اس ام اس محرم سری10

[ηἔ∂Δ]

 امشب ای مردم غفلت زده مهلت بدهید . تا که حر سوی ره راست ز بیراهه شود . اصغرم را بگذارید که تا فردا صبح . سن قربان شدنش کامل و ششماهه شود






یا اباعبداله...
زودتر کاری بکن که اربعین نزدیک است...
قصدم این نیست به کار تودخالت بکنم...
حرف حرف تو...
ولی راضی نشو آقاجان...
به رفیقم که حرم رفته حسادت بکنم...




 
سوختم ز اتش هجر تو پدر تب کردم . روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم . تازیانه چو عدو بر سرو رویم می زد . نا امید از همه کس روی به زینب کردم





گـفـتـم از ایـنـجـا تـا کـــربـلا ، چـقـدر راه اسـت ؟
گـفـت ، آنـقـدر کـه بـگـویـی " الـسـلام و عـلـیـک یـا ابـاعـبـدالـلـه "






عالم همه قطره اند و دریاست حسین . خوبان همه بنده اند و مولاست حسین . ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش . از بس که کرم دارد و اقاست حسین




این چند روزه که شبکه سه تصاویر پیاده روی اربیعین رو پخش میکرد اصلا توی حال و هوای خودم نبودم همش منتظر بودم منم به این جمعیت بپیوندم انشاالله فردا عازم سفر به سرزمین عشق هستم و اگه امکانش بود براتون از اوناجا پست میزارم از همگی شما دوستان حلالیت می طلبم در ضمن نایب زیاره همتون هستم انشاالله یا علی





مِصرَع نخُست كرْبلا ميخواهَم
در مصْرعِ بعد كَربَلا ميخواهَم
ايراد نَدارد،به كَسى چِه اصلاً؟
شِعر خودَم است،كرْبلا ميخواهم...

اللّهم ارْزقنا حَرَم...





دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را
در یک غروب سرخ بلای عدیده را
با ناله ام زمین زمان گریه می کتد
از مادر ارث برده ام این اشک دیده را
من با همین لبان خودم نیمه های شب
یادم نمی رود که چگونه مقابلم
بستند دست عمه قامت خمیده را
دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش
طفل یتیم و وحشت و رنگِ پریده را

شهادت امام سجاد زین العابدین(ع) تسلیت و تعزیت باد





آنكِه در شِش ماهگى بابُ الحَوائج ميشَود

گر رسَد سنّ عَمو قطعاً قيامت مى كُندْ...

سَلام برْ شَهزاده عَلى اصْغَر...





ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند

ذكر ارباب "ع" نباشد همگي بى كارند...

صلّي الله عليك با ابا عبدالله...






دانی که چرا مهر جبین خاک حسین است؟ / چون قبله ی دل پیکر صد چاک حسین است

دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟ / بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است
دانی که چرا آب فراتست گل آلود؟ / شرمنده زلعل لب عطشان حسین است
دانی که چرا کعبه ی حق گشته سیه پوش / یعنی که خدا هم عزادار حسین است






بر سينه ي من نوشته بين الحرمين ...

نصف قلبم با ابالفضل ، نصف ديگر با حسين ...





دو دســت بــــریده اش کــــافیست . . .
بــــرای گــــــرفتن دســـت تمــــام عـــــالمیــــــان . . .

ألسَــــلاَمُ عَلَیکَــــــــ یَــــــا أبـــوُالفَضل ِ اَلعَبّــــــاس





اَز اين فَراقِ تو آقا به چِشمامْ
يه ذَره همْ نموندِه ديگِه سويي

يِه روز ميشه مَنم بِگم تو پُستامْ
مَن و حرَم ، هَمين الانْ ، يِهويي...

اللهّم ارزُقنا كَرْبَلا...







میان روضه ها و سینه زنی های این روز ها ....
محکم تر از همیشه میزنم به سینه ام !
انگار میخواهم پلی بزنم ،
از قلب خود ،
به خاک کف پای ارباب دیرینه ام !! ....

جوان و غرور ؟ نه آقا ... گدای هفده ساله نمی خواهید ؟ ........