این کتاب در چهار بخش به هم پیوسته به خوانندگان عرضه شده است که در آن مجموعه ای از مقالات آلن روب گرییه – ایلیا ارنبورگ – ژان پل سارتر- رولان بارت- کلود سیمون- اوژن یونسکو- سیمون دوبوار- ژان ریکاردو- آلبر کامو و .... آمده است.
مجموعهی مقالات از آلن روب گرییه – ایلیا ارنبورگ – ژان پل سارتر- رولان بارت- کلود سیمون- اوژن یونسکو- سیمون دوبوار- ژان ریکاردو- آلبر کامو و ....
تدوین و ترجمه: ابوالحسن نجفی
ناشر: نیلوفر
این کتاب در چهار بخش به هم پیوسته به خوانندگان عرضه شده است، بخش اول تحت عنوان "ادبیات و واقعیت" منتخبی است از مهم ترین سخنرانی هایی که در ماه اوت 1962 در مجمعی از نویسندگان شرق و غرب به همت " انجمن اروپایی نویسندگان" و به دعوت " اتحادیه ی نویسندگان شوروی" در شهر لنینگراد صورت گرفت. بخش دوم با نام " ادبیات چه می تواند بکند" شامل همه ی سخنرانی های ارائه شده در انجمنی است که سال بعد با عنوان مباحث مجمع لنینگراد به دعوت روزنامه ی "کلارته" فرانسه در پاریس تشکیل شد و جمعی از نویسندگان صاحب نظر فرانسوی در آن سخنرانی کردند، بخش سوم شامل برخی از مقالات گردهمایی است که هم زمان با این همایش در شهر لاهتی فنلاند تشکیل شد و بخش چهارم هم شامل چند مقاله و مبحث در همین زمینه است، به انتخاب ابوالحسن نجفی در ارتباط با موضوع اصلی کتاب که از منابع مختلف گردآوری و در انتهای کتاب آورده شده است. در مقالات بخش اول که آثار کسانی جون لئونید لئوف، واسلی اکسیوموف، ایلیا ازنبورگ و آلن روب گری یه ... ناتالی ساروت و ژان پل سارتر در بین آن ها دیده می شود، تضاد جدی و عینی در بین نویسندگان فرانسوی و اروپایی که معتقدند در مهد آزادی زندگی می کنند با نویسندگان روس که تحت سایه ی ایدئولوژی حاکم بر کشورشان می نوشتند وجود دارند و این حالت در جای جای مقالات پیداست، لحنی مشفقانه که به صراحت به لحنی خصمانه می گراید، خشمی که هر دو طرف نسبت به یکدیگر دارند.
در مقالات بخش اول که آثار کسانی جون لئونید لئوف، واسلی اکسیوموف، ایلیا ازنبورگ و آلن روب گری یه ... ناتالی ساروت و ژان پل سارتر در بین آن ها دیده می شود، تضاد جدی و عینی در بین نویسندگان فرانسوی و اروپایی که معتقدند در مهد آزادی زندگی می کنند با نویسندگان روس که تحت سایه ی ایدئولوژی حاکم بر کشورشان می نوشتند وجود دارند
این نحوه ی نگاه در مجموعه ی مقالات سال بعد در فرانسه بیشتر فرصت بروز و ظهور پیدا می کند و در آن جا ژرژ سمپرون به بررسی ادبیات و نیروهای حاکم بر جامعه می پردازد و سیمون دوبوار از توانایی های ادبیات می گوید و ژان پل سارتر از خواندن برای معنا دادن به زندگی صحبت می کند در بخش سوم مباحث بیشتر حول مسایل مربوط به ادبیات و سیاست می چرخد و در بخش افزوده ها مقالات منحصر به فردی از آلبر کامو، رولان بارت ژان ریکاردو و اوژن یونسکو آمده است. خواندن این کتاب در گام اول ذهن را به درگیر شدن در دو نوع نگاه به ادبیات (یکی نگاه ایدئولوژیک و دیگری نگاه آزادتر و مبتنی بر مسئولیت اجتماعی) وادار می کند، اما آرام آرام نقش جدی ارزشمند و متفاوت ادبیات را در جوامع مختلف در طول تاریخ به روشنی در برابر چشم مخاطب قرار می دهد سلیقه ارزشمند و نگاه ارزشمندانه ابوالحسن نجفی در کنار ترجمه ی – زیبای او از این کتاب مجموعه ای خواندنی پدید آورده که قطعا مورد توجه علاقمندان به مباحث تئوریک ادبی قرار خواهد گرفت.
منبع: آزما / شماره 76
مجموعهی مقالات از آلن روب گرییه – ایلیا ارنبورگ – ژان پل سارتر- رولان بارت- کلود سیمون- اوژن یونسکو- سیمون دوبوار- ژان ریکاردو- آلبر کامو و ....
تدوین و ترجمه: ابوالحسن نجفی
ناشر: نیلوفر
این کتاب در چهار بخش به هم پیوسته به خوانندگان عرضه شده است، بخش اول تحت عنوان "ادبیات و واقعیت" منتخبی است از مهم ترین سخنرانی هایی که در ماه اوت 1962 در مجمعی از نویسندگان شرق و غرب به همت " انجمن اروپایی نویسندگان" و به دعوت " اتحادیه ی نویسندگان شوروی" در شهر لنینگراد صورت گرفت. بخش دوم با نام " ادبیات چه می تواند بکند" شامل همه ی سخنرانی های ارائه شده در انجمنی است که سال بعد با عنوان مباحث مجمع لنینگراد به دعوت روزنامه ی "کلارته" فرانسه در پاریس تشکیل شد و جمعی از نویسندگان صاحب نظر فرانسوی در آن سخنرانی کردند، بخش سوم شامل برخی از مقالات گردهمایی است که هم زمان با این همایش در شهر لاهتی فنلاند تشکیل شد و بخش چهارم هم شامل چند مقاله و مبحث در همین زمینه است، به انتخاب ابوالحسن نجفی در ارتباط با موضوع اصلی کتاب که از منابع مختلف گردآوری و در انتهای کتاب آورده شده است. در مقالات بخش اول که آثار کسانی جون لئونید لئوف، واسلی اکسیوموف، ایلیا ازنبورگ و آلن روب گری یه ... ناتالی ساروت و ژان پل سارتر در بین آن ها دیده می شود، تضاد جدی و عینی در بین نویسندگان فرانسوی و اروپایی که معتقدند در مهد آزادی زندگی می کنند با نویسندگان روس که تحت سایه ی ایدئولوژی حاکم بر کشورشان می نوشتند وجود دارند و این حالت در جای جای مقالات پیداست، لحنی مشفقانه که به صراحت به لحنی خصمانه می گراید، خشمی که هر دو طرف نسبت به یکدیگر دارند.
در مقالات بخش اول که آثار کسانی جون لئونید لئوف، واسلی اکسیوموف، ایلیا ازنبورگ و آلن روب گری یه ... ناتالی ساروت و ژان پل سارتر در بین آن ها دیده می شود، تضاد جدی و عینی در بین نویسندگان فرانسوی و اروپایی که معتقدند در مهد آزادی زندگی می کنند با نویسندگان روس که تحت سایه ی ایدئولوژی حاکم بر کشورشان می نوشتند وجود دارند
این نحوه ی نگاه در مجموعه ی مقالات سال بعد در فرانسه بیشتر فرصت بروز و ظهور پیدا می کند و در آن جا ژرژ سمپرون به بررسی ادبیات و نیروهای حاکم بر جامعه می پردازد و سیمون دوبوار از توانایی های ادبیات می گوید و ژان پل سارتر از خواندن برای معنا دادن به زندگی صحبت می کند در بخش سوم مباحث بیشتر حول مسایل مربوط به ادبیات و سیاست می چرخد و در بخش افزوده ها مقالات منحصر به فردی از آلبر کامو، رولان بارت ژان ریکاردو و اوژن یونسکو آمده است. خواندن این کتاب در گام اول ذهن را به درگیر شدن در دو نوع نگاه به ادبیات (یکی نگاه ایدئولوژیک و دیگری نگاه آزادتر و مبتنی بر مسئولیت اجتماعی) وادار می کند، اما آرام آرام نقش جدی ارزشمند و متفاوت ادبیات را در جوامع مختلف در طول تاریخ به روشنی در برابر چشم مخاطب قرار می دهد سلیقه ارزشمند و نگاه ارزشمندانه ابوالحسن نجفی در کنار ترجمه ی – زیبای او از این کتاب مجموعه ای خواندنی پدید آورده که قطعا مورد توجه علاقمندان به مباحث تئوریک ادبی قرار خواهد گرفت.
منبع: آزما / شماره 76