امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه)

#1
جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

ماه رمضان بود جهاد نيمه شب تماس گرفت با من وگفت كه اماده شوم و به چندنفر ديگر از دوستانمان كه از افراد مورداعتماد جهاد بودند بگويم حاضرشوند ميخواهيم برويم جايي.

ساعت نزديك ٢:٣٠،٣صبح بود در محلي كه قرار گذاشته بوديم همه جمع شديم همه نگاه ها به دهان جهاد بود تا بازشود بگويد كه چرا مارا اينجا جمع كرده.
جهاد بعد از چند دقيقه گفت بچه ها سوار شويد ماهم بدون اينكه چيزي بپرسيم سوار شديم.در راه كسي حرف نزد و چيزي از او نپرسيد.ديديم در خانه اي ايستاد كه از ظاهر كوچه معلوم بود افراد ساكن در اينجا وضع خوبي ندارند از ماشين پياده شد وماهم همين طور نگاهش ميكرديم ،بسته اي از صندوق عقب ماشين دراورد و به من داد وگفت برو در ان خانه و اين را بده وبيا گفتم جهاد اين چيه؟!گفت كمي خوراكي هست برو…چند قدم كه رفتم برگشتم وبا تعجب نگاهش كردم ،او هم مرا نگاه كرد ويك لبخند زد وگفت راه برو ديگر….رفتم سمت در ودر را زدم كسي امد جلوي در وبدون اينكه از من سوالي بكند بسته را گرفت وتشكر كرد و رفت داخل خانه…اون لحظه بود كه فهميدم جهاد قبلا هم اينكار را ميكرده و براي ان ها چيزي ميفرستاده و ما بيخبر بوديم ،اون لحظه بود كه فهميدم خودش براي اينكه ممكن بود كسي بشناسدش نيامد بسته را بدهد
حتي تا قبل از شهادتش چند نفر خيلي اندك كه به او خيلي نزديك بودن از خانواده اش اين را ميدانستند و ان هم فقط بخاطر اينكه ماه رمضان كه مي امد ديروقت از خانه مي امد بيرون و دير هم برميگشت ان ها خبردار باشند و نگرانش نشوند
بعد از شهادتش بود كه همه فهميدند اون شهيد جهاد عماد مغنيه بوده است
مصاحبه با يكي از دوستان وهمرزمان شهيد




جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه امد ،پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد مي ايد رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سرسجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان صحبت ميكند .دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم ،وانمود كردم كه چيزي نديدم .

صبح موقعي كه جهاد ميخواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بيارم از او پرسيدم پسرم ديشب چي ميگفتي؟چرا اينقدر بي قراري ميكردي؟چيشده؟!جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد ،من بخاطره دلهره اي كه داشتم اينبار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالاتمو با جديت تكرار كردم،گفت چيزي نيست مادرمن نماز ميخواندم ديگر!
ديدم اينطوري پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرابوسيد وبغل كرد و رفت …يكشنبه ظهر فهميدم ان شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بينشان چه گذشته و ان لحن پر التماس براي چه بوده است!
راوي مادر شهيد جهاد مغنيه


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

یک روز حاج عماد به من گفت “حاجی یادت هست یک روز به من گفتید امام زمان(عج) هرجا که باشند نماز اول وقت می‌خوانند؛ بنده از نظر قلبی به نماز اول وقت، التزام گرفتم. جهاد پسر من به دنیا آمده است. یکی از برادران را پیدا کنید که نماز صبح اول وقت او تا به حال ترک نشده است، در گوش او اذان بگوید”؛ یکی از برادران پاسدار ایرانی را برای این کار معرفی کردم، که بعدها آن برادر هم شهید شد.

راوی سردار عروج




جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

بسم الله الرحمن الرحیم

در دوم بهمن ماه به همت آستان قدس رضوی، مراسم یادبودی برای شهید جهاد مغنیه و دیگر شهدای قنیطره برگزار شد که حجت الاسلام سیدکمیل باقرزاده، روایتی کوتاه از دوست شهدیش “جهاد” داشت:
«آخرین بار، همین دو هفته پیش بود که موقع خداحافظی بغلش کردم… خواستم بهش بگم جهاد چقدر نوربالا میزنی.. چقدر بوی شهادت میدی… اما بغض گلوم رو گرفت… فقط گفتم تو رو خدا مراقب خودت باش… خنده ای کرد که برق دندانهای سفید و خوشگلش هنوز توی ذهنمه… گفت إن شاء الله زود همدیگرو می بینیم… و جهاد رفت و فقط آه حسرت برای من باقی ماند…»


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

روزی از جهاد مغنیه پرسیدم که تا کنون چند مرتبه رهبر معظم انقلاب را دیده ای؟ وی پاسخ داد: «شاید پنج یا شش مرتبه» از او پرسیدم قبل از شهادت پدرت یا پس از شهادت ایشان؟ وی گفت: «اولین دیدار قبل از شهادت پدر بود، من و دوستان وارد اتاق آقا شدیم، فردی مرا به ایشان معرفی کرد و آقا فرمودند:‌« مراقب پدرت باش خیلی برای من عزیز است» دفعه بعد که پس از شهادت پدرم به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتم ایشان با لحن شوخی به من فرمودند:‌ »مگر به تو نگفته بودم مراقب پدرت باش؟». این نشان از اهمیت این پدر و پسر می دهد که در آن طرف مرز ها بار ولایت را بر دوش می کشند.

جهاد نمونه بارز از یک جوان مؤمن انقلابی بود که بارها این کلمه توسط رهبری در این سالیان اخیر بیان شده است. مسئولیت بزرگی امروز بر عهده قشر جوان است و همه جوانان باید متوجه این مسئولیت باشند، من در همین حدی که جهاد مغنیه را می شناختم در ذهنم خطور کرد که جهاد، جهاد است نه مجاهد، او اسم فاعل نیست بلکه خود فعل است و همه وجود او وقف حرکت و تلاش برای تحقق اهداف اسلامی بود.
عرصه راحت زیستن برای کسانی که در لبنان زندگی می کند فراهم است و سبک زندگی جوانان در لبنان سبک زندگی غربی است،‌ اما باید سبک زندگی جوانان حزب الله را جدا از سبک زندگی جوانان لبنان بدانیم و جهاد مغنیه نیز جوانی منحصر به فرد بود، چرا که او به معنی واقعی کلمه بسیجی بود، بر این اساس عاشق ولایت بودن و عاشق شهادت بودن، ‌دو خصوصیت اصلی جهاد مغنیه است. نمی شود انسان عاشق ولایت فقیه و شهادت باشد و اسباب استراحت خویش را فراهم کند، جهاد مغنیه خوب فهمیده بود که خواسته رهبر معظم انقلاب نابودی اسرائیل است، پس همه امکانات و همه وجود خود را برای تحقق این خواسته وقف کرد و به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

یک روز من و جهاد مغنیه در فرودگاه تهران با هم قرار ملاقات گذاشته بودیم و من از قم برای دیدار وی رفتم، جهاد به محض اینکه مرا دید گفت: «چقدر لاغر شده ای، تو مگر ورزش نمی کنی؟ مگر آقا نفرموده اند: «تحصیل، تهذیب، ورزش» و من فهمیدم که سخنان رهبر معظم انقلاب به چه میزان تأثیرگذار بوده و برای امثال جهاد مغنیه به چه میزان با اهمیت است.

باید قدر جهاد ها و شهدای سوریه، عراق، افغانستان، ایران و… را بدانیم چرا که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی(عج)‌ و آشکار کردن چهره واقعی اسلام هستند.


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط mr.destiny ، ایرانی اسلامی ، علی تک نواز ، ARBADE ، ✘Nina✘ ، Mr.Unnamed ، oprah vinfrey ، σνєяɗσѕ ، |мιѕѕ мєняαѕα| ، sayda8 ، شیطون بلای سایت ، *_* ، ○°łåmýå°○ ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ . ، sama00
آگهی
#2

  1. اسپم ها پاک شد
  2. لطفا عکس های دیگه از مجاهدا بذار + آپدیتش کن
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
#3
جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1
جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط the lost body ، oprah vinfrey ، mr.destiny ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ .
#4
جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

زندگینامه مختصر شهید جهاد عماد مغنیه

شهید جهاد عماد مغنیه، مسئول نیروهای ضربتی حزب الله لبنان و فرزند عماد مغنیه از فرمانده‌هان ارشد حزب الله بود. وی در سال 2015 در بازدید میدانی از شهرک الامل در قنیطریه سوریه مورد حمله تروریستی اسرائیل قرار گرفت و شهید شد.

 

زندگینامه 

شهید جهاد عماد مغنیه، "جواد" در سال 1991 در "طیربا" لبنان در خانواده ای مبارز متولد شد. پدرش، عماد مغنیه ، نام برادر شهیدش در مبارزه با صهیونیستها را برای وی انتخاب کرد.

وی همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان بود، حضور داشت و پس از شهادت پدرش، رابطه تنگاتنگی با سید حسن نصرالله [9] و سردار سلیمانی [10]داشت، بطوری که برخی از سید حسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد می کنند. 

خانواده 

شهید جهاد مغنیه فرزند حاج رضوان بود که 23 سال قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها صهیونیست‌ها دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد عماد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت رساندند.

شهید جهاد عماد مغنیه، چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه، مصطفی دارد.

 

تحصیلات

شهید جهاد مغنیه تحصیلات عالیه را در رشته‌ مدیریت در دانشگاه آمریکایی بیروت، یکی از بهترین دانشگاه‌های خاورمیانه شروع کرد. تنها یک درس باقی مانده بود تا مدرکش را بگیرد که به مقام والای شهادت نائل شد.


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1


جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد،

من زبان چشمهایت را نمیدانم

به من رمز شهادت را بگو

بگو آخر،چگونه پر زدن آموختی

چگونه همچو پروانه به گرد شمع عشق سوختی

چگونه آتش را در دستانت حفظ کردی؟

نگفتند دیوانه ای؟؟ بگو با من

چگونه میتوان در آتش عشق جانفشانی کرد

چگونه می توان بی بال ترک این دنیای فانی کرد

تو از جنس ما بودی و با ما فرق داشتی

از درد مردم ستم دیده درد داشتی

درد عشق،درد متعالی

تا کجا می شود از عشق تو گفت . .

نامت آغازگر سرنوشتت بود

چه زیبا جهاد با نامت تداعی شد

چه زیبا عشق و خون و خاک قاطی شد .

ما جهاد را دوست داریم و جهاد همچنان ادامه دارد... . .

آن روز که در میان صحبتت
از امام عصر عج شهادت را طلب کردی

یادم رفت به تو بگویم التماس دعا

که دعایت زود می گیرد

دعایت زود می گیرد . .

عماد،

تو آسمانی بودی و با جهادت آسمانی تر شدی . .

جهاد،بالهایت را به من بده

تا پرواز بیاموزم .

ای خاکی آسمانی

ای تداعی عشق و جهاد

ای پروانه ی عاشق

ای شهیدی از خانواده عاشقان

دعایم کن(دعایمان کن)
جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1

حسین مودب از شاعران جوان کشورمان پس از به شهادت رسیدن «جهاد مغنیه» فرزند «حاج عماد مغنیه» شعری سروده است. این شعر که برای انتشار در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح زیر است:
پروا نکرد لحظه ای از التهاب‌ها
ره گم نکرد در گذر از پیچ و تاب‌ها

فهمیده وار دل به هیاهوی نیل زد
دلخوش نشد به وعده‌ی آبِ سراب‌ها

وقتی شنید نغمه‌ی «احلی من العسل»
راضی نشد به مستی دیگر شراب‌ها

راه «جهاد»، خط پدر، راه عشق بود
راه حسین (ع) و راه تمام ثواب‌ها

جانم فدای نام شریف پیمبرم
عشق نبی ست پایه‌ی این انقلاب‌ها

«تبت یدا» نوشت به سرخی خون «جهاد»
دشمن بترس از تب این سان خطاب‌ها
پاسخ
 سپاس شده توسط mr.destiny ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ . ، ○°łåmýå°○
#5
کل این تایپک شده عکس این شهیـد!
دقت کردید؟!
لطفا یا نام موضوعو به اسم این شهید تغییـر بده یا چیزای جدید تری بذار!
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
#6
(21-01-2016، 11:24)Qนεεɳ♛ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کل این تایپک شده عکس این شهیـد!
دقت کردید؟!
لطفا یا نام موضوعو به اسم این شهید تغییـر بده یا چیزای جدید تری بذار!

اگر شما هم دقت کنید جهاد مغنیه نام این شهیده :|

و جمله ی جهاد ادامه دارد هم منصوب به این شهید هستش :/

جواد مغنیه ملقب به (جهاد)

این تایپک ه داره با عکسای جدید و زندگی نامه این شهید اپدیت میشه ....

مشکلی هس؟
پاسخ
 سپاس شده توسط mr.destiny ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ . ، ○°łåmýå°○
آگهی
#7
(21-01-2016، 11:41)romia نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(21-01-2016، 11:24)Qนεεɳ♛ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کل این تایپک شده عکس این شهیـد!
دقت کردید؟!
لطفا یا نام موضوعو به اسم این شهید تغییـر بده یا چیزای جدید تری بذار!

اگر شما هم دقت کنید جهاد مغنیه نام این شهیده :|

و جمله ی جهاد ادامه دارد هم منصوب به این شهید هستش :/

جواد مغنیه ملقب به (جهاد)

این تایپک ه داره با عکسای جدید و زندگی نامه این شهید اپدیت میشه ....

مشکلی هس؟

درود 
مث اینکه شما متوجه صحبت بنده نشدید!
واقعا بنظرتون این حرفتون خنده دار نیست!؟
جهاد ادامه دارد یه عنوان کلیه که میتونه منصوب به همه مجاهدا باشه! و شما فقط این تایپک رو محدود کردید به یک شخص !
مشکل من؟ مشکل شماست که بعد از این همه موضوع زدن هنوز نمیتونید عنوان مناسبی برای موضوعاتون انتخاب کنید
خوشایند بود به جای بحث عنوان رو اصلاح میکردید!
در ضمن تو ارسال نخستتون کمی متن قرار بدید 
اینجوری تایپک بهتر میشه!
سپاس
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
#8
(21-01-2016، 14:08)Qนεεɳ♛ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(21-01-2016، 11:41)romia نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(21-01-2016، 11:24)Qนεεɳ♛ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
کل این تایپک شده عکس این شهیـد!
دقت کردید؟!
لطفا یا نام موضوعو به اسم این شهید تغییـر بده یا چیزای جدید تری بذار!

اگر شما هم دقت کنید جهاد مغنیه نام این شهیده :|

و جمله ی جهاد ادامه دارد هم منصوب به این شهید هستش :/

جواد مغنیه ملقب به (جهاد)

این تایپک ه داره با عکسای جدید و زندگی نامه این شهید اپدیت میشه ....

مشکلی هس؟

درود 
مث اینکه شما متوجه صحبت بنده نشدید!
واقعا بنظرتون این حرفتون خنده دار نیست!؟
جهاد ادامه دارد یه عنوان کلیه که میتونه منصوب به همه مجاهدا باشه! و شما فقط این تایپک رو محدود کردید به یک شخص !
مشکل من؟ مشکل شماست که بعد از این همه موضوع زدن هنوز نمیتونید عنوان مناسبی برای موضوعاتون انتخاب کنید
خوشایند بود به جای بحث عنوان رو اصلاح میکردید!
در ضمن تو ارسال نخستتون کمی متن قرار بدید 
اینجوری تایپک بهتر میشه!
سپاس

صحبتتون متین

اما جهاد ادامه دارد مربوط به شهید مغنیه هستش یا به صورتی به همین شهید اکتفا میکنه

چشم متن قرار میدیم .......
پاسخ
 سپاس شده توسط L²evi ، mr.destiny ، √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ .
#9
جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1
شهید “جهاد مغنیه” در سالگرد شهادت پدرش، “عماد مغنیه” سخنان حماسی و جذابی را بیان کرد که خواندن آن با گذشت یک روز از شهادتش در حمله موشکی رژیم غاصب صهیونیستی خالی از لطف نیست.
“ما در مواجهه با مرگ، رسیدن به شهادت و بزرگی را انتخاب کرده‌ایم؛ ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ راه آنها را نمی‌شناسد؛ چرا که آنها بوسیله مرگ در مسیر خدا صعود کرده‌اند و به زندگی و نشاط و بشارت دست یافتند؛ زندگی که جز کسی که ابرها از دیدگانش کنار رفتند آن را احساس نمی‌کند؛ از این رو آنچه را که کسی ندیده می‌بیند و آنچه که به قلب کسی خطور نکرده به قلب وی خطور می‌کند.
ما فرزندان کسانی هستیم که در راه دفاع از مرزهای وطن جز زیبایی چیزی ندیدیم. وطنی که ما شرم داریم آنرا رها کنیم هرچقدر تهدید هم باشد؛ ما سربلند می‌ایستیم و افتخار می‌کنیم که میوه‌های سالها جهاد با چشمانی باز هستیم، با اختیار و اخلاص، چشمانی که با عشق و اراده با شهادت بسته شدند.
ما فرزندان مدرسه‌ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمی‌کنیم؛ ما حق خود را با خونهایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است، باز پس می‌گیریم.
ما یاد گرفتیم که اگر سلاحت را در جنگ خونین بیرون نیاوری، برده‌ای خواهی شد در بازار برده فروشان که رحم و مروتی دیگر در آنجا نیست.
ما امروز اینجا آمدیم تا به دشمن صهیونیستی بگوییم که اگر خونی را ریختی این خونها جوی‌هایی می‌شود در مسیر قدس و فلسطین. ما آمده‌ایم که به مجاهدان و مبارزانی که در مسیر شهدا گام برمی دارند بگوییم که ثبات زمین از پافشاری‌های شماست و ثبات آسمان از ثبات شما می‌باشد و ما و شما قسم خورده ایم که سلاح‌هایمان را رها نسازیم و مرزها را ترک نکنیم.
ما امروز اینجا آمدیم تا بگوییم ما در مسیر شما گام برمی داریم: مسیر عشق و جهاد، مسیر تصمیم برای پیروزی. ای شیخ راغب، ای سید عباس و ای حاج عماد شما چراغهایی بودید که راه را روشن ساختید و چراغها در پی شما و در راه شما روشن شدند؛ ما برای تمامی جهانیان خواهیم گفت که چگونه آزادی بدست می آید و چگونه با خون پیروزی محقق می‌گردد.
اما در آخر سخن التفاتی به آقا و مولایمان صاحب العصر و الزمان -روح من و همگان فدای خاک پای ایشان باد- می‌کنیم: ای آقا و مولای ما، برای ما نزد خدای متعال شهادت طلب کن که ما تا آخرین نفس در راه خدا ایستادیم و بزرگترین آرزوی ما در این راهِ پر از قربانی و فیض و سرور این است که خود و ارواحمان را فدای این خط مقدس سازیم؛ در زیر پرچم حزب الله و با چتر پیروزی خدا متعال. “بسم الله الرحمن الرحیم أُذن للذين يقاتلون بأنهم ظُلموا، وإنّ الله على نصرهم لقدير” (به آنان كه جنگ بر آنها تحميل میشود رخصت جهاد و نبرد داده شد، زيرا به آنها ستم شده، و البته خداوند بر يارى آنها كاملا تواناست) (سوره حج آیه ۲۹) اخرین کلام ما حمد و سپاس پروردگار جهانیان است و السلام علیم و رحمة الله و برکاته.”
پاسخ
#10
جهاد ادامه دارد...(شهید جهاد مغنیه) 1
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًااحزاب﴿۲۳﴾
/ تحفه ای از جهاد های تازه به دنیا آمده /
/ برسد به دست خانواده عزیز ِمغنیه /
نمی دانم چه سری است که شهدا با مولایشان حسین (علیه السلام)رابطه عجیبی دارند و این رابطه حتی بعد از شهادتشان هم ادامه دارد..
حال خطابم به توست مادرِ جهادِ عزیز!
جنازه فرزندت را انگاه که آغشته به خون بود را دیدی ، نمی دانم چه مقدار غم را درسینه ات تحمل کردی تا مبادا دشمن خوشحال شود…اما میدانم راحت می توانستی صورت به صورت پسرت بگذاری …میدانم که همه با اکرام مواظبت بودند..
اما مادر جهاد ِعزیز!
صبرکن …من مادری را می شناسم که در صحرای محشرِ کربلا بود…صحنه ای رادید که تو آن را ندیدی…تو لحظه شهادت فرزندت را ندیدی…اما مادرم زهرا درکربلا بود ، آن گاه که سر از بدن فرزندش به جفا بریدند ، درحالی که او نوه رسول خدا بود…بدنش را زیر سم اسبان له کردند و باز نگاه ممتد مادر به تکه های بدن فرزندش بود..
مادر جهاد ِعزیز!
تو شاهد این لحظه ها برای فرزندت نبودی…تو لحظه اغشته به خون شدن فرزندت را ندیدی..درحالی که بدن پسرت سالم بود، راحت به بالینش رفتی… بدن مولایم حسین (علیه السلام) سه شبانه روز زیر افتاب سوزان کربلا پناه گرفته بود..مولایم حسین (علیه السلام ) تشنه لب جان سپرد درحالی که ارثیه مادرش آب بود درحالی که مادرش کوثر بود
مادر جهاد ِعزیز!
پس آرام گریه کن مبادا صدای گریه هایت را مادرم زهرا بشنود …
مادر جهاد ِعزیز!
میدانم هر روزی که برشما میگذرد …هر صبحی که از خدا به امانت میگیری داغ فرزندت همچنان در قلبت تازه می شود…گویی کنون خبر شهادت پسرت را شنیده ای…اما بدان داغی در عالم است که مصیبتش بزرگتراز مصیبت اسمانها و زمین است وچه مصیبتی بالاتر ازمصیبت داغ کربلا؟
پس آرام وصبورانه گریه کن ..مبادا آسمانیان دوباره بهانه بگیرند ، زمینیان گریه کنند و فرشتگان ضجه سر نهند..
ای عزیز ! هر موقع داغ فرزند بردلت سنگینی کرد و خواست قلبت را ازجا بکند …هرگاه دلتنگ خنده های جهاد شدی یاد لحظه های باهم بودن..صبرکن! که میوه صبر، وصال است…
به یاد علی اکبر حسین بیفت آنگاه که پدر مانده بود با جنازه عرباًعربای پسرش که در اوج جوانی بود چه کند؟خودت را جای لیلا بگذار که چه کشید…
نه مادر!تو باید ارام وصبورانه گریه کنی …در خلوتت آن گاه که بی قرار شدی با خود این قضایا را مرور کن تا دلت ارام گیرد تا کمتر بهانه تنهایی کنی…آخر چه مصیبتی بالاتر از مصیبت حسین…؟
ای عزیز! می دانم سخت است کسی را که با آرزوهایی در ذهنت او را بزرگ کرده ای بفهمی دیگر جسمش درکنارت نیست ، اما بدان اگرچه جهاد شهید شد ولی به والله قسم.. به والله قسم او جهادهایی را زنده کرد…حتی کسانی که نام جهاد را هم تا قبل ازشهادتش نشنیده بودند بعد شهادتش شیفته و مریدش شدند…
مادر جهاد ِعزیز!
بدان جهاد زندگی خیلی از ما جوانها را احیا کرد همچون یک احیاگر…وزندگی خیلی ازما جوانها را دگرگون کرد..خیلی ها را با واژه شهادت آشنا کرد …وهمچون خودش، آنها را محکم واستوار در این راه قرار داد تا جایی که حاضرند تا پای جــــــــــان فدایی اسلام شوند و تا شهید نشوند راضی نمی شوند ، پس بدان اگر چه جهاد در کنارمان نیست ، اما مگر کسی که اهدای عضو میکند را مرده میپندارند؟؟ درحالی که به وسطه او جانهایی زنده شدند…به جان کسی که جانم در دست اوست جهاد به ما جوانها زندگی بخشید…پس او را مرده مپندار که او هنوز زنده است ، سندِ زنده بودنش ، ما جوانها هستیم …پس بی قراری نکن که بی قراری،تنها برای جوان ازدست داده هاست
مادر جهادِ عزیز!
بدان جهادت بالاخره به آرزویش رسید…بدان الان ،همین الان درکنار خداست درکنار مولایش حسین …مگر جهاد بی قرار خدا نبود…؟ مگر رابطه اش با خدا خاص و عحیب نبود…؟
مگر مادر چیزی غیر از براورده شدن آرزوی فرزندش را ازخدا می خواهد…؟
ای عزیز ِجهاد ! آرام باش که بالاخره جهادت آرام شد مگر یک روح در دوبدن نیستید ؟ پس تو هم باید به ارامش برسی…و بدان توهم روزی در جوار جهادت به آرامش ابدی خواهی رسید…
اما برای ما جوانهای جهادی دعا کن که دعای تو برحق است …
دیگر خوشحال و آرام باش که خدا از جهادت راضی شده است ..وچه چیزی بالاتر از رضایت معبود…؟
حسی در درونم میگوید هنگامی که جهاد نفس های آخرش را در این دنیا می کشید خدا در آسمان این ندا را سرداد:
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی‏» فجر/۳۰-۲۷٫
*بیا بنده خوب من*
وبدان! اجر شما که در این راه صبر کردید و کار زینبی کردید از شهید کمتر نیست…
حال ، مادرم آرام تر حرف بزن …آرام تر گریه کن. چون آرامش، دیگر از آن ِ توست تا وقتی جهادت آرام است تا وقتی ما جهادیون زنده ایم نمی گذاریم آب دردلتان تکان بخورد …نمی گذاریم اسراییل و اسراییلیان در این جهان با آرامش زندگی کنند به والله قسم آرامش را از آنها خواهیم گرفت و نخواهیم گذاشت خون جهاد و جهادهای آینده پایمال شود ، که این راه همچنان ادامه دارد…زیرا خونی که می جوشد و انسان زنده میکند، هیچ گاه پایمال نمی شود …آرام باش که خون پسرت خوب جوشید … دیگر ازخدا چه می خواهی؟بالاترازاین؟
ای عزیز!به آینده ای روشن فکرکن …آینده ای که در برابر توست …آینده ای که جهادیون ،جهاد به پا میکنند و دیگر اسراییلی نخواد بود…
ای عزیز !می دانم که بالاخره در آن جهان ِجاودان، جهادت را می بینی پس بی قراری نکن و این چند صباح دنیا را تحمل کن …دنیا چند روز بیشتر نیست…وبدان که درجوار رحمت ایزدی و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حاج عماد و مصطفی و جهاد به آرامش ابدی خواهی رسی …پس صبرِزینبی کن ،که واقعه عاشورا را زینب احیا کرد…
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ اَمواتًا بَل اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقون فَرِحینَ بِمآ ءاتهُمُ اللهُ مِن فَضلِه ال عمران ﴿۱۶۹﴾
شادی روح شهدای عزیزمان ازهر خطه این کره خاکی وبرای آرامش قلب خانواده این بزرگ مردان
صلوات
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اگر پرداخت فطریه، بعد یا قبل از عید فطر باشد اشکال دارد؟
  چیزی که از 175 شهید آموختیم...به احترامشون بخونید این متنو
Rainbow کتاب زندگینامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با عنوان سرباز ولایت منتشر شد + تصویر
  امیر توکل کامبوزیا / ادامه./
  تزریق آمپول و سرم درحال روزه اشکالی دارد؟
  از نظر اسلام قتل انسان بی گناه چه جایگاه و مجازاتی دارد ؟
  طلبه شهید
  شهید کیست؟
Star مرگ هم چاره دارد
  از کجا بدانیم که امام زمان (عج) وجود دارد؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان