امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

باگواس خواجه اسکندر

#1
نگارنده :انی کاظمی

باگواس خواجه اسکندر 1

او در جریان دزدیده شدن اشیاء قیمتی قبر کورش ، والی پارس را که بیگناه بود به این کار متهم ساخت . (ایران باستان ص ۱۵۶۵). کنت کورث گوید: نبرزن با هدایائی نزد اسکندر آمد و جزء همراهانش خواجه ای بود باگواس نام . این جوان از حیث صباحت منظر مثل و مانند نداشت . او محبوب اسکندر گشت چنانکه سابقاً محبوب داریوش بود و به اصرار او اسکندر نبرزن را عفو کرد. اسکندر جشنی برای باکوس در کرمان تشکیل دادو روزی مست و لایعقل در مجلس رقصی که محبوب او باگواس خرج آنرا داده بود، حضور یافت .
این خواجه تاج گلی را جایزه برد و در حال تاج را برسرگذارده از نمایشگاه گذشت پهلوی اسکندر نشست ، در این وقت مقدونیها دست زدند و فریادکنان از اسکندر خواستند که بوسی به او بدهد و اسکندر او را به آغوش کشید و بوسید. درباب اختلاف والی پارس با باگواس ، کنت کورث گوید: وقتی والی هدایائی برای اسکندر آورد، ولی به باگواس چیزی نداد. به والی گفتند که این خواجه نزد اسکندر بسیار عزیز وگرامی است . او درجواب گفت من میخواهم نزد دوستان اسکندر مقرب شوم نه پیش زنان غیر عقدی او، و عادت پارسیها بر این نبود که مردانی را که باعمل شنیع خود را در ردیف زنان درمی آورند مرد بدانند. چون باگواس ، این بشنید قدرت خود را برضد اورسی نس والی بکار برد تا اسکندر در قضیه ٔ سرقت اشیاء قبر کورش ، اتهام او را پذیرفت و او را کشت .
  • از ایران باستان ج ۲ ص ۱۸۷۵
  • پیرنیا، حسن ( مشیرالدوله). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲
باگواس خواجه اسکندر 1


پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان