امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

میدانستم عاشق بارانی...♦♦

#31
باز دل آسمان گرفته....

بغضش را با تمام وجود حس میکنم

از آن بغضهاست که اگر بشکند ویران می کند

خوش به حال آسمان که گهگاه بغض دارد و گهگاه ویران میکند

آسمان نمی داند که دل من تا ابد بغضی دارد که یارای شکستن ندارد
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
آگهی
#32
نقطه ضعفت،موهای بلند من بود

می خواهم کوتاهشان کنم

بر نمی گردی؟
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
میدانستم عاشق بارانی...♦♦ 4
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
#33
یک نفر در همین نزدیکی ها چیزی به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است . . .
خیالت راحت باشد ، آرام چشمهایت را ببند . . .
یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است . . .
یک نفر که از همه زیبایی های دنیا ، تنها تو را باور دارد . .
میدانستم عاشق بارانی...♦♦ 4
پاسخ
#34
توراحس میکنم هردم...

که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی...

من از شوق تماشایت...

نگاه از تو نمیگیرم....

تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....

ولی...افسوس...این رویاست....

تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....

تو با من مهربان بودی...

واین رویا چه زیبا بود....

ولی.... افسوس.... که رویا بود....
میدانستم عاشق بارانی...♦♦ 4
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، aCrimoniouSs
#35
جلسه محاکمه عشق بود...

وقاضی این دادگاه عقل بود...

عشق محکوم بر تبعید به دورترین نقطه مغز ....

یعنی فراموشی بود

قلب تقاضای عفو عشق را داشت...

ولی همه ی اعضا با قلب مخالف بودند...

قلب شروع به طرفداری ازعشق کرد..

آهای چشم...

مگه تونبودی که هر روز آرزوی دیدنش را داشتی؟؟

ای گوش...

مگه تونبودی که آرزوی شنیدن صدایش را داشتی؟؟

وشما...پاها...

همیشه آماده رفتن به سویش بودین...

حالا چرا اینچنین با او مخالفین؟؟؟

همه ی اعضا رو بر گرداندن وبه نشانه ی

اعتراض جلسه را ترک کردند!

تنها عقل و قلب در جلسه ماندند!

عقل گفت...دیدی قلب؟؟

همه آخرش هم از عشق بیزارند

ولی من متحیرم که باوجود که عشق بیشتر ازهمه تو را آزرده....

چرا هنوز از او حمایت میکنی!

قلب نالید و گفت...من بدون وجود عشق دیگر نخواهم بود

وتنها تکه گوشتی هستم که درهرثانیه کار ثانیه قبل را...

تکرار میکند...

من فقط با وجود عشششششق

یک قلب واقعی هستم!
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs ، ..WonDerfull..
#36
خوابم یابیدارم؟
توبامنی...بامن..

همراه و همسایه...

نزدیک تر از پیرهن

باورکنم یانه؟ هرم نفس هاتو...

ایثار تن سوزه نجیب دستاتو..

خوابم یا بیدارم؟؟

لمس تنت خواب نیست؟

این روشنی از توست؟

بگو از آفتاب نیست!

بگو که بیدارم...

بگو که رویا نیست..

بگو که بعد از این جدایی باما نیست..

اگه این فقط یه خوابه...

بذار تا ابد بخوابم...

بذار آفتاب شم تو خواب و....

ازتو چشم تو بتابم...
میدانستم عاشق بارانی...♦♦ 4
پاسخ
آگهی
#37
دوست داشتن یعنــــی:
اونی که اگه صــــــد دفعه هم ناراحتــــش کنی
هربار میـــــــگه این دفعه آخـــــریه که می بخشــــــمت
و بازم با اخـــــم میاد توی بغــــــلت! ... !
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط aCrimoniouSs
#38
بــــــآورڪـטּ خیلے حرفــــ است


وفــآدار دستـهآیے بـاشے
ڪـہ یکـبار همـ لمســشآטּ
نکــرده اے
میدانستم عاشق بارانی...♦♦ 4
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، ..WonDerfull..
#39
خوابیدن میان دستهای تو
بیدار شدن رو به روی چشمان تو

دیدن لبخند هر روزه ی تو

گرفتن دستای گرم تو

سر بر بازوی تو نهادن

سر را به سینه فشردن

راه رفتن, بازو به بازو کنار نگاه تو

این است تنها ارزوی من

رویای همه شبهای من


ہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہہ{}ہہہہہہہہہہہہہہہہہہ
فهیمه شاعر شده!Tongue
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، ..WonDerfull.. ، aCrimoniouSs
#40
کـمـی هـم بـیـشـتـر… فـراتـر از تـصـورت…

سـخـت اسـت بـرایـم تـوصـیـفـش…

تـا بـه حـال نـمـیـدانـم،

دیـده ای درمـانـدگـی و بـی قـراری هـای من را یـا نـه…؟

بـغـض فـرو خـورده در گـلـویـم

بـهـانـه گـیـری هـای دل بـی قـرارم

و یـا…غـم نـهـفـتـه در نـگـاهـم،…

کـه بـه خـدا قـسـم،

هـیـچ یـک از ایـن هـا، دیـدن نـدارد…

باهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم . . .

کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟

!وقتی کســی

جایت آمد …

دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….میگویــند :

عاشــقت

هســتند برای همیشه نه ……فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !و این است بازی باهــم بودن..

بیــــا

باید امشب جور دیگر نگریست

جور دیگر گونه ای دیگر گریست

و حالا من به آرامش خواهم رسید

اما بدون تو آرامشی که دیگران آن را به این نام میخوانند

اما من آن را فلاکتی میخوانم و بس

اینجا شادی برای من معنا ندارد

هنوز سردرگمم که آیا تورا فراموش کنم یا نه

آیا به امید روزی بنشینم که تو مرا میبینی یا نه

اینجا فقط تنهایی و غم و انتظار معنا دارد

تاریک است و بی روح

حتی پرنده ای در آن پر نمیزد

حتی صدای خنده ی کودکی شنیده نمی شود

فقط صدای ناله ی من گاه گاه بلند می شود

که تو را می خواند...!
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط ..WonDerfull.. ، aCrimoniouSs


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ღ♥ღاگه عاشق دیوار بودم...ღ♥ღ
  ایا شما هم عاشق شده اید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (مخصوص عاشقا )
  #عاشق شده بود...
  پیری ومعرکه گیری #زوج عاشق !
  کسی هست که عاشق نباشه؟
  عاشق مغرور
  عاشق مغرور
  عاشق ها بیان
Exclamation امشب هوا بارانی است...
Heart چطور کسی که دوستش داریم را عاشق خودمان کنیم؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان