امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چند نکته مهم در شروع وبلاگ نویسی برای بلاگرها

#1
یک بلاگر تازه‌کار هستید، این خیلی خوب است که از تجربیات بلاگرهای باتجربه استفاده کنید. هر روز تعداد زیادی وبلاگ جدید ساخته می‌شوند ولی فقط تعداد اندکی از آنها به موفقیت می‌رسند و مخاطبان زیادی پیدا می‌کنند. پس این فکر خوبی است که قبل از شروع یک وبلاگ جدید از ایده‌ها و نظرات بلاگرهای حرفه‌ای بهره‌مند شوید تا مطمئن شوید استراتژی کلی شما برای راه‌اندازی و مدیریت وبلاگ صحیح است یا نه. به این شش درس وبلاگ‌نویسی از برترین بلاگرها توجه کنید:

چگونگی تولید محتوا برای سایت های تجارت الکترونیکی

درس اول: فقط به فکر پول نباشید

هر روز شاهد آن هستیم که تعداد زیادی از وبلاگ‌ها خیلی زودتر از آنچه که باید به فکر استفاده از استراتژی‌های کسب درآمد از وبلاگ می‌افتند. شما باید تا زمانی که نتوانسته‌اید جای خود را در میان وبلاگ‌های رقیب ثابت نکرده‌اید و بازدیدکننده‌های دائمی جذب نکرده‌اید، ایده کسب درآمد از وبلاگ را به آینده موکول کنید.
هر نوع استراتژی کسب درآمد از وبلاگ مستلزم آن است که بازدیدکننده‌ها به وبلاگ پول بدهند، پس اول از همه شما باید بازدیدکننده‌ها را به دست آورید. اگر زودهنگام تبلیغات و محصولات غیررایگان را در وبلاگ خود به مخاطب تحمیل کنید، بازدیدکننده‌ها از وبلاگ شما فرار می‌کنند و روند پیشرفت وبلاگ و جذب مخاطب کندتر می‌شود. به شهرت رساندن برند وبلاگ، کسب اعتبار، استفاده از استراتژی‌های صحیح بازاریابی و تولید محتوای ارزشمند باید در اولویت‌های کاری وبلاگ شما باشند.
درس دوم: در مورد چیزی وبلاگ‌نویسی کنید که دوست دارید

باید موضوع وبلاگ خود را دوست داشته باشید. وبلاگ‌ها یک شبه به موفقیت نمی‌رسند و باید برای رسیدن به اهداف مورد نظر به سختی تلاش کرد. اگر موضوع وبلاگ خود را دوست نداشته باشید چطور می‌توانید برای‌ش تلاش کنید و آنقدر زحمت بکشید تا به نتیجه برسید؟
هر چه به موضوع وبلاگ خود بیشتر علاقه‌مند باشید می‌توانید محتوای ارزشمند بیشتری تولید کنید، بیشتر به وبلاگ خود اهمیت بدهید و بهتر آن را مدیریت کنید. خیلی از افراد این روزها به سراغ موضوعات معروف برای وبلاگ خود می‌روند چون فکر می‌کنند این موضوعات می‌توانند وبلاگ آنها را زودتر به مرحله درآمدزایی برسانند.
اگر این افراد به موضوع وبلاگ اهمیت ندهند نمی‌توانند محتوای خوبی تولید کنند و در نتیجه بازدیدکننده هم نمی‌توانند جذب کنند. پس بهتر است در مورد موضوعی بنویسید که دوست دارید نه اینکه خود را مجبور به نوشتن در مورد موضوعی کنید که نه به آن علاقه‌ای دارید و نه به آن اهمیت می‌دهید.
درس سوم: تا می‌توانید در مورد SEO بیاموزید

شما نیاز خواهید داشت تا مدتی زمان بگذارید و در مورد بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو تحقیق کنید و بیاموزید. SEO دانشی است متشکل از یک مجموعه تکنیک برای کسب امتیاز بیشتر از موتورهای جست‌وجو مثل گوگل و بینگ و قرار گرفتن در نتایج اول این موتورها.
این یعنی هر چه امتیاز شما از نظر موتورهای جست‌وجو بیشتر باشد، ترافیک بیشتری جذب وبلاگ شما خواهد شد و شما بازدیدکننده‌های بیشتری برای وبلاگ خود کسب خواهید کرد. این همان روشی است که اکثر وبلاگ‌های معتبر برای جذب بازدیدکننده‌ها استفاده می‌کنند.
بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو جنبه‌های متفاوتی دارد و ممکن است برای شروع کمی شما را گیج کند. ولی اگر از وردپرس استفاده کنید کار شما ساده‌تر هست چون افزونه‌های زیادی به همین منظور برای وردپرس طراحی شده‌اند. این افزونه‌ها بررسی می‌کنند که آیا از کلمات کلیدی صحیح استفاده می‌کنید یا نه، تگ‌های عنوان را بهینه‌سازی کرده‌اید یا نه، و خیلی از موارد دیگر که سبب می‌شوند شما کمتر دچار دردسر شوید.
البته در نظر داشته باشید که رسیدن به نتایج مطلوب در بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو زمان می‌برد و یک شبه نمی‌توانید به پایان راه برسید. هیچ راه جادویی در SEO وجود ندارد که در مدت زمان کوتاهی ترافیک قابل توجهی را به وبلاگ شما هدایت کند. باید اجازه دهید موتورهای جست‌وجو طبق روال خود امتیاز شما را به مرور زمان افزایش دهند که این هم مستلزم آن است که قوانین و روش‌های صحیح بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو را رعایت کنید.
درس چهارم: موضوع وبلاگ را تغییر ندهید

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که سبب می‌شود یک وبلاگ شکست بخورد این است که وبلاگ‌نویس پیش خودش فکر می‌کند بهتر است در مورد چندین موضوع مختلف و نامرتبط به یکدیگر بنویسد. شما فقط باید در مورد یک موضوع خاص و یا موضوعات مرتبط با آن موضوع خاص به وبلاگ‌نویسی بپردازید.
درست همان زمانی که شروع به نوشتن در مورد موضوعات نامرتبط می‌کنید خواهید دید که مخاطبان دائمی خود را یک به یک از دست می‌دهید. مخاطبان دائمی فقط تا زمانی بازدیدکننده دائمی وبلاگ شما خواهند ماند که بدانند در وبلاگ شما دقیقا چه نوع محتوایی عرضه می‌شود. همین که شروع کنید به نوشتن در مورد چیزی که برای آنها مهم نیست، آنها هم وبلاگ شما را برای همیشه ترک می‌کنند.
علاوه بر این هر ترافیکی که با پست‌های نامرتبط با موضوع وبلاگ به دست می‌آورید خیلی زود از دست می‌دهید، چون افرادی که با این پست به وبلاگ خود جذب کردید بعد از خواندن آن مطلب هیچ نوشتار مرتبط دیگری که برای آنها جذاب باشد در وبلاگ شما پیدا نمی‌کنند و از وبلاگ شما خارج می‌شوند. این کار می‌تواند ترافیک شما را بی‌ثبات کند و مشکلات فراوانی برای وبلاگ شما به همراه داشته باشد. پس موضوع وبلاگ را مدام تغییر ندهید.
درس پنجم: با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید

یکی از ضروریات وبلاگنویسی، برقراری ارتباط با مخاطبان است. آنها می‌توانند منبع بزرگی از اطلاعات باشند. آنها می‌توانند با بازخوردهای خود به شما بیاموزند که چطور اوضاع وبلاگ خود را بهبود ببخشید، آنها به شما خواهند گفت که چه دوست دارند و چه توقعی از وبلاگ شما دارند، و وقتی پاسخ پیام‌ها و دیدگاه‌های آنها را بدهید به شما اعتماد می‌کنند.
پاسخ دادن به پیام‌ها و دیدگاه‌های مخاطبان سبب می‌شود تا بازدیدکننده‌ها بدانند وبلاگ شما وب‌مستر فعالی دارد که به نظر مخاطبان وبلاگ اهمیت می‌دهد. این کار باعث می‌شود وبلاگ شما در ذهن بازدیدکننده‌ها به عنوان یک وبلاگ خوب و ارزشمند باقی بماند.
درس ششم: همیشه بهترین محتوا را تولید کنید

این درس را قبلا بارها آموخته‌اید، اما محتوای وبلاگ شما اصلی‌ترین دلیلی است که بازدیدکننده‌ها را تشویق می‌کند تا به طور مداوم به وبلاگ شما سر بزنند. اگر نتوانید به اندازه کافی محتوای خوب تولید کنید آنگاه در جذب ترافیک به وبلاگ خود دچار مشکلات بزرگی خواهید شد.
بسیاری از بلاگرها زیاد به کیفیت محتوا توجه نمی‌کنند و کمیت برای آنها اهمیت بیشتری دارد. به همین خاطر است که بعد از مدتی تلاش فراوان برای تولید حجم زیادی از محتوا این سوال برای‌شان پیش می‌آید که چرا بازدیدکننده‌های زیادی به وبلاگ‌شان سر نمی‌زنند. در حالی که مشکل اصلی آنها عدم توجه به کیفیت محتوا است. میتوایند مقالاتی در رابطه با بازاریابی محتوا را در وب سایت بازاریاب آنلاین مطالعه کنید
این شش درس مهم‌ترین مواردی هستند که هر بلاگر تازه‌کاری باید به آنها توجه کند. این درس‌ها به شما می‌آموزند که چطور خیلی زود از وبلاگ‌نویسی ناامید نشوید و شانس موفقیت شما در این حرفه را به میزان قابل توجهی افزایش خواهند داد. وقتی با توجه به این موارد وبلاگ‌نویسی را شروع کردید، کم کم خواهید توانست کنترل امور را در دست خود بگیرید و بدانید چه کارهایی را باید انجام دهید و از انجام چه کارهایی باید خودداری کنید.
یشتر از ۶۶٪ وبلاگ‌ها کمتر از یک مطلب در یک ماه منتشر می‌کنند و بین ۶۰ تا ۸۰ درصد آنها بعد از نوشتن اولین مطلب کار خود را متوقف می‌کنند. معمولا وبلاگ‌ها خیلی راحت از یک ایده خوب به اسباب خجالت تبدیل می‌شوند.

کار وبلاگ‌نویسی آن‌طور نیست که همه انتظار دارند
علت این است که وبلاگ‌نویسی خیلی بیشتر از آن چیزی که شما انتظارش را دارید کار می‌برد. اینکه بخواهید به صورت بلند مدت مطالب با کبفیت بنویسید واقعا کار دشواری است و به همین دلیل در خیلی از سازمان‌ها به صورت ادامه‌دار انجام نمی‌شود.
اغلب وبلاگ‌نویس‌ها با خودشان کشمکش زیادی دارند که مطالب را در جای درست منتشر کنند. آنها باید فشار زیادی را برای حفظ کیفیت تحمل کنند. اخیرا شخصی به نام “ایمان” به من ایمیلی زده بود که فکر می‌کنم دغدغه این بلاگرها را به خوبی نشان می‌داد. او پرسیده بود:

تا جایی که من به یاد دارم همیشه این را شنیدم که راه موفقیت در وبلاگ‌نویسی این است که به صورت منظم مقاله بنویسیم. خوب این منطقی هست چون باعث می‌شود کاربران ما برای دیدن محتواهای جدید برگردند و وبلاگ را بازدید کنند. حالا این سوال برای من پیش آمده که در عصر خبرخوان‌ها (RSS)، آیا باز هم به طور منظم مطلب نوشتن مثل قبل مهم است یا اینکه باید بیشتر به کیفیت مطالب توجه کنیم؟
بگذارید به دو سوالی که مطرح شده نگاهی داشته باشیم.
آیا هنوز هم لازم است که منظم بنویسیم؟

من فکر می‌کنم ایمان حق دارد که این موضوع منظم نوشتن بین بلاگرها شایع شده. با این حال به نظر من موضوع منظم نوشتن فقط برای نگه‌داشتن بازدیدکنندگان نیست.
حجم و قاعده نوشتن مطالب به این بستگی دارد که کلا شما به چه دلیلی دارید می‌نویسید. اگر فقط برای سرگرمی یا تفریح دارید می‌نویسید، پس اصلا اهمیتی ندارد که هر چند وقت یک بار این کار را انجام می‌دهید. اما اگر دارید برای بیزینس و یا حتی ایجاد پروفایل شخصی‌تان می‌نویسید، آن‌وقت است که اهمیت دارد.
وبلاگ‌نویسی یکی از آن راه‌هایی است که باعث می‌شود برندتان را (چه شخصی و چه شرکتی) در ذهن دیگران نگه دارید. به عنوان مثال اگر من هر از چند گاهی یک بار یک مطلبی را بنویسم، احتمال این که شما برای پروژه وب خود من را فراموش کنید خیلی زیاد است. در مقابل وقتی به طور منظم می‌نویسید، طوری می‌شود که اگر چند هفته چیزی ننوشتید مخاطبان شما دل‌شان برای شما تنگ می‌شود. به عنوان مثال وقتی من بیشتر از دو هفته چیزی در وب ادوایس نمی‌نویسم، معمولا چند ایمیل دریافت می‌کنم که چرا دیگر چیزی نمی‌نویسید.
از طرف دیگر موضوع RSS هم درست است. در دنیای خبرخوان‌ها دیگر خیلی نیاز نیست که مرتب مخاطبان را برای برگشتن به وب‌سایت تشویق کنید. با این حال باید مواظب باشید که برای خودتان پیش‌فرض‌های ناصحیح نسازید. منظورم این است که اگر مخاطب شما یک کاربر حرفه‌ای باشد، دیگر لازم نیست مرتب برای‌ش بنویسید. اما هنوز RSS‌‌ها آن‌طور که باید فراگیر نشدند. هنوز خیلی از کاربران نمی‌دانند که چطور می‌شود از این فناوری استفاده کرد و از مطالب جدید مطلع شد.
در واقع یک جواب واحد و مشخص وجود ندارد که بگوید هر چند وقت یک بار باید مطلب بنویسید. این موضوع به فاکتورهایی مثل موضوع، سطح و نوع مخطابان و میزان محبوبیت وبلاگ شما بستگی دارد. اما به عنوان یک قاعده کلی من وبلاگ‌نویس‌ها را تشویق می‌کنم که حداقل یک بار در هفته بنویسند. البته اگر وبلاگ‌تان خیلی محبوب باشد، ممکن است این مقدار به روزی دو یا سه بار هم افزایش پیدا کند.
کمیت مهمتر است یا کیفیت؟

آیا ما باید بیشتر در مورد منظم نوشتن حساس باشیم یا کیفیت مطالبی که می‌نویسیم؟ شخصا من نمی‌دانم که این سوال خوبی برای پرسیدن هست یا نه. من فکر می‌کنم این سوال را بهتر است اینطور بپرسیم که: آیا من باید چیزی بنویسم که به مخاطبان من مربوط باشد؟
اگر دارید در وبلاگ‌تان مطالبی علمی و آکادمیک می‌گذارید، پس کیفیت مطالب مهمتر است. اما اگر دارید به این وسیله با دوستان‌تان ارتباط برقرار می‌کنید، برای آنها فقط مهم این است که شما بطور مداوم بنویسید.
پیشنهاد من این است که یک لیست از هر دو نوع مطالب داشته باشید. تعدادی که روی کیفیت‌شان حساس هستید، تعدادی هم مطالب کم حجم که قرار است به طور منظم و مداوم منتشر شوند. البته این بدان معنا نیست که نسبت به کیفیت مطالب کم حجم خود بی‌تفاوت باشید، اما مسئله این است که کارکرد واقعی آنها برای حفظ ارتباط با مخاطب است.
نتیجه

قطعا حرف‌های خیلی زیادی هست که می‌توان در مورد وبلاگ‌نویسی زد. اما در جواب سوالی که ایمان پرسیده بود، من فکر می‌کنم که نوشتن مداوم هنوز ضرورت دارد. ضمن این که داشتن مطالبی با استایل‌های مختلف می‌تواند در این مسیر به شما کمک کند.

منبع : یک ادمین
پاسخ
آگهی
#2
آیا شبکه های اجتماعی برای تجارت مفید هستند؟

شرکتهای کوچک باید برای رسیدن به حداکثر بهرهوری از شبکههای اجتماعی نگاه خود را به چیزهایی فراتر از ظواهر بدوزند و با تعیین اهداف محسوس، دست به تجربه بزنند پیش از هر چیز این سایتها را باید به عنوان مکملی برای حضور جدی خودتان در وب ببینید به شبکههای اجتماعی بهعنوان چیزی که اجباری نیست اما خوب است، نگاه کنید. اگر از این سایتها درست استفاده کنید میتوانید برای کسبوکار خودتان توجه بیشتری کسب کنید که همیشه چیز خوبی است. اما مهم این است که این سایتها را جایگزین حضور مستقیم خود در وب ندانید
به نظر میرسد که شبکههای اجتماعی آنلاین در حال رشد انفجاری هستند: فیسبوک، LinkedIn، Twitter، و Digg و غیره. اما اگر بپرسید که این سایتها چطور میتواند به کسبوکار شما کمک کنند پاسخ روشنی دریافت نخواهید کرد. من سعی دارم در این مقاله شبکههای اجتماعی را به شیوه بازاریابی رو در رو ارتباط بدهم که دربردارنده به اشتراک گذاری ایدهها، منابع و اطلاعات با کسبوکارهای دیگر است. اما آیا این سایتها برای اهدف شما مفید هستند؟
پیتر دلگروسو، نایب رئیس واحد ارتباطات شرکتی و سازمانی web.com میگوید: «درست است که شبکههای اجتماعی پدیدهای رو به رشد و چشمگیر هستند، اما برای یک کارآفرین سوال این است که چطور از این گرایش به عنوان یک موقعیت تجاری استفاده کند؛ نه فقط به عنوان روشی برای متصل شدن به اشخاص دیگر و صرف وقت.»
او میگوید: «پیش از هر چیز این سایتها را باید به عنوان مکملی برای حضور جدی خودتان در وب ببینید. به شبکههای اجتماعی به عنوان چیزی که اجباری نیست اما داشتن آن خوب است نگاه کنید. اگر از این سایتها درست استفاده کنید میتوانید برای کسبوکار خودتان توجه بیشتری کسب کنید که همیشه چیز خوبی است. اما مهم این است که این سایتها را جایگزین حضور مستقیم خود در وب ندانید.»
گرگ استرلینگ، کارشناس Sterling Market Intelligence، شبکههای اجتماعی را برای ملاقات اشخاص دیگر، درخواست اطلاعات یا مراجع، و در کنار آنها بازاریابی مناسب میداند. البته موارد استفادة هر شبکه اجتماعی متفاوت است. او در این زمینه میگوید: «سایتی مانند LinkedIn را میتوان برای متصل شدن به شخصی که به هر دلیلی نیاز به ملاقاتش داریم به کار برد. فیسبوک و توئیتر بیشتر برای مطلع کردن گروهی از اشخاص از یک رویداد یا خبر مناسب هستند.»
● یافتن شبکة مناسب
اینکه چندین سایت برتر را بررسی کنید و ببینید کدامیک برای شما مناسب است کار خیلی سختی به حساب نمیآید. حتی صرف یک یا دو ساعت در هفته کافی است تا ببینید که کدام سایت را بیشتر دوست دارید و با اهداف تجاریتان سازگاری بیشتری دارد. دلگروسو میگوید: «طبیعت ویروسمانند شبکههای اجتماعی واقعاً عجیب و غریب است. میتوان با استفاده از این شبکهها در مدت زمانی بسیار کوتاه توجه بسیار زیای را به خود جلب کرد.»
دلگروسو اعتقاد دارد که بهترین سایت برای شبکهسازی و منابع انسانی LinkedIn است. او میگوید: «در این سایت ابتدا باید چیزی مانند روزمة کاری ساخت و سپس میتوان از طریق آن به افراد حرفهای که افکار مشابه دارند متصل شد. اگر از این سایت با دقت و بهصورت گزینشی استفاده شود، میتواند ابزاری بسیار قدرتمند برای یافتن شرکای تجاری، مشتریان مناسب، یا حضور شخصی و سازمانی در محیط وب باشد.»
اما آقای دلگروسو برای یافتن مخاطبان گستردهتر، فیسبوک را توصیه میکند: «حتماً در فیسبوک عضو گروهی که به کسبوکارتان مربوط است شوید، تا از دیدگاه مردم درباره آن آگاهی یابید. با این کار تمام حاشیهها را دور زده و تعامل خود با مشتریانتان را روی موضوع اصلی متمرکز نگهداشتهاید.»
ریک جولیان، مدیرعامل و مدیر ارشد نوآوری در Quo Valdis است و ادعا دارد که از سرمایهگذاری یک ساله خود در شبکههای اجتماعی بازخورد مناسبی گرفته است. او میگوید: «این کار یک صورت انسانی برای کسبوکارتان درست میکند و باعث میشود که دیگران بدانند تعامل با شما چگونه خواهد بود. وقتی همه چیز یکسان باشد مردم ترجیح میدهند با کسی تعامل داشته باشند که به نظرشان جالبتر میرسد.»
این شرکت در پنج شبکه اجتماعی، و چندین شبکه کوچکتر معرفی شده است.
گستردگی جغرافیایی و بهینهسازی جستوجو
در وهله اول به نظر میرسد که حضور در همه این سایتها یک کار وقتگیر باشد. آقای جولیان اشاره میکند که میتوانیم بعضی از مطالب خود را در چند سایت به طور همزمان قرار بدهیم. اگر من ویدیویی در مورد خدمات شرکتم روی YouTube قرار دهم و با کاربران آن در مورد ویدیوی مذکور بحث کنم، آن را روی وبلاگم نیز قرار خواهم داد، در صفحه فیسبوک شرکت هم قسمتی را به آن اختصاص خواهم داد، و پیوند مربوط به آن را در توئیتر نیز تبلیغ خواهم کرد.
بنابراین فقط با یک محتوای یکسان هر پنج سایت را پر کردهام و لازم نیست که برای هر یک محتوای متفاوتی درست کنم. به این ترتیب گستره جغرافیایی حضورم بیشتر میشود.
رابرت جنسن مدیرعامل یک شرکت فعال در زمینه املاک و مستغلات به نام Jenson Group در لاسوگاس است. او در این زمینه رویکردی جدی و تجاری دارد. جنسن میگوید: «من به جای نوشتن مطالب آزاد در وبلاگ یا نظرات شخصی سعی میکنم که مخاطبان را در مورد مسائل مهم در کسبوکار املاک و مستغلات آموزش بدهم. من تمام تلاشم را میکنم که مطالب نه فقط در لاسوگاس، که مرکز فعالیتم است، بلکه در همه جای کشور قابل استفاده باشد.»
او از مقالات خودش در وبلاگ خود و شبکههای اجتماعی برای کسب اعتبار بیشتر و شناساندن خود به عنوان یک متخصص در امر املاک و مستغلات استفاده میکند. جنسن میگوید: «به این ترتیب امکان ریسک برای شرکا و مشتریان کاهش مییابد و به علاوه از طریق شناساندن خودم به عنوان یک متخصص، پوشش رسانهای خوبی هم دریافت میکنم.»
آخرین و مهمترین مورد ارزش شبکههای اجتماعی برای موتورهای جستوجو است. هر قدر سایتهای بیشتری نام و پیوند سایت شما را داشته باشند در نتیجه جستوجو زودتر دیده خواهد شد؛ بنابراین بیشتر امکان دارد که مصرفکنندگان آن را پیدا کنند.
اشتباهات رایج در بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی
فراگیری استفاده از شبکههای اجتماعی در بین کاربران موضوعی نیست که بتوان آن را به سادگی نادیده گرفت و از کنار آن بیتفاوت عبور کرد. کمپانیهای کوچک و بزرگ در سراسر دنیا نیز از اهمیت بسترهای جدید تبلیغاتی خبر دارند و سبک جدیدی از بازاریابی را مبتنی بر شبکههای اجتماعی در این دنیای بیپایان به راه انداختهاند. اما بسیاری از آنها هنوز دست به اشتباهات آزاردهندهای میزنند.
جذابیت و امکانات ارائه شده توسط شبکه های اجتماعی مختلف نظیر اینستاگرام و فیسبوک یا اپلیکیشن های پیامرسان مانند وایبر، واتساپ و تلگرام سبب شده با توجه به کمهزینه بودن و در عین حال جامعهی آماری بالای کاربران این سرویسها، بستر خوبی برای تبلیغات و بازاریابی شبکه های اجتماعی کمپانیهای کوچک و بزرگ فراهم شود تا بتوانند محصولات، خدمات و سرویسهای خود را بیش از پیش به کاربران معرفی کنند.در این سبک دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بازاریابی شبکه های اجتماعی ، طبیعتا گسترهی فعالیت شما وسیعتر بوده و دست شما برای اجرای برنامهی نوین بازتر است. از انواع تبلیغات گرفته تا برگزاری مسابقات مختلف عکسهای خودگرفت (سلفی) و عکس با محصولات مختلف شرکتها، همه و همه سبب میشود کاربران بیشتری نسبت به گذشته درگیر بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای پیامرسان شوند.
اما بسیاری از شرکتهای تازه وارد یا حتی برخی شرکتهای بزرگ تنها به کلیت موضوع اهمیت میدهند؛ غافل از اینکه بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی اصول و قواعد خاص خوش را دارد. گرچه قصد نداریم امروز به مرور این قوانین بپردازیم و بیشتر هدف ما این است که اشتباهات رایج در بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی را برای شما بازگو کنیم که گاهی در عین سادگی و مضحک بودن میتواند اثرات و تبعات منفی را برای شما در پی داشته باشند.
تمرکز بر تعداد دنبالکنندهها: بسیاری از شرکتها تنها سعی میکنند برای خود دنبالکننده یا به اصطلاح فالوئرها بیشتری جمعآوری کنند و تصور میکنند اگر به هر قیمتی که شده دنبالکنندهی بیشتری داشته باشند موفقتر خواهند بود. قطعا این تفکر اشتباه است و تعداد دنبالکنندهها آنقدری که آنها تصور میکنند اهمیت ندارد. ولی وقتی شما بتوانید محصول یا خدمت خود را به خوبی معرفی کنید و کاربران نیز از کیفیت آنها راضی باشند، بدون شک برنامهی بازاریابی شما نتیجهی مثبت داده و به صورت خودکار تعداد دنبالکنندگان شما بیشتر میشود.
ارسال غیرمعمول محتوای بیربط: سالانه 176 میلیون نفر در دنیا خریدهای خود را به صورت آنلاین انجام داده و محصولات و سرویسهای مورد نظر خود را پیدا میکنند و بدون شک در این بین شما نمیتوانید با ارائهی مداوم و غیرمعمول محتوای بیربط و آزاردهنده مخاطبان و کاربران را مجاب کنید تا از محصولات شما خریداری کنند.
هیچگاه دنبالکنندهها را به چشم یک خریدار دست به نقد نگاه نکنید: براساس تحقیقات انجام شده تنها 12 درصد کاربران شبکههای اجتماعی بعد از دیدن تبلیغات تمایل به خرید محصول یا خدمات دارند و در نتیجه تعداد پستهای زیاد زمانی موثر است که بتواند فروش خوبی را برای شما در پی داشته باشد.
روی کانالهای ورودی زیاد متمرکز نشوید: خیلی از بازاریابان یا بسیاری از شرکتها تصور میکنند اگر اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام، واتساپ، وایبر و کلی شبکه اجتماعی و اپلیکیشن پیامرسان دیگر حضور داشته باشند میتوانند فروش خوبی را تجربه کنند که بدون شک به دلیل نداشتن تمرکز و کنترل کافی این نظریه با شکست روبرو خواهد شد. به عنوان مثال سرویسهایی چون اسنپچت رشد بسیاری خوبی داشتهاند و همیشه فعال هستند؛ ولی 1.23 میلیارد کاربر فیسبوک افرادی هستند که از این نوع تبلیغات در طول روز زیاد میبینند.
نداشتن شخصیت برند: شخصیت برند در بازاریابی و ارائهی محصولات از اهمیت ویژهای برخوردار است و بسیاری از شرکتها هنوز برخلاف اینکه نتوانستهاند برندسازی خوبی داشته باشند و شخصیت برند خود را پیدا کنند، پا در عرصهی بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی میگذارند. جالب است بدانید هنوز 22 درصد کمپانیها ارزش ایجاد شخصیت را در بازاریابی برند خود درک کردهاند.
ارسال اسپم: همهی کاربران حتی خود شرکتها و بازاریابان آنها از پیامها و پستهای اسپم ناراحت و فراری هستند؛ ولی بدون هیچ دلیلی به صورت پیاپی و بیوقفه برای کاربران و دنبالکنندگان خود مطالب مختلف و آزاردهنده ارسال میکنند.
انجام تمامی کارها به صورت شخصی: در حالی که خیلیها از برنامهها ابزارهای زمانبندی استفاده میکنند، در مقابل هنوز خیلیها تمایل دارند خودشان به صورت شخصی تمامی کارهای مربوط به بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی از جمله کمپینها یا ارسال هزاران پیام را بر عهده بگیرند که با این روش هیچگاه به خوبی حق پیام تبلیغاتی شما ادا نمیشود.
ارسال پیام مشابه در چند کانال بازاریابی مختلف: بدون شک هر پلتفرمی نیازمند سبک خاصی از ارائهی محتوا و بازاریابی است. حتما پیش میآید که کاربران و دنبالکنندگان شما در چند شبکهی مختلف پیگیر اخبار و تبلیغات شما باشند که انتشار محتوای تکراری برای آنها آزاردهنده خواهد بود.
نداشتن استراتژی مشخص: 90 درصد مشاغل دارای استراتژی شبکههای اجتماعی هستند؛ بنابراین بدون هرگونه تحلیل کاربردی و مشخص کردن اهدافشان اقدام به برگزاری کمپین یا ارسال محتوای تبلیغاتی نمیکنند. ولی همچنان هستند شرکتهایی که بدون برنامه اقدام میکنند و انرژی، هزینه و وقت خود را بیهوده هدر میدهند.
اگر به نظر شما موارد دیگری از اشتباهات رایج در بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی وجود دارد، آنها را در بخش نظرات با ما و سایر کاربران زومیت به اشتراک بگذارید.
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  سئو را از کجا شروع کنیم
  نکته‌هایی برای طراحی سایت مورد پسند گوگل
  انواع باگ های برنامه نویسی
  روش‌های تشخیص زبان برنامه‌نویسی سایت
  افراد تاثیر گذار در تاریخچه‌ی زبان‌های برنامه نویسی
  مهم‌ترین زبان‌های برنامه نویسی تا به امروز
  تاریخچه‌ی زبان‌های برنامه نویسی
  زبان برنامه نویسی Perl چیست؟
  معرفی وبلاگ MY DARK WORD
  چه زبان برنامه نویسی برای شما مناسب است؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان