امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نحوهـ ی تشخیصـ دختــر نقشـ اصلیـ در رمانهـا

#1
از اونجایی که بیشتر دخترها اول شخص هستن و خودشون راوی داستان اند دیگه نیازی به تشخیصشون نیست و فقط ویژگی هاشون و میگم. Angel
قد و بالا:اگر دختر داستان دارای قد بلند(بین 170 تا 180)باشد در این صورت یک سر و گردن از پسر داستان کوتاهتره.اگر قد دختر داستان کوتاه باشد(از170 سانتی متربه پایین)در این صورت قد دختر تا بازوی پسر میرسد.حالا هر اتفاقی هم که میخواد بیفته مثلا موهاش و بالا سرش جمع کنه،رو سکو بایسته،کفش پاشنه بلند بپوشه،همه ی این کارا رو باهم انجام بده،بالا بره و پایین بیاد بازم قدش از پسر داستان کوتاهتره و این نسبت قدی هیچوقت تغییر نمیکنه و دختره همیشه قدش از پسره کوتاهتره! :cool:


مرض داشتن:داشتن مریضی از صفات خیلی بارز برای یک دخترنقش اصلیه و واقعا پسندیدست.حالا این مریضی فرق نمیکنه که روحی روانی باشه یا جسمی.مریضی هایی که چندوقته مد شده تو رمان ها عبارتنداز:فوبیای ترس از محیط های بسته،افت فشار،افسردگی و احساس تنهایی که درنهایت موجب نخوردن غذا و زیر سرم رفتن میشه،شکست عشقی از عشق سابق که باعث میشه دختر داستان به هیچ پسری اعتماد نکنه و با خودش بگه دیگه عاشق هیچ پسری نمیشم(که همه ی اینا درحد حرف و گول زدن خواننده ی گرامیه،چون دختره از همون اول که پسره نقش اصلی تو داستان میاد میخ و مبهوت قیافه ی پسره میشه،بعد مثلا خودش و میگیره که من از این پسره خوشم نمیاد و بعد از 40 یا 50 صفحه کل کل rding (این و درنظر داشته باشید که دختره تو صفحه ی 20 ام این کل کلا عاشق پسره شده اما غرورش مانع بروز میشه و ازاین حرفا)دختره عاشق پسره میشه.حالا یا بعد از عاشق شدن کلی داستان و کش میدن واین دختر پسری که هفت خط روزگارن متوجه عشق هم نمیشن یا حتی اگر متوجه عشق هم بشن و به هم اعتراف کنن بعد از اعتراف یه اتفاقی میفته،یه سوءتفاهمی پیش میاد،یکی دختره رو میدزده و یا حالا هرچی باعث میشه که تعداد صفحات و زیاد بشن و به قول خودمون شیر آب و تو رمان باز کنن و داستان و کش بیارن.) pill


خوب خیلی از مسئله پرت شدیم.داشتیم درباره ی مریضی ها حرف میزدیم.داشتن مریضی ها تو رمان خیلی کارآمده و باعث نزدیکی بیشتر دختر پسر میشه.مخصوصا اینکه این مریضی باعث غش کردن دختره هم بشه.از دیگر مریضی ها مسموم شدنه که باعث سرگیجه و حالت تهوع در دختر میشه(البته فقط حالت تهوع نه خودش!به دختر داستان این انگا نمی چسبه!)که همین سرگیجه و حالت تهوع ساده باعث گم شدن دست و پای پسر داستان میشه و سریع دختره رو میندازه رو کولش و میبره بیمارستان. cof

و اما یکی مهمترین مریضی ها که چهارچوب داستان و میتونه شکل بده وخودش یه رمان و بچرخونه بیماریه قلبیه!این بیماری واقعا بیماریه خوبیه مخصوصا وقتی که نیاز به پیوند داشته باشه.در اکثر موارد فردی که قلبش و به دختر داستان پیوند میدن یه شوهری،برادری،پدری(البته پدر جوونا)چیزی داره که بیشترشون این شرط و میزارن که درصورتی قلب فلان عزیزمون و میدیم که باهامون ازدواج کنه یا همیشه پیشمون باشه یا یه چیزی مثل اینا.
اصلا آدم وقتی این رمانا رو میخونه دلش میخواد یه مریضی ای بگیره تا اینجوری بختش باز بشه!(البته این روش بخت باز شدن درحد خواسته ی دل میمونه و حتی اگر پری آرزوها هم بگه خواستت و بگو به زبون جاری نمیشه! حالا درسته طرف شغل خیلی مهمی داره اما به نظر شما باوجود همچین اتفاقاتی که درزندگی میتونه بیوفته،همچین آرزویی ریسک نیست؟مگر اینکه از قبل تمام شرایطش و تعیین کنید و حواستون باشه که چیزی رو جا نزارید تا بعدن براتون شر بشه.دیگه خوددانید)

آقا حالا از این حرفا و توصیفات بگذریم میخوام بدونم چرا دختر داستان سرتاپاش کهیر نمیزنه؟ ناخونش تو گوشت نمیره؟بابا اینا همشون مریضی ان! امراض طبیعی ای هم هستند و اگر تو رمانتون بیاریدش رمانتون و طبیعی میکنه و از حالت مصنوعی در میاره.(برید حال کنید با این اطلاعاتی که برای قابل لمس شدن رماناتون بهتون میدم).


صدا:در یک کلام ظریف و گوش نواز،دارای عشوه ای غیر عادی که در دامنه و بسامدهای این صوت زیبا نهفته است. c24
یعنی اصلا کاری نداشته باشید ویژگی های شخصیتی دختر چجوریاست.این مورد برای تمام دختران صدق میکنه.فکر نکنید که چون دختر داستان شخصیتش تخس و شیطونه صداش ناز نداره.یا اگه چاله میدونی حرف میزنه لطیف نیست حالا ممکنه عشوه نداشته باشه اما وقتی عاشق شد و تیپ و قیلفش تغییر کرد این عشوه ی خفته ی موجود درصداش بیدار میشه.پس بدونید صدا در اکثر موارد لطیف و قشنگه در بقیه ی موارد هم صداش توصیف نشده تا بدونیم نازکه یا کلفت!


ریخت وقیافه:اگر نویسنده بخواد دختر داستان و با قیافه ی معمولی بکشه اول کلی مشخصات ظاهری دختره رو که مشخصات ظاهریه انجلینا جولیه رو توصیف میکنه بعد میگه که قیافه ی معمولی ای داشتم و فقط چشمام سگ داشت و جذاب بود.

اگرنویسنده بخواد دختره خوشگل باشه کل بازیگرا خوشگل هالیوود و میریزه تو یه ظرف،همو میزنه و قاطی میکنه و یه فرشته تحویلت میده(حالا فرض کن که فرشته هه آرایش هم بکنه!اون دیگه چه شود!!!)
اگر نویسنده ی داستان متواضع باشه و بخواد نرمال بنویسه میگه که دختره با آرایش خیلی خوشگل بود.

اما امان از وقتی که بخواد جذاب و با سیاست بنویسه.رفتاراش و کپی رفتار اسکارلت اوهارا مینویسه قیافش وهم اینجور توصیف میکنه(این ماله وقتیه که بخواد جای مهمی بره که نیاز به جذبه و ثابت کردن خودش داره):
موهای پرکلاغیم و با کش محکم بستم به طوری که چشمام و کشیده تر و مغرور نشون میداد،پوست برنزم و با کرم براق کردم ومژه های وحشی و بلندم رو با ریمل حالت دادم.خط چشمی داخل چشمام کشیدم و رژ لبی روی لبام.به چشمان با نفوذم درون آینه نگاه کردم و گفتم فلانی!تو باید بازی رو ببری.
راستی این و هم باید اضافه کنم که این دختر در اکثر موارد پرسینگ ناف داره واغلب در اثر فعالیت زیاد فشارش میفته و پسره میبرش بیمارستان.


یک مطلب جالب:هرچی دختر داستان هفت خط تر باشه و راحت تر با پسرا معاشرت داشته باشه پاک تره.یعنی مورد داشتیم با همه ی پسرای دانشگاش صحبت میکرده و یه عالمه دوست پسر اجتماعی داشته.تو مهمونی ها باهر سرو وضعی میرفته ساعت 3 نصفه شب برمیگشته خونه اما حتی یه دونه دوست پسر هم نداشته و مثل قدیسه ها در این مورد زندگی میکرده!حالا برعکسش هرچی دختره مظلوم تر و ساده تر و به قول نویسنده های خلق کنندشون پاک تر بوده بیشتر شکست عشقی میخورده و با کسی دوست میشده و رابطه داشته.اصلا یه دونه رمان خوندم دختره یه دونه بچه 7 ساله داشت و پدره از دستش به خاطر این بی آبرویی سکته کرده بود!اما نویسنده چنان چشمان مظلومش و توصیف کرده بود از عشق پاکش حرف زده بود که آدم احساس میکرد داره داستان پاکترین دختر دنیارو میخونه.من دیگه نمیدونم چی بگم!



یک توانایی مهم : توانایی بچه دار شدن در مواقع حساس از جمله مهمترین توانایی های دخترای داستانه.یعنی هرجا دختر پسره داشتن از هم جدا میشدن یکی از تکنیک های نویسنده ها اینه که بچه میندازن تو دامنشون و اینا رو انقد به خاطر این بچه کنار هم نگه میدارن تا عاشق هم بشن و سوءتفاهمی که بینشون پیش اومده بود رفع بشه.این واقعا ویژگی بسیار مهمیه که فقط دختران رمان ها وفیلم های ایرانی دارنش. 25r30


زبون:داشتن زبونی به درازی فرش قرمز مراسم گلدن گلوب 497 از جمله صفات پرطرفدار دختر رمانِ.یعنی این چیزایی که تو رمانا مینویسن هرچی آموزش و تربیت و زمانی رو که مامانامون که برامون صرف کردن هدر میده،روی چیزهایی مثل ادب و تربیت،احترام به بزرگتر،حفظ حرمت خودمون جلوی جنس مقابل آروم بودن و دوری از پرخاشگری خط بطلان میکشه.یعنی این دخترای توی رمان از هرترفند و بی ادبی ای برای ضایع کردن پسرای توی رمان استفاده میکنن و جالب ترهم اینه که این بی ادبی ها خیلی طرفدار داره بین خواننده ها و پسر نقش اصلی داستان اون دخترای آروم و ملیح و بااصالت تو داستان و ول میکنه و میاد عاشق اون دختر وحشی ای که انگار از قوم آپاچی ها یا مغول هاست میشه.جالب هم اینجاست که وقتی از زبون پسره حرف میزنن پسره میگه عاشق این حاضر جوابیشه!بعد ازدواج هم که دختر داستان به شدت آروم میشه و هردو طرف میزنن تو فاز عشقولانه.(اینجا دیگه دخترداستان با سیاست عمل میکنه چون میدونه مردا زنی رو که انقد حاضرجوابی میکنه و بهشون توهین میکنه دو روزه میفرستن ور دل ماماناشون.)
آقا جان!بابا جان!شوخ و شیطون بودن و باحال بودن معنیش بی ادبی نیست.نویسنده های عزیز شما که نمی تونید یه شخصیت باحال بنویسید خوب توی یه فاز دیگه بنویسید.این و بدونید که اینکه دختر داستان باهر پسری که از راه میرسه کل کل میکنه اصلا قشنگ نیست.


یه ویژگی دیگه که این دخترا دارن اینه که همیشه عاشق مزخرف ترین فرد داستان میشن.نویسنده میاد کلی رو ویژگی های ظاهری پسره مثل پول و کارخونه و قیافشون کار میکنه اما اخلاقش در حد جیگر تو کلاه قرمزیه.نویسنده برای جذاب شدن کارش از غیرتی شدن معروف استفاده میکنه که توی رمان ها خیلی جذابه!اما انقدر شخصیت پسره مزخرفه و پسره خودش و بالا میدونه که همین غیرتی بازیشه هم میره رو اعصاب آدم.برعکس اون پسره بقیه ی پسرایی که دور و اطراف پسرن شخصیت جذاب وجالبی دارن.یا حتی اگه شخصیت پسر داستان هم خوب باشه بقیه ی پسرای داستان از نظر اخلاق ازش سرن!یعنی اگر دقت کنی توی 90 درصد رمانا پسری که همیشه کنار دخترست و دختره اون و مثل برادرش میدونه جذاب تر و باحال تر و دوست داشتنی تره. 4fvf (نمیدونم شایدم من اینطوریم و دوست دارم دختره با این پسر غیر اصل کاریه ازدواج کنه.لطفا نظرتون و دراین باره بگید)نحوهـ ی تشخیصـ دختــر نقشـ اصلیـ در رمانهـا 1
پاسخ
 سپاس شده توسط √ ΙΔΙΞΗ SΤΙF √ ، †cυяɪøυs† ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، ×ИамеLеsS× ، ÆҐÆŠĦ ، tati2013 ، . . . P oo R ! A . . . ، ~~ƧЄƬƛƦЄ~~ ، ناشناس ناشناس ، ρυяρℓє_ѕку ، -Demoniac-
آگهی
#2
هههههههه واقعا درسته

خدا نخواست……
میگیم خدا   خواست……!!!













پاسخ
 سپاس شده توسط sober
#3
خخخخ دمت جیز واقعا درسته  :cool:
پاسخ
 سپاس شده توسط sober
#4
بیشتر رمان دختره:
_قدش خیلی بلنده چشمای رنگی دماغی که خدادای عمل شده. لبای خوشگل موهای بلند و...
خیلی تکراری شده._.
+مرسی
کاش همه می فهمیدن...
دل بستن به کلاغی که دل دارد،
بهتر از دل بستن به طاووسیست که
تنـــــــــــها زیـــــــــــــــــــــــــــبایی دارد . . .
نحوهـ ی تشخیصـ دختــر نقشـ اصلیـ در رمانهـا 1
پاسخ
 سپاس شده توسط sober ، Tᴀᴍᴏʀᴀ Pɪᴇʀᴄᴇ ، †cυяɪøυs†
#5
با این مورد آخری شدیدن موافقم...
پاسخ
 سپاس شده توسط sober
#6
سپاس جالب بود

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ ʙғғ#]

نحوهـ ی تشخیصـ دختــر نقشـ اصلیـ در رمانهـا 1
پاسخ
 سپاس شده توسط sober
آگهی
#7
[quote='ภครเ๓' pid='3120376' dateline='1447225168']
از اونجایی که بیشتر دخترها اول شخص هستن و خودشون راوی داستان اند دیگه نیازی به تشخیصشون نیست و فقط ویژگی هاشون و میگم. Angel
   قد و بالا:اگر دختر داستان دارای قد بلند(بین 170 تا 180)باشد در این صورت یک سر و گردن از پسر داستان کوتاهتره.اگر قد دختر داستان کوتاه باشد(از170 سانتی متربه پایین)در این صورت قد دختر تا بازوی پسر میرسد.حالا هر اتفاقی هم که میخواد بیفته مثلا موهاش و بالا سرش جمع کنه،رو سکو بایسته،کفش پاشنه بلند بپوشه،همه ی این کارا رو باهم انجام بده،بالا بره و پایین بیاد بازم قدش از پسر داستان کوتاهتره و این نسبت قدی هیچوقت تغییر نمیکنه و دختره همیشه قدش از پسره کوتاهتره! :cool:


   مرض داشتن:داشتن مریضی از صفات خیلی بارز برای یک دخترنقش اصلیه و واقعا پسندیدست.حالا این مریضی فرق نمیکنه که روحی روانی باشه یا جسمی.مریضی هایی که چندوقته مد شده تو رمان ها عبارتنداز:فوبیای ترس از محیط های بسته،افت فشار،افسردگی و احساس تنهایی که درنهایت موجب نخوردن غذا و زیر سرم رفتن میشه،شکست عشقی از عشق سابق که باعث میشه دختر داستان به هیچ پسری اعتماد نکنه و با خودش بگه دیگه عاشق هیچ پسری نمیشم(که همه ی اینا درحد حرف و گول زدن خواننده ی گرامیه،چون دختره از همون اول که پسره نقش اصلی تو داستان میاد میخ و مبهوت قیافه ی پسره میشه،بعد مثلا خودش و میگیره که من از این پسره خوشم نمیاد و بعد از 40 یا 50 صفحه کل کل rding (این و درنظر داشته باشید که دختره تو صفحه ی 20 ام این کل کلا عاشق پسره شده اما غرورش مانع بروز میشه و ازاین حرفا)دختره عاشق پسره میشه.حالا یا بعد از عاشق شدن کلی داستان و کش میدن واین دختر پسری که هفت خط روزگارن متوجه عشق هم نمیشن یا حتی اگر متوجه عشق هم بشن و به هم اعتراف کنن بعد از اعتراف یه اتفاقی میفته،یه سوءتفاهمی پیش میاد،یکی دختره رو میدزده و یا حالا هرچی باعث میشه که تعداد صفحات و زیاد بشن و به قول خودمون شیر آب و تو رمان باز کنن و داستان و کش بیارن.) pill


   خوب خیلی از مسئله پرت شدیم.داشتیم درباره ی مریضی ها حرف میزدیم.داشتن مریضی ها تو رمان خیلی کارآمده و باعث نزدیکی بیشتر دختر پسر میشه.مخصوصا اینکه این مریضی باعث غش کردن دختره هم بشه.از دیگر مریضی ها مسموم شدنه که باعث سرگیجه و حالت تهوع در دختر میشه(البته فقط حالت تهوع نه خودش!به دختر داستان این انگا نمی چسبه!)که همین سرگیجه و حالت تهوع ساده باعث گم شدن دست و پای پسر داستان میشه و سریع دختره رو میندازه رو کولش و میبره بیمارستان. cof

   و اما یکی مهمترین مریضی ها که چهارچوب داستان و میتونه شکل بده وخودش یه رمان و بچرخونه بیماریه قلبیه!این بیماری واقعا بیماریه خوبیه مخصوصا وقتی که نیاز به پیوند داشته باشه.در اکثر موارد فردی که قلبش و به دختر داستان پیوند میدن یه شوهری،برادری،پدری(البته پدر جوونا)چیزی داره که بیشترشون این شرط و میزارن که درصورتی قلب فلان عزیزمون و میدیم که باهامون ازدواج کنه یا همیشه پیشمون باشه یا یه چیزی مثل اینا.
   اصلا آدم وقتی این رمانا رو میخونه دلش میخواد یه مریضی ای بگیره تا اینجوری بختش باز بشه!(البته این روش بخت باز شدن درحد خواسته ی دل میمونه و حتی اگر پری آرزوها هم بگه خواستت و بگو به زبون جاری نمیشه! حالا درسته طرف شغل خیلی مهمی داره اما به نظر شما باوجود همچین اتفاقاتی که درزندگی میتونه بیوفته،همچین آرزویی ریسک نیست؟مگر اینکه از قبل تمام شرایطش و تعیین کنید و حواستون باشه که چیزی رو جا نزارید تا بعدن براتون شر بشه.دیگه خوددانید)

   آقا حالا از این حرفا و توصیفات بگذریم میخوام بدونم چرا دختر داستان سرتاپاش کهیر نمیزنه؟ ناخونش تو گوشت نمیره؟بابا اینا همشون مریضی ان! امراض طبیعی ای هم هستند و اگر تو رمانتون بیاریدش رمانتون و طبیعی میکنه و از حالت مصنوعی در میاره.(برید حال کنید با این اطلاعاتی که برای قابل لمس شدن رماناتون بهتون میدم).


   صدا:در یک کلام ظریف و گوش نواز،دارای عشوه ای غیر عادی که در دامنه و بسامدهای این صوت زیبا نهفته است. c24
   یعنی اصلا کاری نداشته باشید ویژگی های شخصیتی دختر چجوریاست.این مورد برای تمام دختران صدق میکنه.فکر نکنید که چون دختر داستان شخصیتش تخس و شیطونه صداش ناز نداره.یا اگه چاله میدونی حرف میزنه لطیف نیست حالا ممکنه عشوه نداشته باشه اما وقتی عاشق شد و تیپ و قیلفش تغییر کرد این عشوه ی خفته ی موجود درصداش بیدار میشه.پس بدونید صدا در اکثر موارد لطیف و قشنگه در بقیه ی موارد هم صداش توصیف نشده تا بدونیم نازکه یا کلفت!


   ریخت وقیافه:اگر نویسنده بخواد دختر داستان و با قیافه ی معمولی بکشه اول کلی مشخصات ظاهری دختره رو که مشخصات ظاهریه انجلینا جولیه رو توصیف میکنه بعد میگه که قیافه ی معمولی ای داشتم و فقط چشمام سگ داشت و جذاب بود.

   اگرنویسنده بخواد دختره خوشگل باشه کل بازیگرا خوشگل هالیوود و میریزه تو یه ظرف،همو میزنه و قاطی میکنه و یه فرشته تحویلت میده(حالا فرض کن که فرشته هه آرایش هم بکنه!اون دیگه چه شود!!!)
   اگر نویسنده ی داستان متواضع باشه و بخواد نرمال بنویسه میگه که دختره با آرایش خیلی خوشگل بود.

   اما امان از وقتی که بخواد جذاب و با سیاست بنویسه.رفتاراش و کپی رفتار اسکارلت اوهارا مینویسه قیافش وهم اینجور توصیف میکنه(این ماله وقتیه که بخواد جای مهمی بره که نیاز به جذبه و ثابت کردن خودش داره):
   موهای پرکلاغیم و با کش محکم بستم به طوری که چشمام و کشیده تر و مغرور نشون میداد،پوست برنزم و با کرم براق کردم ومژه های وحشی و بلندم رو با ریمل حالت دادم.خط چشمی داخل چشمام کشیدم و رژ لبی روی لبام.به چشمان با نفوذم درون آینه نگاه کردم و گفتم فلانی!تو باید بازی رو ببری.
   راستی این و هم باید اضافه کنم که این دختر در اکثر موارد پرسینگ ناف داره واغلب در اثر فعالیت زیاد فشارش میفته و پسره میبرش بیمارستان.


   یک مطلب جالب:هرچی دختر داستان هفت خط تر باشه و راحت تر با پسرا معاشرت داشته باشه پاک تره.یعنی مورد داشتیم با همه ی پسرای دانشگاش صحبت میکرده و یه عالمه دوست پسر اجتماعی داشته.تو مهمونی ها باهر سرو وضعی میرفته ساعت 3 نصفه شب برمیگشته خونه اما حتی یه دونه دوست پسر هم نداشته و مثل قدیسه ها در این مورد زندگی میکرده!حالا برعکسش هرچی دختره مظلوم تر و ساده تر و به قول نویسنده های خلق کنندشون پاک تر بوده بیشتر شکست عشقی میخورده و با کسی دوست میشده و رابطه داشته.اصلا یه دونه رمان خوندم دختره یه دونه بچه 7 ساله داشت و پدره از دستش به خاطر این بی آبرویی سکته کرده بود!اما نویسنده چنان چشمان مظلومش و توصیف کرده بود از عشق پاکش حرف زده بود که آدم احساس میکرد داره داستان پاکترین دختر دنیارو میخونه.من دیگه نمیدونم چی بگم!



   یک توانایی مهم : توانایی بچه دار شدن در مواقع حساس از جمله مهمترین توانایی های دخترای داستانه.یعنی هرجا دختر پسره داشتن از هم جدا میشدن یکی از تکنیک های نویسنده ها اینه که بچه میندازن تو دامنشون و اینا رو انقد به خاطر این بچه کنار هم نگه میدارن تا عاشق هم بشن و سوءتفاهمی که بینشون پیش اومده بود رفع بشه.این واقعا ویژگی بسیار مهمیه که فقط دختران رمان ها وفیلم های ایرانی دارنش. 25r30


   زبون:داشتن زبونی به درازی فرش قرمز مراسم گلدن گلوب  497 از جمله صفات پرطرفدار دختر رمانِ.یعنی این چیزایی که تو رمانا مینویسن هرچی آموزش و تربیت و زمانی رو که مامانامون که برامون صرف کردن هدر میده،روی چیزهایی مثل ادب و تربیت،احترام به بزرگتر،حفظ حرمت خودمون جلوی جنس مقابل آروم بودن و دوری از پرخاشگری خط بطلان میکشه.یعنی این دخترای توی رمان از هرترفند و بی ادبی ای برای ضایع کردن پسرای توی رمان استفاده میکنن و جالب ترهم اینه که این بی ادبی ها خیلی طرفدار داره بین خواننده ها و پسر نقش اصلی داستان اون دخترای آروم و ملیح و بااصالت تو داستان و ول میکنه و میاد عاشق اون دختر وحشی ای که انگار از قوم آپاچی ها یا مغول هاست میشه.جالب هم اینجاست که وقتی از زبون پسره حرف میزنن پسره میگه عاشق این حاضر جوابیشه!بعد ازدواج هم که دختر داستان به شدت آروم میشه و هردو طرف میزنن تو فاز عشقولانه.(اینجا دیگه دخترداستان با سیاست عمل میکنه چون میدونه مردا زنی رو که انقد حاضرجوابی میکنه و بهشون توهین میکنه دو روزه میفرستن ور دل ماماناشون.)
   آقا جان!بابا جان!شوخ و شیطون بودن و باحال بودن معنیش بی ادبی نیست.نویسنده های عزیز شما که نمی تونید یه شخصیت باحال بنویسید خوب توی یه فاز دیگه بنویسید.این و بدونید که اینکه دختر داستان باهر پسری که از راه میرسه کل کل میکنه اصلا قشنگ نیست.


   یه ویژگی دیگه که این دخترا دارن اینه که همیشه عاشق مزخرف ترین فرد داستان میشن.نویسنده میاد کلی رو ویژگی های ظاهری پسره مثل پول و کارخونه و قیافشون کار میکنه اما اخلاقش در حد جیگر تو کلاه قرمزیه.نویسنده برای جذاب شدن کارش از غیرتی شدن معروف استفاده میکنه که توی رمان ها خیلی جذابه!اما انقدر شخصیت پسره مزخرفه و پسره خودش و بالا میدونه که همین غیرتی بازیشه هم میره رو اعصاب آدم.برعکس اون پسره بقیه ی پسرایی که دور و اطراف پسرن شخصیت جذاب وجالبی دارن.یا حتی اگه شخصیت پسر داستان هم خوب باشه بقیه ی پسرای داستان از نظر اخلاق ازش سرن!یعنی اگر دقت کنی توی 90 درصد رمانا پسری که همیشه کنار دخترست و دختره اون و مثل برادرش میدونه جذاب تر و باحال تر و دوست داشتنی تره. 4fvf (نمیدونم شایدم من اینطوریم و دوست دارم دختره با این پسر غیر اصل کاریه ازدواج کنه.لطفا نظرتون و دراین باره بگید)[img]http://www.forum.98ia.com/images/smilies/2/-2-1خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

چه با حال Heart Heart Heart Heart Heart BlushAngel:hiccp::hiccp::500::498:
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  نحوهـ ی تشخیصـ پسر نقشـ اصلیـ در رمانهـا
Rainbow ویـژگی هــآی رفتــآری دختــر خـآنم هــا-طنـــز ☺

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان