كتاب، مونس و غمخوار اوقات حزن و خستگي است كه غم و اندوه را به سرور و شادماني تبديل مي كند؛ رنج و غم را از آينه ي خاطر زدوده و گنجينه ي ذهن را پر از گوهرهاي گرانبها مي كند.
كتاب، سفينه اي است كه اقيانوس بيكران زمان را درمي نوردد.
كتاب، جام جهان نما است.
اتاق بدون كتاب همچون بدن بدون روح است.
كتابهاي بد، سم روح اند و ذهن را نابود مي كنند.
هنگامي كه شخص فقط مطالعه كند و سپس درباره آنچه مطالعه كرده به تفكر نپردازد، مطالعه اش عمق نمي يابد و بخش اعظم آن از دست مي رود.
كتاب بايد تبري براي درهم شكستن درياي منجمد وجودمان باشد.
اگر یکی از مشتاقان کتاب هستید، بزرگ ترین خوش بختی جهان را دارید.
انیس گنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است
انس باکتاب، چیزبسیاربا ارزشی است و من خواهش می کنم که همه و همه باکتاب انس پیدا کنند
کسی که کتابی دست بگیرد، دریای پاکی را روبه روی چشمان فهیم خود به تماشا گذاشته است.
کتاب، پرنده ای ست که روح را به ابدیت پیوند می زند و خورشید را به آسمان تنهایی مان می کشاند تا در این خلوت، گرم زندگی و هیجان بمانیم.
کتاب، تنها دوست تنهایی ست؛ لحظه هایی که دوست داری از خویشتن تهی شوی و از خداوند لبریز، لحظه هایی که می خواهی از خویشتن بیرون بزنی و تا اوج پر بکشی و با ابرها، بر بی کران های تشنه روح، بباری.
كتاب، ركن بزرگ نيك بختي انسان است.
بهترين كتاب آن است كه انسان را به انديشه وادارد، وگرنه به درد پاره كردن هم نمي خورد.
هر چه بيشتر كتاب بخوانيد، بيشتر از زندگي حقيقي برخوردار خواهيد شد.
برخي كتب را بايد چشيد، برخي ديگر را بايد بلعيد و تعداد محدودي را هم بايد جويد و هضم كرد.
در دنيا لذتي كه با لذت مطالعه برابري كند، وجود ندارد.
به جاي آنكه چندين كتاب بخواني، كتابهاي خوب را چندين بار بخوان.
ما نه تنها بايد كتابهاي خوب خود را دوست بداريم، بلكه بايد سعي كنيم وجود خودمان نيز به منزله كتاب خوبي باشد كه ديگران از آن سرمشق بگيرند.
مطالعه كتاب يعني تبديل ساعت هاي ملالت بار به ساعت هاي لذت بخش.
برگهاي كتاب به منزله بالهايي هستند كه روح ما را به جهان روشنايي پرواز مي دهند.
كتابهاي مفيد، آنهايي هستند كه خواننده را تشويق به تكميل آن كنند.
من هيچ غمي نداشته ام كه خواندن يك صفحه كتاب آن را از بين نبرده باشد.
راستگوترين، بي توقع ترين، مفيدترين و هميشگي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است.
ستون تمدن، كتاب و مطبوعات است.
كتاب خوب در حكم دوست خوب است.
خواندن كتابهاي خوب، [ در حكم ] مكالمه با انسانهاي شرافتمند گذشته است.