امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دلم به حال عشق میسوزد..○•○

#1
می اندیشم زندگی رویاییست و بال و پری دارد به اندازه عشق.
بیاندیش که اندازه عشق در زندگیت چقدر است؟
آثار عشق در کجای زندگیت است؟

دلم به حال عشق می سوزد
چرا سالهاست کسی را عاشق ندیده ام ؟
مگر نمی دانیم برای هر کاری عشق لازم است

رهگذری آرام از کنارم می گذرد و بدون احساسی می گوید : صبح بخیر
صدایش در صدای باد و باران گم می شود و به گوش قلبم نمی رسد

زمان می گذرد و در انتهای راه می فهمی چقدر حرف نگفته در دل باقی ماند

حرفهایی که می توانست راهی به سوی عشق باشد
حرفهای ناتمامی که در کوچه های بن بست زندگی اسیرند
ناگهان لحظه غربت می رسد و تو در میابی که چقدر زود دیر شده
به تکاپو می افتی ... در غربت بیابان، در کوچ شبانه پرستوها
در لحظه وصال موج و ساحل دنبال عشق می گردی.
دیر شده خیلی دیر
دلم به حال عشق میسوزد..○•○ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط ...asall... ، AmItiSe ، عليرضا1 ، پيشي ي ملوس ، Apathetic ، pink devil ، علی جوکر1 ، Mrs f.a.t.e.m.e.h ، ~~SARA:HIVA~~ ، نازنین* ، عطرینا ، єη∂ℓєѕѕღ
آگهی
#2
من چشمهایـــم را بستم و تو قایــم شدی ..
من هنـــوز روزها را می شــمارم!..
و تـــو پیدا نمیشوی !..
یا من بازی را بلــد نیستم !
یا تو جر زدی !
دلم به حال عشق میسوزد..○•○ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، aCrimoniouSs
#3
شب و روزم گذشت به هزار آرزو
نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او

نه سلامم سلام، نه قیامم قیام
نه نمازم نماز، نه وضویم وضو

دل اگر نشکند به چه ارزد نماز
نه بریز اشک چشم، نه ببر آبرو

نه به جانم شرر، نه به حالم نظر
نه یکی حسب‌حال، نه یکی گفت‌وگو

نه به خود آمدم، نه ز خود می‌روم
نه شدم سربلند، نه شدم سرفرو

همه جا زمزمه است، همه جا همهمه است
همه جا «لاشریک... »، همه جا «وحده... »

نبرد غیر اشک، دل ما را به راه
نکند غیر آه، دل ما را رفو

نشوی تا حزین هله با مِی نشین
هله سر کن غزل، هله تر کن گلو

به سر آمد اجل، نسرودم غزل
همه‌اش هوی و های، همه‌اش های و هو

هله امشب ببر به حبیبم خبر
که غمش مال من، که دلم مال او

هله از جانِ جان، چه نوشتی؟ بخوان !
هله گوش گران! چه شنیدی؟ بگو !

بِبَریدم به دوش، به کوی می‌فروش
که شرابم شراب، که سبویم سبو
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
#4
لــَب هـآیـَـم رآ اَز بَـس گــَـزیـבِهـ اَم زَפֿـم شُـבهـ اَنـב



مَـטּ مـآنـבهـ اَم کـہ چــِـرآ



تــآوآטּ نــَیـآمَـבنـَـت رآ لــَـب هـآیـَـم بـآیـَב بــِـבهـَـنــב
cof cof
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، aCrimoniouSs
#5
دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد...

دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد...
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
#6
زندگی مثل امپول زدنه هرچی سفت تر بگیری دردش بیشتره..
راحت باش بیخیال....AngelAngelAngel
دلم به حال عشق میسوزد..○•○ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
آگهی
#7
در جـَـــوابـــِ اَشکـــــ هـــای گـــَرمَمـــ،

کهــ روی گونهــ هایَمـــ سُرسُرهـــ بــازی مــی کَـــردَنــد...

بــِــینـــِ آنـــ همهـــ آدمــــ،

در آخــــرینــــ دیــــدار ِ رسمــــی مان....

نبایــــد مـــی گفـــتـــی:

"دُنــــیای شُمـــا چـــِقـــَدر قـــَشَنگــــ اَستـــ"

دلـــ اَستــــ دیـــــگــَــر

مـــــی شکـــــنــــد...
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
#8
انقدر مراسرد کرد..از خوش ..که حالا بجای دل بستن یخ بسته ام...!!
اهای!!!روی احساسم پا نگذارید ..لیز میخورید..
دلم به حال عشق میسوزد..○•○ 1
پاسخ
#9
جـــــدا که شدیم…

هر دو به یک احســـاس رسیدیم

تو به “فراغـــــــــــت”

من به “فراقــــــــــــت”

یک حرف که مهم نیست….
دلم به حال عشق میسوزد..○•○ 1
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، Apathetic
#10
قطار می رود

تو می روی

تمام ایستگاه می رود

و من چقدر ساده ام

که سالهای سال

در انتظار تو

کنار این قطار رفته ایستاده ام

و همچنان

به نرده های ایستگاه رفته

تکیه داده ام...
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان