امتیاز موضوع:
  • 25 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره (نسخه دوم)

یــآد از آن بهـــاری که شــد خــزان به پــآیــت ..
آگهی
یا زب ان زاهد خود بین که بجز عیب ندید
دود اهیش در ایینه ادراک انداز
تا توانی پیش کس مگشای راز بر دل این مکن زنهار بازHeartHeart
برو پیش همونا یه وخ اینجا نمونا
خراب میشی عزیزم یه وخ میشی از اونا
ز یزدان دان نه از ارکان نه از ارکان که کوته دیدگی باشد

که خطی کز خرد خیزد تو آن را از عنان بینی
آرامش سهم قلبی است
              که در تصرف خداست
یک نفس از دست غم قرار ندارم
ای گل زیبا بهای هستی من بود
گر گل خشکیده ای ز کوی تو بردم
مـثل ســیگـار تـمامـم کـن و تـرکـم کـن بـاز

مـثل ســیگـار تـمـامـم کـن و دورم انـداز...
آگهی
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
بـا دل سنگـــینت آیا هیـــچ درگیـــرد شبـــــی
آه آتشنـــاک و ســـوز سینـــه شبگیـــر مـــا
اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند

دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند
آرامش سهم قلبی است
              که در تصرف خداست
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
 سپاس شده توسط S H A Y A N
یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان