امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان 10 هزار تومان

#1
پسر به بابا : بابا میشه بپرسم شما ساعتی چقدر پول در میارین ؟

.

.


.

.

.


پدر : تو نباید دخالت کنی توی این مسائل ! ولی من ساعتی 10 هزار تومان در میاریم.


پسر : بابا میشه 5 هزار تومان ازت قرض بگیرم ؟


پدر : برای این پرسیدی ؟ نه نمیشه تو پول نیاز نداری ( با حالت عصبی )


پسر بدون اینکه چیزی بگه سرشو میندازه زیر و میره توی اتاقش ...


پدر با خودش فکر کرد "چرا من عصبانی شدم ؟


باید بفهمم واسه ی چی بچه ی 10 ساله 5 هزار تومن پول میخواد !


در اتاق پسر باز شد ...


پدر : پسرم ببخشید عصبانی شدم بیا این 5 هزار تومن اما اول بهم بگو واسه ی چی میخوای این پولو؟


پسر در حالی که 4 هزار تومن پول از زیر بالشتش بیرون میاورد ...


گفت : پدر پولم کمه .. میشه بهم تخفیف بدی ؟


پدر با تعجب : تخفیف ؟ واسه ی چی ؟


پسر : میشه بجای 10 هزار تومن 9 هزار تومن بگیرین و 1 ساعت مال من باشی فردا شب ؟


میخوام فردا شب با هم شام بخوریم ...


پدر سرشو زیر انداخت و اشک از چشماش سرازیر شد...
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان