همه چیز راجع به سریال پلیسی آمین

[Apathetic]

سلام .
این تاپیک ، مخصوص هواداران و دنبال کنندگان سریال آمین هست .
این سریال یک هفته ای میشه که تموم شده ولی طبق گفته برخی عوامل ، سری دومش ساخته خواهد شد .


اسم : آمین
ژانر : پلیسی
مدت زمان : 19 قسمت 45 دقیقه ای
شبکه ی پخش : شبکه 1
مدت زمان پخش : مهر و ابان 94
کارگردان : منوچهر هادی - بهرنگ توفیقی
فیلمنامه : زامیادسعدوندیان
تهیه کننده : جواد نوروزبیگی
بازیگران : داریوش فرهنگ ، شاهرخ استخری ، سودابه بیضایی ، کاظم بلوچی ، اشا محرابی ، هادی ساعی ( قهرمان اسبق تکواندو جهان ) ، روزبه معینی ، شهرزاد کمال زاده و ....

خلاصه داستان :
همایون تمدن ، جنایتکار حرفه ای و خطرناک که سه سال قبل برادر سرهنگ سلیم یعنی احمد سلیم را به قتل رسانده بود، پسری جوان دارد به نام یاشا ، که سال پیش همسرش در یک انفجار به قتل میرسد ، او برای سالگرد وی به ایران آمده و پلیس ها او را برای دستیابی به همایون زیر نظر میگیرند ...

داستان این سریال به قدری جذاب است که بیننده نمیتواند لحظه ای چشم بردارد و کار دیگری انجام دهد . همچنین غافلگیری های زیادی در فیلمانمه وجود دارد و همه یز انقدر طبیعی ست که تمامی بینندگان تا اخرین لحظه گول میخورند . لوکیشن های اکشن و زیبای این سریال ، ان را متمایز میکند . بازی خوب بازیگران به ویژه در نقش های منفی ، باعث میشود مخاطب یک حس صمیمیت با هر دو نوع کاراکترهای داستان را به خوبی برقرار کند !

نقش اصلی سریال را شاهرخ استخری بازی میکند ؛ پسری که در اوایل امدن خود به ایران کاملا طبیعی و نورمال جلوه میدهد و به پلیسان در دستگیری پدرش کمک و با انا همکاری میکند ، تا از مظنون به شاهد پرونده مبدل شود . اما با شروع حملات گروه های نامعلوم به این پسر ، حساسیت سرهنگ و پلیس روی او بیشتر میشود و تمام سعی خود را میکنند تا مراقب او باشند ، پس از بارها سوء قصد ، زمانیکه پلیس قصد انتقال یاشا تمدن را به زندان برای ملاقات با پدرش میدهد ، ان گروه ها که میخواهند این پدر و پسر را بکشند باز حمله میکنند و این بار یاشا در حین دویدن از دست متجاوزین تصادف میکند . پلیس مراقبت از او را در بیمارستان نیز ادامه میدهد و خلافکاران بار دیگر به او سوء قصد میکنند اما او اسیبی نمیبیند ؛ عین تمام دفعات قبل در اخرین لحظه همواره اتفاقی میفتد که او از اسیب دیدن در امان بماند ، جز تصادفش که ربطی به متجاوزین نداشت . اما این ، تمام ماجرا نیست . پس از ترخیص از بیمارستان ، او که این بار به دستور سرهنگ با تعداد نیروهای بیشتری از پلیس به سمت زندان پدرش حرکت میکرد ، دوباره در دام گروه های خلاف می افتد و یکی از انها او را با خود به مترو میبرد ، اما در انجا یاشا تمدن برخلاف همیشه ، برای نجات جان متجاوز ، بر روی پلیس اسلحه میکشد و همراه با مجرم فرار میکند و این ، تازه شروع ماجراست ! این ، یعنی حقیقت ؛ یاشا تمدن روی واقعی خود را نشان میدهد . او در حقیقت سر دسته ی گروه خلافکاری ست که برای سازمانی ناشناس در خارج از کشور که در دزدی عتیقه فعالیت میکنند کار میکند . داستان ، با نمایش شخصیت و هویت واقعی یاشا تمدن جذاب تر میشود و از ان قسمت به بعد ، همه چیز غیر قابل تصور میگردد ..

داریوش فرهنگ ، نقش سرهنگ سلیم را بازی میکند ؛ پلیسی که برادر خود را از دست داده و قاتلش همایون تمدن می باشد . او با کمک پسر تمدن ، همایون را دستگیر میکند اما با مشخص شدن هویت واقعی یاشا تمدن ، سرهنگ سلیم از نیروهای خود استفاده و به گروه انها نفوذ میکند . در این بین ، او خواهرزاده ای دارد به نام سارا که دختر احمد ، برادرش است . همچنین یک داماد که همسر سارا میباشد به نام حامد و هردوی انان سروان های نیروی انتظامی هستند . سروان حامد مامور میشود که همراه با همایون تمدن به درون گروه انها نفوذ کند و با هویتی جعلی خود را بردیا ، فردی که به دنبال پول و اطلاعات است معرفی کند . سرهنگ سلیم ، در همه ی ماموریت ها نظاره گر کار است و گاهی خود در عملیات شرکت میکند . او چند بار مخفیگاه یاشا تمدن و پدرش را میابد ولی انها فرار میکنند . یک بار نیز انها سارا را گروگان میگیرند و به همین دلیل هویت حامد نیز لو میرود . قبل از رسیدن پلیس به باشگاه اسب سواری که محل مخفی شدن گروه خلافکارها و گروگان هایشان سارا و حامد بود ، انها از انجا فرار میکنند . قبل تر نیز ، همایون بخاطر اینکه سرهنگ سلیم به پسرش شلیک کرده بود و دست یاشا به شدت مجروح شده بود ، فیلمی الکی از صحنه ی کشتن حامد برای سرهنگ میفرستند . پلیس بار دیگر دیر میرسد ، حامد در ان مدت دیگو  که یکی از افراد اصلی ان گروه بود را کشت . تحقیقات سرهنگ راجع به ان سازمان خاص و اطلاعاتی که تمدن به دنبال انها بود ادامه پیدا میکند و داستان همینطور جذاب و جذاب تر میشود .. و پلیس هم همانطور که یاشا تمدن بیشتر پیش میرود ، قوی تر میشود و در نهایت همه چیز غیر قابل تصور میشود ...

امین حیایی در نقش حامد ، پلیسی است که داماد سرهنگ سلیم میباشد . او به طور نامحسوس وارد باند تبه کار میشود اما پس از لو رفتن هویتش ، به گروه پلیس باز میگردد .

اشا محرابی در نقش سارا است که بک سروان و عمویش سروان سلیم میباشد . او با مشکلات احساسی و عاطفی زیادی دست و پنجه نرم میکند و سرهنگ نیز به او کمک میکند تا قوی تر شود ، سارا یک دختار جسور و با برنامه است و یکبار بخاطر دوستش مارال ، گروگان یاشا تمدن میشود ، اما بعدا با کمک همسرش حامد ، ازاد میشود ..

سودابه بیضایی در نقش نیروانا ، دختر باند تبه کار است که بین عواطف خود گیر کرده و نمیداند یاشا را انتخاب کند ، یا الکس ، مردی که شاید به او نیز علاقه داشته باشد . او علنا به یاشا تمدن ابراز علاقه میکند اما یاشا به او پاسخی نمیدهد . نیروانا فردی شجاع و بی رجم است و پس از تمام شدن کارهایش همه را میکشد ..

بهناز جعفری ، نقش مریم نوین را بر عهده دارد . دختری که با نام جعلی تارا فرهمند فعالیت میکرد و همچنین ، همسر اصلی یاشا تمدن بود . دختری ا نام الکی مریم نوین که به ظاهر زن یاشا بود جای او کشته میشود . مریم دختری دقیق است که زمانی که به همراه دیگو برای بردن یاشا و نشان دادن هویت واقعی شان امده بود ، توسط سروان سلیم دستگیر میشود . سرهنگ با او حرف میزند و حرفهایش انقدر تاثیر گذار است که او با انها همکاری میکند و قید پسری را که دوستش داشت میزند . در اخر او با نهایت شجاعت ، به دیدن یاشا تمدن به خواست خود و با نظاره گری پلیس میرود که توسط یاشا به قتل میرسد .. البته یاشا هم او را دوست داشت ؛ اما با خیانتش ، دیگر هیچ احساسی باقی نمانده بود .

همچنین قهرمان تکواندوی ایران و جهان ، هادی ساعی در این سریال در نقش سرگرد فرهاد آریا است و عمده دلیل انتخاب او ، استفاده از مهارت های خوبش کی باشد .



امین حیایی ( حامد ) :


از صحنه های لو رفتن هویت یاشا تمدن :


یاشا و نیروانا ( شاهرخ استخری و سودابه بیضایی ) :


حامد :


پشت صحنه :





نماهایی از سکانس های سریال :


















این سکانس ، مربوط به قسمت هفتم میباشد . زمانیکه یاشا تمدن در بیمارستان بستری ، و باند تبه کار برای حفظ ظاهر دختری را به منظور کشتن یاشا به بیمارستان فرستادند .



تهیه و تنظیم : وبسایت فلشخور