امتیاز موضوع:
  • 17 رأی - میانگین امتیازات: 4.18
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مخـــصوص عاشقای پـاپ(نُـسخه دو)

من اونیم که سایه ام نداشت.. دلش رو توی کوچه جا گذاشت.. همونکه تو دلش غمارو کاشت غیر ازین سکوت چیزی بر نداشت...
آگهی
تموم اون عشق و محبت حس این دل پاک من
چرا زیر سایه یک شب عشقمون از یادت رفت
     


دیگه نیسم
توکه از اونهمه حرفایی که به تو گفتم چیزی یادت نیست.. توکه میزاری میریو من اینجا میمونم با چشای خیس
ستایش تو و چشمات ، دلم هنوز تورو میخواد

دل بازم پر زده واسه عطر نفس هات
آن کس ک میخندد آن خبر مخوف را نشنیده است ...?
تویی که ازم گذشتن اسونه واست مثل بازیچم.. چجوری بهم میگفتی که مثل قدیما عاشقت میشم...
منو بغض و بارون سکوت خیابون دوباره شکستم چه ساده چه آسون
آن کس ک میخندد آن خبر مخوف را نشنیده است ...?
آگهی
نباشی.. کل این دنیا واسم قد یه تابوته.. نبودت مثل کبریتو دلم انبار باروته
همیشه خنده هات یادمه
جای من کی باهات هم قدمه
     


دیگه نیسم
همه چی دست توئه ، هرچی تو بگی هرچی تو بخوای

بیای و نیای باز دوست دارم

دوست دارم

دوست دارم
آن کس ک میخندد آن خبر مخوف را نشنیده است ...?
میگی نیستم قلبت خورده ترک.. خوب به درک خوب به درک..
میگی نیستم موندی تنها و تک... خب به درک.. خب به درک


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان