27-07-2015، 21:57
مثل یه دست نوشته یه عکس رو دیوار … منتظر یه توجه خسته و بی حال
یه رهگذر تنها با عقده هاش
مثل یه ساز ناکوک مثل یه نقطه فالش
مثل اشکهای سرد مثل ناله های عمیق … مثل سکوت و فکر به خاطرات قدیم
دنبال یه چیزیم واسه من تازه باشه
کلی خیال بافتم کاش کلاف فکرام واسم اندازه باشه
با اشکهام بسازم من که هرچی دارم و ندارم رو کاغذ میاد
دیگه آب از سرم گذشته
روزامم سیاهه
مثل یه ذره ی بی پناه تو تاریکی راهم
هرچند میدونم اینام یه روز عادی میشه واسم
تهش خودمم و خودم یه حفره تو شعرم
یه حس بد یه عقده تو دلم
[ T-Dey ]
دیگه راهی نمونده تا خونه … اینبار همرات یه فانوسه
تا وقتی اینه حال و روزت
بی حس و تنهایی یه گوشه
رویاتو بگیر آروم آغوشت
اینجا اینه قانونش
[ شاهین لکنت ]
هنو چفتی تو خودت هرچیزی میره فرتی تو مخت
دلگیرن همه آدمای دورت
انگار تنهایی دنبال توئه
مگه یه ادم از چند جا میخوری
ولی ورق بزن اقلکن سرحد مرگ برو نبال خودت بگرد
همه تیرهای شانست هم حروم شد
ولی تیر آخر و تو صاف تو هدف بزن
جای تیریپ رفاقت اینجا در کوزه ست
هرکی هرچی بی انصافی دیده زده تو رگ
حساب نکن هیشکی و سر سوزن
چون وقتی …
خوردنی و خوردم زدنی و زدم
بعد کل تلاش نشدم عوضی و عوض
روزگار گذشت و گذشت جوونیم چیزی بهتر نکرد این عصبی و اصلا
[ T-Dey ]
دیگه راهی نمونده تا خونه … اینبار همرات یه فانوسه
تا وقتی اینه حال و روزت
بی حس و تنهایی یه گوشه
رویاتو بگیر آروم آغوشت
اینجا اینه قانونش
یه رهگذر تنها با عقده هاش
مثل یه ساز ناکوک مثل یه نقطه فالش
مثل اشکهای سرد مثل ناله های عمیق … مثل سکوت و فکر به خاطرات قدیم
دنبال یه چیزیم واسه من تازه باشه
کلی خیال بافتم کاش کلاف فکرام واسم اندازه باشه
با اشکهام بسازم من که هرچی دارم و ندارم رو کاغذ میاد
دیگه آب از سرم گذشته
روزامم سیاهه
مثل یه ذره ی بی پناه تو تاریکی راهم
هرچند میدونم اینام یه روز عادی میشه واسم
تهش خودمم و خودم یه حفره تو شعرم
یه حس بد یه عقده تو دلم
[ T-Dey ]
دیگه راهی نمونده تا خونه … اینبار همرات یه فانوسه
تا وقتی اینه حال و روزت
بی حس و تنهایی یه گوشه
رویاتو بگیر آروم آغوشت
اینجا اینه قانونش
[ شاهین لکنت ]
هنو چفتی تو خودت هرچیزی میره فرتی تو مخت
دلگیرن همه آدمای دورت
انگار تنهایی دنبال توئه
مگه یه ادم از چند جا میخوری
ولی ورق بزن اقلکن سرحد مرگ برو نبال خودت بگرد
همه تیرهای شانست هم حروم شد
ولی تیر آخر و تو صاف تو هدف بزن
جای تیریپ رفاقت اینجا در کوزه ست
هرکی هرچی بی انصافی دیده زده تو رگ
حساب نکن هیشکی و سر سوزن
چون وقتی …
خوردنی و خوردم زدنی و زدم
بعد کل تلاش نشدم عوضی و عوض
روزگار گذشت و گذشت جوونیم چیزی بهتر نکرد این عصبی و اصلا
[ T-Dey ]
دیگه راهی نمونده تا خونه … اینبار همرات یه فانوسه
تا وقتی اینه حال و روزت
بی حس و تنهایی یه گوشه
رویاتو بگیر آروم آغوشت
اینجا اینه قانونش