در استان بوشهر شامل: جشن میلاد حضرت محمد(ص)، جشن میلاد حضرت فاطمه(س) (روز مادر)، جشن میلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن‌های بزرگ نیمه شعبان، روز میلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم‌های آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه و عید قربان، جشن بزرگ غدیر خم و تعیین حضرت علی(ع) به جانشینی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن میلاد دیگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن‌های مذهبی مهم استان بوشهر به شمار می‌آیند. جشن بزرگ عید فطر در استان بوشهر؛ عید تلخک یا عید مرده‌ها نامیده می‌شود. در این روز کسانی که عزیز از دست رفته دارند؛ مراسم فاتحه خوانی برگزار می‌کنند و مردم برای تسلیت به دیدن آن‌ها می‌روند. سحرگاهان بعد از گفتن اذان صبح روز عید فطر، مردم به زیارت اهل قبور می‌روند و بر قبر مرده‌های خود سفره می‌چینند و پس از بازگشت از قبرستان نماز عید خوانده می‌شود. در میان جشن‌های ملی؛ جشن‌های عید نوروز مهم‌ترین و بزرگ‌ترین جشن‌ها به شمار می‌آیند. نخستین جشن ایرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشید مرسوم شد و در زمان‌های بعد، جشن‌ها و آیین‌های دیگری چون تیرگان، مهرگان، سده و غیره در فرهنگ ایران پدید آمدند. اعیاد ملی، مذهبی و محلی در استان بوشهر نزد همه پاس داشته می‌شوند. اقلیت‌های مذهبی استان بوشهر نیز می‌توانند جشن‌های مذهبی خود را به راحتی به جای آورند. درمیان جشن‌های ملی؛ آیین‌های ویژه عید نوروز مهم‌ترین جشن‌ها به شمار می‌آیند. مردم استان بوشهر بر اساس رسوم رایج، این عید ملی را با شکوه هر چه تمام‌تر برگزار می‌کنند و برای آن اعتبار و احترام زیادی قائل هستند. این مراسم در میان مردم بوشهر؛ با یک شیوه ولی آداب مختلف انجام می‌شود. در عین حال همه مردم بوشهر آمدن نوروز را به فال نیک می‌گیرند و چند روز به تحویل سال نو مانده نوعی شیرینی تهیه می‌کنند که به شیرین بیب گلی معروف است. بیش‌تر مردم بوشهر علاوه بر پختن شیرینی بیب گلی و شیرینی قراپیچ، شیرینی‌های دیگری نیز ار بازار تهیه می‌کنند و در تمام ایام جشن‌های نوروزی از مهمانان با انواع شیرینی‌ها پذیرایی می‌شود. آیین‌های شب چهارشنبه سوری پیش از شروع جشن‌های نوروزی برگزار می‌شوند. در گذشته در بوشهر؛ آخرین شب چهارشنبه ماه صفر هر سال قمری را به منزله چهارشنبه سوری می‌دانسته اند. (به دلیل این که ماه صفر و به ویژه روز 13 آن را بسیار سنگین و بلاخیز قلمداد می‌کرده اند) بنابراین برای جان سالم به در بردن از نحوست ماه صفر و مخصوصا به خاطر آن که نحوست آن ماه به ماه‌های بعد منتقل نشود و به همان ماه ختم شود به گونه زیر عمل می‌کرده اند: در آخرین سه شنبه ماه صفر سه شنبه شب) به کنار دریا می‌رفته اند و پاهای خود را تا ساق در آب می‌زدند و ضمن این که چند عدد سنگ به دورن آب پرتاب می‌کردند؛ می‌گفتند: درد و غمم در بیشو تو آو دریه بیشو درد و غم من بیرون برود در آب دریا برود مضمون این خواسته با اعمال چهارشنبه سوری آخر سال خورشیدی که آتش برافروخته می‌شود و از روی آن می‌پرند؛ می‌گویند: سرخی تواز من ... زردی من از تو یکی است. هر گاه چهارشنبه سوری با فصل تابستان تقارن پیدا کند؛ معمولا" نوجوانان پسر و دختر در صبح چهارشنبه سوری راهی دریا می‌شوند و مراسم چهارشنبه سوری خود را با شنا کردن در آب دریا به جای می‌آورده اند. امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار می‌شود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم این دیار است. بر اساس رسم آن‌ها شب چهارشنبه سوری نباید نفرینی صورت گیرد زیرا بر این باورند که در روزهای آخر سال؛ جمعا 1999 قضا و بلا نازل می‌شود که فقط 999تای آن در این شب است. در استان بوشهر عصر چهارشنبه سوری کوزه نو یا کهنه ای را به خانه یا زمین می‌زنند تا بشکند و معتقدند که قضا و بلاها را دور می‌ریزد. مراسم زار(لیوا) که از آیین‌های شب چهارشنبه سوری است ریشه افریقایی دارد و گویا از طریق حبشه به این منطقه راه یافته است و برای فرد بیمار برگزار می‌شود. این رسم در شب چهارشنبه سوری برگزار می‌شود و در آن مردان و زنان لباس مخصوص می‌پوشند و عطر مخصوص این مراسم را نیز به خود می‌زنند و خود را برای مراسم آماده می‌کنند. هفت روز قبل از اجرای مراسم معجون مخصوصی از گیاهان : کندرک،ریحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ(نوعی گیاه) تهیه می‌کنند و بیمار را دور از چشم زنان و یا بالعکس اگر مریض زن باشد دور از چشم مردان نگه می‌دارند و از این معجون برتن بیمار می‌مالند و مقداری نیز به خورد او می‌دهند. این مراسم چندین شبانه روز ادامه دارد و شخص زار بعد از خلاص شدن از بیماری باید همیشه لباس تمیز و سفید بپوشد و خود را مرتب بشوید و معطر کند. در ضمن می‌نیز نباید بنوشد و هیچ کار خلافی انجام ندهد و به این صورت او برای همیشه در جرگه اهل هوا در می‌آید. جشن‌های ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیین‌های خاص خود است. در حال حاضر برخی از آن‌ها از بین رفته و به طور پراکنده در گوشه و کنار اجرا می‌شود و برخی دیگر با شکوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری توسط ریش سفید و یا بزرگ خانواده پدر یا مادر داماد انجام می‌شود. در این زمان خانواده عروس هم مدتی فرصت فکر کردن خواسته و بعد جواب نهایی را می‌دهند. البته در گذشته ازدواج اجباری و بیش‌تر درون همسری بود، ولی امروزه جوانان خود همسر آینده خویش را انتخاب می‌کنند و بعد خواستگاری انجام می‌شود. اگر داماد مورد قبول واقع نشود، خانواده عروس به بهانه این که دختر را برای فامیل یا پسرعمو انتخاب کرده‌اند، جواب منفی می‌دهند. شرط زدن مرحله بعد از خواستگاری است. چند نفر از افراد ریش سفید خانواده داماد پیش پدر عروس می‌آیند و بدین ترتیب شرایط نهایی طرفین مطرح می‌شود. در این نشست مهریه حاضر و غایب تعیین می‌شود. در گذشته‌ها مهریه پوست پیاز و یا بال پشه تعیین می‌شد. چون امکان جمع‌آوری این اقلام غیر ممکن بود، بدین ترتییب طلاق غیر ممکن می‌شد. در بعضی روستاها هنوز مبلغی به عنوان حق شیر یا شیر بها به مادر عروس می‌پردازند. بعد از تعیین این شرایط نوبت به نامزدی می‌رسد. بدین صورت یک دست لباس را همراه با حلقه و ساعت در حالی که در پارچه سبز پیچانده‌اند به عنوان نشان نامزدی به خانه عروس می‌برند. به مراسم بردن لباس عروس از طرف خانواده داماد به خانه عروس و نیز به مراسم بریدن پارچه لباس عروس و داماد رخت برون می‌گویند.خانواده داماد بعد از این که لباس‌های عروس را تهیه کرده یک روز خوب مثل تولد ائمه اطهار (ع) یا شب‌های جمعه را تعیین کرده و لباس‌ها را با هلهله و شادی به خانه عروس می‌برند. بردن لباس‌ها معمولاً یک هفته قبل از عروسی انجام می‌شود تا عروس فرصت کافی برای دوختن آن‌ها را داشته باشد. دایه یا زن خیاط لباس‌ها را یکی‌یکی به مهمانان نشان می‌دهد در عوض این کار به وی هدایایی تقدیم می‌شود. قیچی زدن لباس عروس را باید یک زن خوشبخت و دولتمند (یعنی این که شوهرش زن دوم نداشته باشد، دل سوخته نباشد، از شوهرش جدا نشده باشد) انجام دهد. در گذشته لباس‌ها را در سینی چیده و روی آن را روسری سبزی می‌کشیده‌اند. در بعضی مناطق مثل بندر دیلم لباس‌های داماد را نیز از خانه عروس طی مراسمی به خانه داماد می‌برند و به این کار تشریف می‌گویند. دعوت از مردم برای شرکت در جشن عروسی توسط دلاک یا دایه انجام می‌شد ولی امروزه توسط اقوام عروس و داماد صورت می‌گیرد. هنگام دعوت در ظروفی مقداری گلبرگ و گل محمدی ریخته و نقل و نبات نیز روی آن گذاشته، سپس با پارچه حریر سبز روی آن را پوشانده و به درب خانه‌ها برای دعوتی می‌روند، صاحب خانه تعداد گلبرگ و نقل را برداشته و با ذکر دعای خیر و خوشبختی اعلام آمادگی برای حضور در جشن عروسی می‌نماید. به این عمل طلبون نیز گفته می‌شود. گل و نقل طلبون را جوانان دم بخت برای طلب مراد می‌خورند. بعد از ظهر شب عروسی، داماد بعد از رفتن به حمام و پوشیدن لباس نو در حجله‌ای که وسط حیاط داماد درست شده می‌نشیند. مردم با هلهله و شادی همراه با آوای نی انبان گرد داماد جمع می‌شوند. سلمانی محل پارچه‌ای را دور گردن داماد می‌بندند و موی سر و صورت او را اصلاح می‌کند. مردم نیز پول و شیرینی روی سر داماد می‌ریزند که به این مرام سرتراشون می‌گویند. هنگام سرتراشون دعایی خوانده می‌شود و مردم صلوات می‌دهند، در این مراسم مردم با شربت و شیرینی و آجیل پذیرایی می‌شوند. حنابندان رسم دیگری است که معمولاً یک شب قبل از عروسی انجام می‌دهند. سلمانی محل، دست و پای داماد را در منزل وی حنا می‌بندد و سپس با یک پارچه حریر سبز رنگ می‌بندد. در همان ساعت؛ سلمانی زن در منزل عروس دست و پای عروس را حنا می‌بندد. هنگام حنابندان موسیقی محلی و رقص و پای کوبی اجرا می‌شود. در صبح حنابندان حلوای برنج و حلوای انگشت پیچ با نان محلی که کنجد روی آن مالیده شده و به گرده مشهور است، به مردم می‌دهند. طریقه پخش حلوا به این صورت است که حلواها را در کاسه و یا بشقاب چیده و در سینی بزرگی قرار می‌دهند، یکی از بستگان عروس و یا داماد سینی را روی سر گذاشته و به خانه‌های همسایه و فامیل می‌رود و حلوا را تقسیم می‌کنند. این حلوا را صبح عروسی نیز پخش می‌کند.امروزه مراسم حنابندان به این صورت است که یک برگ سبز درخت نارنج و یا یک اسکناس هزارتومانی را در دست‌های عروس و داماد گذاشته و روی آن حنا می‌گذارند. هنگام حنابندان این شعر خوانده می‌شود: "عروس حنا می‌بنده، طوق طلا می‌بنده، اگر حنا نباشد، دل به خدا می‌بنده" دومارویی رسم دیگری است که در مراسم‌های عروسی انجام می‌شود. در روستاهایی که کنار روخانه و یا دریا قرار دارند، بعد از ظهر پیش از شب عروسی داماد را سوار اسب کرده و با هلهله و شادی او را به کنار رودخانه برده، بعد از استحمام وی را به منزل بر می‌گردانند و سرتراشون انجام می‌شود. در نقاط دیگر داماد را برای زیارت به پابوسی پیر یا امام زاده‌ای درمحل می‌برند. وقتی عروس را به منزل داماد می‌آوردند (در قدیم که عروس را با اسب می‌آوردند) عروس تا هدیه ای نمی‌گرفت از اسب پیاده نمی‌شد که به این رسم پااندازون گفته می‌شود. امروزه آوردن عروس با اتومبیل انجام می‌شود در این شرایط نیز عروس تا هدیه نگیرد از اتومبیل پیاده نمی‌شود. هدایا ممکن است پول، قالی، چند اصل نخل چند رأس گوسفند و یا قطعه‌ای زمین باشد. سه شبه رسم دیگری است که در شمال استان نظیر بندر ریگ و بندر گناوه و دیلم رایج است. در شب سوم عروسی، دوستان و بستگان عروس و داماد به دیدن عروس می‌روند و هدیه مورد نظر خود را تقدیم می‌کنند. در منزل عروس با شیرینی و آجیل و شربت از مهمانان پذیرایی می‌شود. آجیل را در دستمال کوچکی می‌پیچنانند و میهمانان آن را با خود به منزل می‌برند. یزله خوانی و خیام خوانی از جمله آداب موسیقی مراسم ازدواج در استان بوشهر است. آیین‌های طلب باران از جمله آیین‌های محلی بسیاری از مناطق کم آب ایران از جمله استان بوشهر است. در این سرزمین اگر بارش باران تا آذرماه با تأخیر روبه رو شد مردم دست به دعا برداشته و آیین‌ها و مناسکی را برای تسخیر این عنصر طبیعی انجام می‌دهند. برخی از این آیین‌ها به شرح زیر هستند: مراسم گل‌گلین (gal galin): هنگام غروب مردم محله در یک کوچه جمع شده و یک نفررا به صورت مضحک و خنده‌دار در می‌آورند؛ لباس کهنه تهیه شده با گونی می‌پوشانند، شاخی روی سرش می‌گذارند، زنگوله ای در گردن او می‌اندازند واو در کوچه‌ها راه میافتد به این فرد گلی می‌گویند. مردم از پشت بام به روی گروه گلی آب می‌ریزند. گلی به درب خانه‌ها می‌رود و طلب هدیه‌ای می‌کند. صاحب خانه به گلی مواد غذایی از قبیل گندم، جو، حبوبات و یا پول می‌دهد. عده ای به ویژه کودکان نیز پشت سر گلی به راه می‌افتند و اشعاری می‌خوانند" نه او بی بارون بی بارون بی نه او بی (آب نبود)" اگر صاحب خانه به آن‌ها هدیه‌ای بدهد می‌گویند: "خونه گچی پر همه چی" اگر صاحب خانه به آن‌ها چیزی ندهد؛ می‌گویند: "خونه گدا هیچی ندا" هنگام عبور از کوچه این اشعار را به منزله طلب باران خواهی می‌خوانند: "گلی ما جهونن امشب صبا بارون گلی ما خوشکل است امشت تا فردا باران خواهد آمد گلی اومده در خونتون سی محض جاجیم کهنه‌تون گلی ما چه زشت بارون تپ درشت گلی اومد درخونتون سی محض بوای بچه تون گلی اومده رو خونه تون سی محض جاجیم کهنه تون" از هدیه‌های جمع آورده شده، شله یا حلیم درست می‌کنند. یک دانه مهره یا ریگ در آش می‌اندازند. سپس آش را بین حضار تقسیم می‌کنند. در سهمیه آش هر کس ریگ دیده شد، او را کتک می‌زنند.در این موقع یک نفر ریش سفید و یا سید محل ضامن وی شده و او را نجات می‌دهد و می‌گوید من ضامن این فرد هستم تا چند روز دیگر باران خواهد آمد. اگر باران نیامد او را بزنید. فردی که مهره خورده را رو به سوی قبله دعا (یعنی امام زاده یا پیری که در سمت مغرب محله واقع است) می‌برند (در آبادی هایی که کنار ساحل هستند به سمت دریا که در جهت مغرب است می‌روند) مردم به دنبال آن فرد به راه می‌افتند و با هم دیگر می‌خوانند: "قبله دعا می‌شینیم سی او خدا می‌شینیم" وقتی مردم به سوی پیر یا امام زاده حرکت می‌‌کنند اسم امام زاده را آورده و از وی طلب باران می‌نمایند. مراسم تک تکو tek teku نیز از آیین‌های ویژه طلب باران است که ترتیب آن به شکل زیر است: شب هنگام دو نفر در حالی که صورت خود را پوشانده‌اند تا شناخته نشوند؛ آردبیز یا الک را در دست گرفته و با ریگ به الک می‌کوبند که با صدای تک تک آن صاحب خانه به دم در آمده و به آن دو نفر قند یا چای می‌دهد. چیزهایی را که جمع شده است به سر پیر یا امام زاده می‌برند و چای درست کرده می‌خورند. این کار تا سه شب ادامه دارد؛ مردم معتقدند بعد از سه شب باران خواهدبارید. مراسم آفتاب خواهی(بند آمدن باران):به همان اندازه که باران برای مناطق گرم ضروری است، اگر زیاد ببارد، سیل راه می‌افتد در این شرایط مردم به روش‌های بند آمدن باران هستند، تا از ایجاد سیل و ویرانی خانه‌هایشان در امان باشند. به این منظور مهری را که باآن نماز می‌خوانند، در زیر باران می‌اندازند، آن‌ها معتقدند با این کار باران شرمش می‌شود و بند می‌آید. هم چنین آرد و نمک را(که مقدس هستند) توی باران می‌پاشند تا باران بند بیاید. ویاچوبی را آتش‌زده سرخ که شد آن را در دست گرفته در زیر باران می‌گردانند‌. دم دم سحری در ماه رمضان: در ماه مبارک رمضان هنگام سحر برای بیدار کردن مردم دو نفر در حالی که یکی چراغ فانوسی به دست دارد و دیگری دمامی را به دوش می‌کشد به در یک به یک خانه‌ها رفتند و با کوبیدن سه بار چوب بر دمام آن‌ها را از خواب بیدار می‌کنند تابرای خوردن سحری آماده شوند این دونفر هنگام کوبیدن طبل این اشعار را می‌خوانند "خداوندا توستاری همه خوابند توبیداری به حق لا اله الا الله همه عالم نگه داری" پس از پایان ماه مبارک رمضان بعداز خواندن نماز عید فطر این دونفر طبل را به دست گرفته و سرکوچه‌ها به درب منازل می‌روند وبرای گرفتن پاداش صاحب خانه را خبر می‌دهند. صاحب خانه به آن‌ها مقداری پول می‌دهد. به سبب ساحلی بودن استان بوشهر و محدود بودن کشاورزی و دام داری، ماهی و میگو سهم عمده ای در خوراک مردم استان بوشهر دارند. غذاهای محلی و سنتی از مهم‌ترین جاذبه‌های اجتماعی به شمار می‌روند. تقریبا همه خوراک هایی که در این استان تهیه و طبخ می‌شوند، ریشه در طبع محلی مردمان بوشهری دارد. انواع قلیه رایج‌ترین غذای محلی استان بوشهر به شمار می‌آیند. قلیه یک واژه عربی است و مفهوم عام آن نوعی خوراک است که از گوشت درست می‌کنند. در نواحی ساحلی منظور از قلیه؛ خورش ماهی و میگو است. قلیه انواع مختلفی دارد که قلیه اسفناج، بادنجان، کدو ترش، برنج، به، هویج، پیتی، سغدی، قلیه ماهی، قلیه میگو، کباب میگو، آبگوشت ماهی، شینسیل میگو، دم پخت ماهی، ماهی شکم گرفته، کباب ماهی، ماهی شور پلو، عرق گیر ماهی، پلو ماهی، حواری ماهی، ماهی تنوری، ماموسه و پاکوره از جمله برخی از آن‌ها هستند. برخی دیگر از انواع غذاها چون: دلمه برنج، دلمه برگ مو، خوراک چغندر، خوراک سیب زمینی، خوراک فاسولیا، گنمه، دم پخت ماش، خورشت جگر، خورشت گل کلم، خورش کلم پیچ، خورش لوبیا سبز، خورش بادمجان، دال عدس، حلوای عسلی و ... از دیگر غذاهای محلی این منطقه به شمار می‌آیند. تنداز ماهی (TANDAZ): غذایی است که ماهی را سرخ کرده و همراه پیاز و سبزی (گشتیز و شوید) درلا به لای برنجی که می‌خواهند دم بیاورند؛ قرار می‌دهند و مصرف می‌کنند. گمنه GEMNE یا للکLELEK: گمنه از بلغور گندم تهیه می‌شد. ابتدا پیاز داغ درست کرده بعد به آن آب می‌زنند. بعد از جوش آمدن گندم را که قبلاً بو داده‌اند به آن می‌افزایند و مانند برنج دم می‌کنند. این غذا بیش‌تر در دشتی تهیه می‌شود و در این شهرستان خوراک گمنه؛ غذای دایمی سفره هاست. رشته: رشته را نیز مانند برنج پخته و آن را دم می‌کنند و بعد و با بادمجان سرخ کرده یا ماهی مصرف می‌کنند. در استان بوشهر پختن دو نوع نان معمول است: یکی در تنور و دیگری روی تابه. نان تنوری ضخیم و به گروه مشهور است و روی آن را کنجد می‌پاشند و در تنور می‌پزند. نان نازک را با ابزاری به نام تیر روی صفحه تخته‌ای به نام خون xun پهن می‌کنند. سپس آن را روی تابه می‌پزند. این نوع نان نازک و خشک بوده و تا ماه‌ها قابل نگه داری است. روی تابه؛ نان نرم و کوچک‌تری به نام مشتک یا بلبل نیز تهیه می‌شود که بیش‌تر جهت صبحانه صرف می‌شود. انوان نان‌های دیگری به نام نان شیرین، قراپیچ و پادرازک نیز تهیه می‌شود. نان پوشی نذر بسیار ساده ای است که آن را در مسجد یا قدمگاه‌های دیگر به جای می‌آورند. این رسم بیش‌تر برای خردسالان و گاهی نوجوانان انجام می‌شود. در این رسم بیمار را در گوشه مسجد می‌خوابانند و سر تا پای او را با نان می‌پوشانند. افراد شرکت کننده در این مراسم را زنان و دختران تشکیل می‌دهند. این کار با سلام و صلوات به حضرت پیامبر(ص) صورت می‌گیرد و بعد از تکه تکه کردن نان‌ها مسقطی یا حلوای دیگری در آن قرار می‌دهند و به حاضرین می‌دهند و درخواست دعا برای شفای بیمار می‌کنند. در استان بوشهر به سبب وجود خرمای فراوان غذاها و شیرینی هایی که با خرما درست می‌شود از رواج زیادی برخوردار است. برخی از انواع شیرینی‌های این منطقه که از جمله سوغاتی‌های خوشمزه نیز محسوب می‌شوند، عبارتند از: رنگینک: هسته خرمای درشت را در می‌آورند و به جای آن مغز گردو می‌گذارند و به صورت سربالا در بشقاب چیده مقداری آرد در روغن بو داده و سپس کمی هل و دارچین را هم مخلوط کرده و همه را روی خرماها می‌ریزند. حلوا خرمایی: خرما را با کمی آرد بو داده در روغن مخلوط کرده و مصرف می‌کنند. چنگال: مقدار کمی خرما به اندازه یک چنگ را با کمی آرد مخلوط کرده و آن را ورز داده و مصرف می‌کنند. خارک پخته:کمی قبل از برداشت خرما، خرماهایی که قابلیت رسیده شدن ندارند را در ظرفی بزرگ می‌جوشانند و سپس آن را مدتی جلوی آفتاب قرار می‌دهند تا خشک شود و آن گاه به مصرف می‌رسانند. زنان خانه‌دار با پختن نان‌های مخصوص به استقبال عید می‌روند. انواع نانهای شیرین در اندازه‌های مختلف طبخ می‌کنند. یک نوع نان گرد و کوچک به نام پادرازک که پر از هل و گلاب است در شمال استان بوشهر در تنور می‌پزند. هم چنین نان شیرین دیگری که دارچین روی آن می‌پاشند نان را روی تابه پخته سپس آن را لوله می‌کنند؛ نیز به قراپیچ مشهور است. نان شیرین با طعم‌های مختلف در بیش‌تر شهرها و روستاها پخته می‌شود
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رسم کتک زدن عروس در مراسم عروسی!
  ناقص کردن بدن در یک مراسم سنتی! +تصویر
  آشنایی با مراسم محلی عروس بران!
  مراسم زدنِ شیطان با شلغم! +عکس
  مردم کشور های دنیا چطور خندیدن را تایپ می کنند؟
  مراسم واقعا عجیب تابوت مرگ برای زنده‌ها در تایلند!! (+عکس)
  فرهنگ مردم هفتادر
  پاسداشت کورش بزرگ، تلاشی برای ارجمندی میهن و مردم
  آشنایی با آیین «چِلچِلا» در شهر تاریخی مجن - سمنان
Rainbow مراسم حنا بندان ترکی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان