22-05-2013، 8:16
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود دست دلم می لرزد...
اما به خواجه می سپارم تا امید را از دلم نگیرد;
دلم می خواهد همیشه بگوید:
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور......
اما به خواجه می سپارم تا امید را از دلم نگیرد;
دلم می خواهد همیشه بگوید:
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور......