من باشم و تو باشی و باران.. •♣•

[*Nafas*]

من یاد تو را تا کردم و لای آن کتاب حافظ روی طاقچه که تو به من هدیه کرده بودی پنهان کردم …
آری خوب می دانم که دیگر نیستی ولی چه کنم که همه ی فال هایم تا ابد بوی تو را خواهند داد ؟!

[maryam.ekh]

لعنت به بعضی خاطره ها ؛
که مثل مینهای عمل نکرده ،
توی روحت کاشته شده !
و با یک حرف میترکوننت ... !!!

[*Nafas*]

دست تو اگر بود ، دست من در جیبم نبود …

[maryam.ekh]

آرزوهایمان* را برآورده می کنی ؛

قهرها را آشتی میدهی

و سخت*ها را آسان

تلخ*ها را شیرین میكنی

و دردها را درمان

[*Nafas*]

درعجبم!من که راننده نیستم...



چراهرکس به من میرسد مسافر است؟

[maryam.ekh]

شبيه يك شماره اي تنها روي گوشي تلفن همراه ....

نه نامي...

نه نشاني...

مدت هاست من يك تماس از دست رفته ام...

[*Nafas*]

.
خیلی وقتها خیلی دیر آدمهای اطرافت را میشناسی …
آونوقت تازه یاد میگیری به خیلی ها بگویی “لطفا جلوتر نیا”
.

[L.A.78]

بی قرارم امشب...

دلم آغوشت را میخواهد
تا در آن آرام و رام
گوش کنم به صدای قلبت
و زندگی کنم
در هوای نفس هایت
و عاشق تر شوم
و نفس هایم به شماره بیفتند
و بیقرار تر شوم...
دلم میخواهد
باز
تو باشی
و من

[L.A.78]

معشوقـــــــــــــه ای پیـــــــــــدا کـــــــــــرده ام به نـــــــــــام روزگــــــــــــار !!!!

ایــــــــــــن روزهــــــــــــا سخـــــــــــت مرا در آغــــــــــــوش خــــــــــویش

به بـــــــــــازی گــــــــــــرفته اســـــــــــت !!!

[aCrimoniouSs]

پسرک؛دخترک مرگ مغزی بود ، هر روز قلبش را اهدا میکرد …