14-05-2015، 22:22
استاد مروت پس از 30 سال به ايران بازگشته و حالا انتقادهاي تند و تيزي به قاريان جوان کشورمان دارد
تلاوت قرآن، آواز خواني نيست
نام «محمدتقي مروت» در ميان جامعه قرآني آنقدر شناخته شده است که تقريباً نيازي به معرفي ندارد. خيلي از قاريان معروف ايراني بيواسطه يا با واسطه شاگرد او بودهاند. در ضمن استاد مروت را ميتوان جزو اولينهاي قرائت ايران دانست چون هم اولين قاري ايراني محسوب ميشود که در مسابقات مالزي مقام بينالمللي کسب کرد و هم او را اولين پايه گذار قرائت استاندارد و صحيح در ايران ميدانند. او حدود 30 سال در ايران حضور نداشت و در کانادا مجالس آموزش قرآن را براي مسلمانان برپا ميکرد. آمدنش به ايران هم بازتابهاي گستردهاي در محافل خبري داشت. در شمارههاي قبل مطالبي دربارهاش داشتهايم اما صبر کرديم چند ماهي از حضورش در ايران بگذرد تا او بتواند ارزيابي دقيقي از اوضاع قرائت قرآن در ايران داشته باشد و ما هم با بهانه تازهاي به سراغش برويم.
- الان چند ماهي است که از حضورتان در ايران ميگذرد. خبردار هم شدهايم که در جلسات و محافل مختلف قرآني شرکت کردهايد. همين ابتداي مصاحبه ميخواهيم بدانيم که نظرتان درباره اوضاع فعلي قرائت در ايران چيست؟
تصميم دارم درباره وضعيت جامعه قرآني در حال حاضر صحبتي نکنم. قرار است خدمت مقام معظم رهبري برسم و در ابتدا اين بحث را خدمت ايشان مطرح کنم. اگر ايشان اجازه فرمودند آن وقت نظراتم را به طور کامل درباره وضعيت حال حاضر قاريان ايراني بيان ميکنم.
- حداقل بگوييد که از وضعيت موجود راضي هستيد يا نه؟
راضي نيستم. روزي که قاريان مهمان رهبر انقلاب بودند، ايشان فرمودند که قرآن خواندن، آوازخواني نيست. اتفاقاً اين حرف، خلاصه مسالهاي است که من ميخواهم درباره قاريان و وضعيت فعلي قرائت در ايران مطرح کنم.
شاگردان و قاريان دوره خودم الحمدالله همه خوب هستند و خوب ميخوانند بيشتر آنها حالا از استادان هستند، مولف شدهاند و کتاب در زمينه قرائت قرآن دارند به جرات ميگويم که آنها تجويد را خوب بلدند. نسل بعد که شاگردان همين نسل اولند هم تقريباً خوب ميخوانند؛ مثل همين آقاي احمد پورزرگري يا مثلاً همين آقاي طوسي که بسيار خوب ميخوانند
- يعني معتقديد قاريان مطرح ايراني در تلاوت قرآن بيشتر آوازخواني ميکنند؟
اگر اين طور نبود که مقام معظم رهبري نميگفتند قرآن خواني، آوازخواني نيست. البته ايشان با لحن بسيار مودبانهاي که مخصوص خودشان است به قاريان اين حرف را زدند ولي اگر من بودم به آنها ميگفتم که قرآن خواندن، جيغ و فرياد زدن نيست، عربده کشيدن نيست؛ قرآن بايد با تواضع، با خشوع و با توجه به معني خوانده شود. تلاوت صحيح قرآن، جيغ کشيدن و آواز خواني نيست و شخصي که قرآن را تلاوت ميکند بايد با اخترام به قرآن، احترام به خدا و براي قرآن و براي خود بخواند تا تلاوت خوبي داشته باشد. روايتي داريم از پيغمبر اکرم (صليالله عليه و اله وسلم) که ميفرمايند: «زماني ميآيد که امت من صدايشان را در تلاوت قرآن مثل خوانندهها ميکنند و در حالي که قلبهايشان فريب خورده است ميخواهند شنوندهها را هم فريب دهند». الان به اين مرحله رسيدهايم و متاسفانه بايد بگويم که به بدتر از اين هم خواهيم رسيد!
- البته خيلي از همين قاريان ايراني، شاگردان يا درس آموخته شاگردانتان هستند؛ فکر نميکنيد اين جور خرده گرفتن و انتقاد کردن از تلاوتهاي اين قاريان، در نهايت به خود شما هم برميگردد؟
فکر ميکنم هم اکنون دو يا سه نسل قاري در کشور داريم. شاگردان و قاريان دوره خودم الحمدالله همه خوب هستند و خوب ميخوانند بيشتر آنها حالا از استادان هستند، مولف شدهاند و کتاب در زمينه قرائت قرآن دارند به جرات ميگويم که آنها تجويد را خوب بلدند. نسل بعد که شاگردان همين نسل اولند هم تقريباً خوب ميخوانند؛ مثل همين آقاي احمد پورزرگري يا مثلاً همين آقاي طوسي که بسيار خوب ميخوانند. اما متاسفانه اين نسل آخر که در حال حاضر قرائت ميکنند، بسيار دور شدهاند از تلاوت صحيح. مخصوصاً همان روزي که در مجلس رهبري بودم و به قرائتها گوش ميدادم چند نفري از همين نسل آخر قرآن خواندند که بسيار ناراحت شدم. از خودم پرسيدم که چرا قرائت قرآن در کشور ما به اين وضع افتاده و به اين مرحله رسيده است.
- خب، براي اين سوالتان پاسخي هم پيدا کردهايد؟
علت مشخص است؛ ميروند تعدادي قاري از مصر ميآورند که اين قاريان حتي شايستگي تقليد از قاريان بزرگ مصري را ندارند، چه برسيد به اينکه خودشان سبک خاصي داشته باشند و جواناي ما بخواهند از آنها تقليد کنند.
- ميشود بگوييد منظورتان از اين قاريان جديد مصري دقيقاً چه کساني هستند؟
مثلاً همين پسر شحاتانور. آقاي محسن بادپا که از شاگردانم است وقتي در کانادا بودم خيلي از ايشان تعريف ميکرد و ميگفت که هر سال به ايران دعوت ميشود تا تلاوت کند وقتي آمدم ايران، يک روز دعوت شدم به جلسه قرآن حسينيه فاطميون. رفتم ديدم محمود شحاتانور هم آنجاست. تلاوتش را شنيدم. فردايش زنگ زدم به بادپا و گفتم که حالا فهميدم چرا قاريان جوان ما، قرآن را اين طور ميخوانند. گفتم ديشب تلاوت يکي از کساني را شنيدم که قاريان جوان ما سراغش رفتهاند و از او تقليد ميکنند. باور کنيد محمود شحات از اين جوانهاي خودمان بهتر نيست. من نميگويم حتما بروند سراغ مصطفي اسماعيل؛ حداقل سراغ عبدالباسط، حصري، رفعت و... بروند و تقليد کنند قرائت صحيح، مقامات خواندن نيست.
- تقريباً جامعه قرآني اتفاق نظر دارد که شما پايهگذار تلاوت قرآن کريم به شکل اصولي و صحيح در ايران هستيد؛ پس مسلما شما بهتر از هر کس ديگري ميتوانيد در اين باره صحبت کنيد. حالا راهکاري ارائه بدهيد که قاريان نسل جديد ما چه کنند که تلاوت صحيحي داشته باشند؟
متاسفانه قاريان جوان ما افتادهاند دنبال مقامات. خيلي نميخواهم درباره مقامات صحبت کنم ولي همين قدر بدانيد که اگر روزي قرار باشد جلسه قرآني در ايراني داير کنم، تابلويي بر سر در اين جلسه آموزش قرآن ميزنم و روي آن مينويسم: «فقط تجويد». مقامات، صوت، لحن، نفس و... همه بعد از تجويد است و خود به خود بعد از ياد گرفتن کامل تجويد ميآيد. قاريان جوان امروز بايد اول توجه به تجويد داشته باشند. نميتوان سقف يک خانه را بدون ساختن پايههاي آن بنا کرد.
- پس مشکل اصلي را همان رعايت نکردن کامل اصول تجويد در قرائت ميدانيد؟
دقيقاً همينطور است. نوجواني در همان جلسه رهبري قرائت کرد که به دليل تقليد از مصطفي اسماعيل خيلي مورد توجه قرار گرفت. اتفاقاً همين نوجوان هم هنگام سکتها نفس ميکشيد که اشتباه محض است. قاريان نسل جديد ما بايد دنبال رعايت کامل قواعد تجويد بروند. اينها شوخي نيست. متاسفانه کمي بياخلاقي در تلاوت قرآن به وجود آمده است و انگار کسي هم نبوده که به اين قاريان جوان در اين زمينه تذکر بدهد. يک روز رفته بودم شوراي عالي قرآن. تعدادي قاري نوجوان آمده بودند که من درباره تلاوتشان نظر بدهم. کمي درباره تجويد با آنها صحبت کردم. عدهاي پذيرفتند و عدهاي هم ناراضي بودند که چرا اينقدر به مقامات حمله ميکنم. واقعيت اين نيست؛ من فقط به کساني حمله ميکنم که قرآن و کلام خدا را فداي موسيقي ميکنند. يکي از اين نوجوانان گفت که استاد اگر ما بخواهيم در تلاوت، تجويد را به طور کامل رعايت کنيم نميتوانيم از قاريان معتبر مصري تقليد کنيم. اصلا اين حرف معنا ندارد؛ يعني ما فقط ميخواهيم الحان و مقامات را از قاريان مصري تقليد کنيم؟ به آن قاري نوجوان گفتم امکان ندارد آن کسي که شما از او تقليد ميکنيد، تجويد را رعايت نکند واقعاً چرا قاريان نسل جديد ما از رعايت نجويد قاريان معروف مصري در تلاوت تقليد نميکنند و فقط سراغ صداهاي آنها رفتهاند؟ صداي خوش و دانستن مقامات والحان زياد در قلب مومن تاثير ندارد، مگر اينکه قرآن را درست بخوانند.
- البته بعضي از اين قاريان جوان و نسل سومي که به آنها انتقاد ميکنيد اين روزها خيلي طرفدار پيدا کردهاند؛ مثل همين آقاي شاکرنژاد. تلاوتهاي ايشان را شنيدهايد؟
اتفاقاً همين آقاي حامد شاکرنژاد داد مرا در آن مجلس رهبري درآورد. اين چه تلاوتي است که ايشان انجام ميدهد؟ اين جو طرفداري از ايشان هم جو خوبي نيست. اين فضا به هيچوجه سالم نيست. ايشان هم مثل همين محمود شحات ميخواند مطمئن باشيد تارهاي صوتياش هم به زودي آسيب ميبيند چون بسيار بلند ميخواند و بيخودي جيغ مي زند. البته دليل طرفداري از اين نوع تلاوتها مشخص است؛ قرائت قرآن کريم در کشور ما افت کرده و مردم بيشتر به دنبال موسيقي هستند. اگر آيات قرآن به طور صحيح خوانده شود مويسقي زيبايي در تلاوت نواخته خواهد شد که از اعجاز قرآن است. اگر مرحوم شيخ مصطفي اسماعيل به ايران ميآمد و در حضور مردم تلاوت ميکرد باور کنيد تمام مردم طرفدار او ميشدند و به سمت تقليد از تلاوتهاي او گرايش پيدا ميکردند.
- البته خيليها اساس همين تقليد از قاريان مصري مثل مصطفي اسماعيل را قبول ندارند و اتفاقا بعضي از همين خيليها جزو شاگردان شما هم هستند.
قرآن را بايد به سبک عربي و با موسيقي عربي خواند و راه ديگري وجود ندارد. باديد کلام با موسيقي هماهنگي داشته باشد؛ مثلا نميتوانيم يک آهنگ اصيل ايراني را با موسيقي پاپ خارجي بخوانيم. قرآن هم موسيقي اصيل خودش را دارد که موسيقي عربي است؛ پس ما مجبوريم که تقليد کنيم. به نظرم اين افراد چون نميتوانند تقليد کنند و برايشان سخت است، سراغ اين قاريان معتبر نميروند. خواندن به شيوه مصطفي اسماعيل کار هر کسي نيست. گروهي هنوز هم حاضر به پذيرش برتري مصطفي اسماعيل نسبت به ديگر قاريان نيستند و شايد به علت صعبالتقليد بودن اسلوب پيچيده تلاوت ايشان است که خود را نسبت به او بيتفاوت نشان ميدهند. کساني هستند که به دليل عدم توانايي در تقليد از مصطفي اسماعيل، به اين نابغه دنياي قرائت اهانت هم ميکنند و حرفهاي بيربطي درباره او ميزنند متاسفانه شايد جوانهاي ما چون قاريان نسلهاي گذشته را نديدهاند و زياد تلاوتهاي آنها را نشنيدهاند، ميروند دنبال افراد ديگر.
- يک نکته جالب در باره شما اين است که هم طرفدار پر و پا قرص مصطفي اسماعيل هستيد و در مجالس مختلف درباره ايشان صحبت ميکنيد و هم تاکيد زيادي روي رعايت کامل تجويد در تلاوت داريد. شايد اگر مصطفي اسماعيل در مسابقات بينالمللي شرکت ميکرد. اصلاً نميتوانست نمره قابل قبولي در تجويد کسب کند، اين طور نيست؟
هميشه به شاگردانم توصيه ميکنم که براي يادگيري تجويد به تلاوتهاي شيخ محمود خليلالحصري گوش دهند. ايشان حتي بسيار استانداردتر از عبدالباسط در زمينه تجويد تلاوت ميکند. اما در مقام القاي معاني آيات قران هنگام تلاوت توصيهام اين است که قاريان به شيخ مصطفي اسماعيل رجوع کنند چون ايشان روحيه خاصي در اين زمينه داشتند گويا شيخ، معاني، تفسير و شان نزول آيات قرآن را به خوبي ميدانست و به همين دليل ميتوانست اين معاني را در تلاوتش به مستمع بفهماند. بايد قبول کرد که هيچيک از قاريان معروف، کمال مطلق در تلاوت نيستند، مگر تلاوت پيغمبر اکرم(صليالله عليه واله وسلم) يا اهل بيت (عليهالسلام). حتي در تلاوتهاي شيخ حصري و شيخ عبدالباسط هم کمال تجويد رعايت نميشود.
- در اين مدتي که در ايران بودهايد، تلاوت کدام قاري به دلتان نشسته است؟
قرائت آقاي پورزرگري را بسيار پسنديدم و خيلي دوست دارم دوباره به تلاوتهاي ايشان گوش دهم. تلاوت احمد ابوالقاسمي و حسين سبزعلي را هم شنيدهام و پسنديدهام.
- حالا که به ايران آمدهايد قصد بر پايي جلسههاي آموزش قرآن را براي عموم نداريد؟
ناراحتي شديد قلبي دارم و به توصيه پزشک زياد نميتوانم در اين هواي تهران زندگي کنم. اگر قرار باشد در تهران بمانم حتما جلسه آموزش عمومي قرآن خواهم داشت ولي در غير اين صورت توصيهام به قاريان جوان اين است که نوارهاي تلاوت قاريان معتبر و قديمي مصري را بسيار زياد گوش دهند. آنها بايد حتما اين تلاوتها را به طور دقيق بشنوند، طوري که سبک تلاوت قاريان عصر طلايي مصر در ذهن و فکرشان رسوخ کند. قاريان بايد حتماً به معاني آياتي که تلاوت ميکنند تسلط داشته باشند. موسيقي عربي را بايد ياد بگيرند. اصل اساسي در قرائت قرآن، يادگيري قواعد آن به شکل کامل و آبياري روح و ذهن با اين قواعد است. اگر ميخواهند جزو قاريان برتر قرار بگيرند بايد از نوراهاي موجود قاريان بزرگ استفاده و براساس آن نوارها تمرين کنند.
تقليد از قاريان ممتاز و بزرگ در صورتي که تقليد لهجه باشد، خوب است براي اينکه تلاوت خوبي داشته باشيم بايد با گوش دادن به تلاوتهاي قاريان ممتاز با لهجه قرآني آشنا شده و از آنها بهره بگيريم.
مجله قراني آيه، دانيال ابوالحسن / اصغر اصغري
تلاوت قرآن، آواز خواني نيست
نام «محمدتقي مروت» در ميان جامعه قرآني آنقدر شناخته شده است که تقريباً نيازي به معرفي ندارد. خيلي از قاريان معروف ايراني بيواسطه يا با واسطه شاگرد او بودهاند. در ضمن استاد مروت را ميتوان جزو اولينهاي قرائت ايران دانست چون هم اولين قاري ايراني محسوب ميشود که در مسابقات مالزي مقام بينالمللي کسب کرد و هم او را اولين پايه گذار قرائت استاندارد و صحيح در ايران ميدانند. او حدود 30 سال در ايران حضور نداشت و در کانادا مجالس آموزش قرآن را براي مسلمانان برپا ميکرد. آمدنش به ايران هم بازتابهاي گستردهاي در محافل خبري داشت. در شمارههاي قبل مطالبي دربارهاش داشتهايم اما صبر کرديم چند ماهي از حضورش در ايران بگذرد تا او بتواند ارزيابي دقيقي از اوضاع قرائت قرآن در ايران داشته باشد و ما هم با بهانه تازهاي به سراغش برويم.
- الان چند ماهي است که از حضورتان در ايران ميگذرد. خبردار هم شدهايم که در جلسات و محافل مختلف قرآني شرکت کردهايد. همين ابتداي مصاحبه ميخواهيم بدانيم که نظرتان درباره اوضاع فعلي قرائت در ايران چيست؟
تصميم دارم درباره وضعيت جامعه قرآني در حال حاضر صحبتي نکنم. قرار است خدمت مقام معظم رهبري برسم و در ابتدا اين بحث را خدمت ايشان مطرح کنم. اگر ايشان اجازه فرمودند آن وقت نظراتم را به طور کامل درباره وضعيت حال حاضر قاريان ايراني بيان ميکنم.
- حداقل بگوييد که از وضعيت موجود راضي هستيد يا نه؟
راضي نيستم. روزي که قاريان مهمان رهبر انقلاب بودند، ايشان فرمودند که قرآن خواندن، آوازخواني نيست. اتفاقاً اين حرف، خلاصه مسالهاي است که من ميخواهم درباره قاريان و وضعيت فعلي قرائت در ايران مطرح کنم.
شاگردان و قاريان دوره خودم الحمدالله همه خوب هستند و خوب ميخوانند بيشتر آنها حالا از استادان هستند، مولف شدهاند و کتاب در زمينه قرائت قرآن دارند به جرات ميگويم که آنها تجويد را خوب بلدند. نسل بعد که شاگردان همين نسل اولند هم تقريباً خوب ميخوانند؛ مثل همين آقاي احمد پورزرگري يا مثلاً همين آقاي طوسي که بسيار خوب ميخوانند
- يعني معتقديد قاريان مطرح ايراني در تلاوت قرآن بيشتر آوازخواني ميکنند؟
اگر اين طور نبود که مقام معظم رهبري نميگفتند قرآن خواني، آوازخواني نيست. البته ايشان با لحن بسيار مودبانهاي که مخصوص خودشان است به قاريان اين حرف را زدند ولي اگر من بودم به آنها ميگفتم که قرآن خواندن، جيغ و فرياد زدن نيست، عربده کشيدن نيست؛ قرآن بايد با تواضع، با خشوع و با توجه به معني خوانده شود. تلاوت صحيح قرآن، جيغ کشيدن و آواز خواني نيست و شخصي که قرآن را تلاوت ميکند بايد با اخترام به قرآن، احترام به خدا و براي قرآن و براي خود بخواند تا تلاوت خوبي داشته باشد. روايتي داريم از پيغمبر اکرم (صليالله عليه و اله وسلم) که ميفرمايند: «زماني ميآيد که امت من صدايشان را در تلاوت قرآن مثل خوانندهها ميکنند و در حالي که قلبهايشان فريب خورده است ميخواهند شنوندهها را هم فريب دهند». الان به اين مرحله رسيدهايم و متاسفانه بايد بگويم که به بدتر از اين هم خواهيم رسيد!
- البته خيلي از همين قاريان ايراني، شاگردان يا درس آموخته شاگردانتان هستند؛ فکر نميکنيد اين جور خرده گرفتن و انتقاد کردن از تلاوتهاي اين قاريان، در نهايت به خود شما هم برميگردد؟
فکر ميکنم هم اکنون دو يا سه نسل قاري در کشور داريم. شاگردان و قاريان دوره خودم الحمدالله همه خوب هستند و خوب ميخوانند بيشتر آنها حالا از استادان هستند، مولف شدهاند و کتاب در زمينه قرائت قرآن دارند به جرات ميگويم که آنها تجويد را خوب بلدند. نسل بعد که شاگردان همين نسل اولند هم تقريباً خوب ميخوانند؛ مثل همين آقاي احمد پورزرگري يا مثلاً همين آقاي طوسي که بسيار خوب ميخوانند. اما متاسفانه اين نسل آخر که در حال حاضر قرائت ميکنند، بسيار دور شدهاند از تلاوت صحيح. مخصوصاً همان روزي که در مجلس رهبري بودم و به قرائتها گوش ميدادم چند نفري از همين نسل آخر قرآن خواندند که بسيار ناراحت شدم. از خودم پرسيدم که چرا قرائت قرآن در کشور ما به اين وضع افتاده و به اين مرحله رسيده است.
- خب، براي اين سوالتان پاسخي هم پيدا کردهايد؟
علت مشخص است؛ ميروند تعدادي قاري از مصر ميآورند که اين قاريان حتي شايستگي تقليد از قاريان بزرگ مصري را ندارند، چه برسيد به اينکه خودشان سبک خاصي داشته باشند و جواناي ما بخواهند از آنها تقليد کنند.
- ميشود بگوييد منظورتان از اين قاريان جديد مصري دقيقاً چه کساني هستند؟
مثلاً همين پسر شحاتانور. آقاي محسن بادپا که از شاگردانم است وقتي در کانادا بودم خيلي از ايشان تعريف ميکرد و ميگفت که هر سال به ايران دعوت ميشود تا تلاوت کند وقتي آمدم ايران، يک روز دعوت شدم به جلسه قرآن حسينيه فاطميون. رفتم ديدم محمود شحاتانور هم آنجاست. تلاوتش را شنيدم. فردايش زنگ زدم به بادپا و گفتم که حالا فهميدم چرا قاريان جوان ما، قرآن را اين طور ميخوانند. گفتم ديشب تلاوت يکي از کساني را شنيدم که قاريان جوان ما سراغش رفتهاند و از او تقليد ميکنند. باور کنيد محمود شحات از اين جوانهاي خودمان بهتر نيست. من نميگويم حتما بروند سراغ مصطفي اسماعيل؛ حداقل سراغ عبدالباسط، حصري، رفعت و... بروند و تقليد کنند قرائت صحيح، مقامات خواندن نيست.
- تقريباً جامعه قرآني اتفاق نظر دارد که شما پايهگذار تلاوت قرآن کريم به شکل اصولي و صحيح در ايران هستيد؛ پس مسلما شما بهتر از هر کس ديگري ميتوانيد در اين باره صحبت کنيد. حالا راهکاري ارائه بدهيد که قاريان نسل جديد ما چه کنند که تلاوت صحيحي داشته باشند؟
متاسفانه قاريان جوان ما افتادهاند دنبال مقامات. خيلي نميخواهم درباره مقامات صحبت کنم ولي همين قدر بدانيد که اگر روزي قرار باشد جلسه قرآني در ايراني داير کنم، تابلويي بر سر در اين جلسه آموزش قرآن ميزنم و روي آن مينويسم: «فقط تجويد». مقامات، صوت، لحن، نفس و... همه بعد از تجويد است و خود به خود بعد از ياد گرفتن کامل تجويد ميآيد. قاريان جوان امروز بايد اول توجه به تجويد داشته باشند. نميتوان سقف يک خانه را بدون ساختن پايههاي آن بنا کرد.
- پس مشکل اصلي را همان رعايت نکردن کامل اصول تجويد در قرائت ميدانيد؟
دقيقاً همينطور است. نوجواني در همان جلسه رهبري قرائت کرد که به دليل تقليد از مصطفي اسماعيل خيلي مورد توجه قرار گرفت. اتفاقاً همين نوجوان هم هنگام سکتها نفس ميکشيد که اشتباه محض است. قاريان نسل جديد ما بايد دنبال رعايت کامل قواعد تجويد بروند. اينها شوخي نيست. متاسفانه کمي بياخلاقي در تلاوت قرآن به وجود آمده است و انگار کسي هم نبوده که به اين قاريان جوان در اين زمينه تذکر بدهد. يک روز رفته بودم شوراي عالي قرآن. تعدادي قاري نوجوان آمده بودند که من درباره تلاوتشان نظر بدهم. کمي درباره تجويد با آنها صحبت کردم. عدهاي پذيرفتند و عدهاي هم ناراضي بودند که چرا اينقدر به مقامات حمله ميکنم. واقعيت اين نيست؛ من فقط به کساني حمله ميکنم که قرآن و کلام خدا را فداي موسيقي ميکنند. يکي از اين نوجوانان گفت که استاد اگر ما بخواهيم در تلاوت، تجويد را به طور کامل رعايت کنيم نميتوانيم از قاريان معتبر مصري تقليد کنيم. اصلا اين حرف معنا ندارد؛ يعني ما فقط ميخواهيم الحان و مقامات را از قاريان مصري تقليد کنيم؟ به آن قاري نوجوان گفتم امکان ندارد آن کسي که شما از او تقليد ميکنيد، تجويد را رعايت نکند واقعاً چرا قاريان نسل جديد ما از رعايت نجويد قاريان معروف مصري در تلاوت تقليد نميکنند و فقط سراغ صداهاي آنها رفتهاند؟ صداي خوش و دانستن مقامات والحان زياد در قلب مومن تاثير ندارد، مگر اينکه قرآن را درست بخوانند.
- البته بعضي از اين قاريان جوان و نسل سومي که به آنها انتقاد ميکنيد اين روزها خيلي طرفدار پيدا کردهاند؛ مثل همين آقاي شاکرنژاد. تلاوتهاي ايشان را شنيدهايد؟
اتفاقاً همين آقاي حامد شاکرنژاد داد مرا در آن مجلس رهبري درآورد. اين چه تلاوتي است که ايشان انجام ميدهد؟ اين جو طرفداري از ايشان هم جو خوبي نيست. اين فضا به هيچوجه سالم نيست. ايشان هم مثل همين محمود شحات ميخواند مطمئن باشيد تارهاي صوتياش هم به زودي آسيب ميبيند چون بسيار بلند ميخواند و بيخودي جيغ مي زند. البته دليل طرفداري از اين نوع تلاوتها مشخص است؛ قرائت قرآن کريم در کشور ما افت کرده و مردم بيشتر به دنبال موسيقي هستند. اگر آيات قرآن به طور صحيح خوانده شود مويسقي زيبايي در تلاوت نواخته خواهد شد که از اعجاز قرآن است. اگر مرحوم شيخ مصطفي اسماعيل به ايران ميآمد و در حضور مردم تلاوت ميکرد باور کنيد تمام مردم طرفدار او ميشدند و به سمت تقليد از تلاوتهاي او گرايش پيدا ميکردند.
- البته خيليها اساس همين تقليد از قاريان مصري مثل مصطفي اسماعيل را قبول ندارند و اتفاقا بعضي از همين خيليها جزو شاگردان شما هم هستند.
قرآن را بايد به سبک عربي و با موسيقي عربي خواند و راه ديگري وجود ندارد. باديد کلام با موسيقي هماهنگي داشته باشد؛ مثلا نميتوانيم يک آهنگ اصيل ايراني را با موسيقي پاپ خارجي بخوانيم. قرآن هم موسيقي اصيل خودش را دارد که موسيقي عربي است؛ پس ما مجبوريم که تقليد کنيم. به نظرم اين افراد چون نميتوانند تقليد کنند و برايشان سخت است، سراغ اين قاريان معتبر نميروند. خواندن به شيوه مصطفي اسماعيل کار هر کسي نيست. گروهي هنوز هم حاضر به پذيرش برتري مصطفي اسماعيل نسبت به ديگر قاريان نيستند و شايد به علت صعبالتقليد بودن اسلوب پيچيده تلاوت ايشان است که خود را نسبت به او بيتفاوت نشان ميدهند. کساني هستند که به دليل عدم توانايي در تقليد از مصطفي اسماعيل، به اين نابغه دنياي قرائت اهانت هم ميکنند و حرفهاي بيربطي درباره او ميزنند متاسفانه شايد جوانهاي ما چون قاريان نسلهاي گذشته را نديدهاند و زياد تلاوتهاي آنها را نشنيدهاند، ميروند دنبال افراد ديگر.
- يک نکته جالب در باره شما اين است که هم طرفدار پر و پا قرص مصطفي اسماعيل هستيد و در مجالس مختلف درباره ايشان صحبت ميکنيد و هم تاکيد زيادي روي رعايت کامل تجويد در تلاوت داريد. شايد اگر مصطفي اسماعيل در مسابقات بينالمللي شرکت ميکرد. اصلاً نميتوانست نمره قابل قبولي در تجويد کسب کند، اين طور نيست؟
هميشه به شاگردانم توصيه ميکنم که براي يادگيري تجويد به تلاوتهاي شيخ محمود خليلالحصري گوش دهند. ايشان حتي بسيار استانداردتر از عبدالباسط در زمينه تجويد تلاوت ميکند. اما در مقام القاي معاني آيات قران هنگام تلاوت توصيهام اين است که قاريان به شيخ مصطفي اسماعيل رجوع کنند چون ايشان روحيه خاصي در اين زمينه داشتند گويا شيخ، معاني، تفسير و شان نزول آيات قرآن را به خوبي ميدانست و به همين دليل ميتوانست اين معاني را در تلاوتش به مستمع بفهماند. بايد قبول کرد که هيچيک از قاريان معروف، کمال مطلق در تلاوت نيستند، مگر تلاوت پيغمبر اکرم(صليالله عليه واله وسلم) يا اهل بيت (عليهالسلام). حتي در تلاوتهاي شيخ حصري و شيخ عبدالباسط هم کمال تجويد رعايت نميشود.
- در اين مدتي که در ايران بودهايد، تلاوت کدام قاري به دلتان نشسته است؟
قرائت آقاي پورزرگري را بسيار پسنديدم و خيلي دوست دارم دوباره به تلاوتهاي ايشان گوش دهم. تلاوت احمد ابوالقاسمي و حسين سبزعلي را هم شنيدهام و پسنديدهام.
- حالا که به ايران آمدهايد قصد بر پايي جلسههاي آموزش قرآن را براي عموم نداريد؟
ناراحتي شديد قلبي دارم و به توصيه پزشک زياد نميتوانم در اين هواي تهران زندگي کنم. اگر قرار باشد در تهران بمانم حتما جلسه آموزش عمومي قرآن خواهم داشت ولي در غير اين صورت توصيهام به قاريان جوان اين است که نوارهاي تلاوت قاريان معتبر و قديمي مصري را بسيار زياد گوش دهند. آنها بايد حتما اين تلاوتها را به طور دقيق بشنوند، طوري که سبک تلاوت قاريان عصر طلايي مصر در ذهن و فکرشان رسوخ کند. قاريان بايد حتماً به معاني آياتي که تلاوت ميکنند تسلط داشته باشند. موسيقي عربي را بايد ياد بگيرند. اصل اساسي در قرائت قرآن، يادگيري قواعد آن به شکل کامل و آبياري روح و ذهن با اين قواعد است. اگر ميخواهند جزو قاريان برتر قرار بگيرند بايد از نوراهاي موجود قاريان بزرگ استفاده و براساس آن نوارها تمرين کنند.
تقليد از قاريان ممتاز و بزرگ در صورتي که تقليد لهجه باشد، خوب است براي اينکه تلاوت خوبي داشته باشيم بايد با گوش دادن به تلاوتهاي قاريان ممتاز با لهجه قرآني آشنا شده و از آنها بهره بگيريم.
مجله قراني آيه، دانيال ابوالحسن / اصغر اصغري