امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

استدلال و استحسان درشعر

#1
ارتباط منطقی و عقلی میان پدیده ها و رخدادها ، موضوع علم است. یعنی علم می خواهد علت هر رویداد را کشف کند و توضیح بدهد و بر اساس نظم منطقی یافته های خود را دسته بندی کند.

مثلا علم می تواند چگونگی افزایش ضربان قلب را توضیح دهد و انواع آن را معرفی کند و درباره تأثیرات آن بر جسم و روان انسان بحث کند.

اما وقتی در شعر می خوانیم:

ای دل من سر مزن بر سینه این سان ناشکیبا

لحظه ای دیوانه جان آرام بنشین خواهد آمد

طبعا توقع نداریم که شاعر با در نظر گرفتن دستاوردهای متخصصان قلب و یا حتی با ملاحظه مطالعات روانشناسی، درباره تپش قلب و بی قراری عاشقانه اش ، شعر بسراید.

اگرچه برای این کار مانعی هم وجود ندارد ، یعنی گاهی دستاوردهای علمی ممکن است به کار شعر بیاید.

به هر حال وقتی شعر می خوانیم ، از پیش پذیرفته ایم که گزاره های شعری، گزاره های عاطفی و انشایی هستند یعنی محتمل صدق و کذب نیستند.

وقتی مادری می گوید که فرزند من زیباترین کودک دنیاست ، این سخن او را نمی توان تصدیق یا تکذیب کرد و از آن بدتر این است که کسی بخواهد با دلایل علمی و با استدلال منطقی ثابت کند که از فرزند آن مادر کودکان زیباتری در جهان هست.

البته می توان گفت که این زیبا دیدن فرزند، مقوله ای شخصی است و دیگران ممکن است نخواهند با آن مادر هم نظر باشند.

اما سخن شاعران با آن که غالبا، برخاسته از دریافت های شخصی است با گزاره های شخصی دیگر تفاوت دارد وآن این است که ، شاعران با هنر سخنوری، دریافت های خود را برای دیگران به شیوه ای مؤثر و پذیرفتنی بیان می کنند.

وقتی شعر می خوانیم ، از پیش پذیرفته ایم که گزاره های شعری، گزاره های عاطفی و انشایی هستند یعنی محتمل صدق و کذب نیستند.

یعنی شعر می خواهد مخاطبان را با آن دریافت حسی و شخصی شاعر همراه و سهیم کند.

استحسان ، یعنی بیان علتی زیبا برای رخدادها ، یکی از شیوه های تأثیرگذار در شعر است.

برخی منتقدان شتابزده در محافل ادبی با بی ذوقی تمام این گونه ارتباط های زیبا میان پدیده ها را انکار می کنند و گمان می کنند که با استدلال علمی ، نقطه ضعف شعر را کشف کرده اند.

مثلا وقتی می خوانیم:

نسیم نیست نه بیم است بیم دار شدن

که لرزه می فکند بر تن سپیداران

با آن که می دانیم درختان سپیدار بر اثر وزش باد می لرزند، اما از این سخن تازه ای که شاعر برای بیان علت لرزیدن درختان آورده است لذت می بریم و متأثر می شویم.

و یا اگر شاعر برای بیان علت حرکت آرام نسیم در میان گل ها ، این پرسش لطیف و عمیق را طرح می کند:

گل به گل این سان که خرامد نسیم

در پی عطر گل افیون کیست؟

آیا می توانیم با استدلال علمی بگوییم که نسیم در جست وجوی چیزی نیست؟! و با قیافه حق به جانب ، دیگران را ازخواب غفلت! بیدار کنیم که؛ امروزه علم ثابت کرده است که نسیم چیزی نسیت جز جابه جایی هوای سرد و گرم!

بنابراین نه عاشق است نه پیک خوش خبر است و نه با عطر یار و رایحه کوی محبوب می آید!

شاید باطل بودن این دیدگاه خیلی بدیهی به نظر برسد اما اگر رنگ و لعاب بسیاری از نقدهای متجدد و موسوم به مدرن و علمی را کنار بزنیم باهمین استدلال های سطحی و عاری از ذوق هنری مواجه می شویم.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان