05-01-2016، 12:55
زمانی که همه در خواب ارام به سر میبرند..... زمانی که همه ی چشم ها بسته شده اند .......زمانی که همه در فکر امنیت موجود در خانه هایشان هستند .....
او در باتلاق ززززننندددده میشود..... ارام ارام بیرون میخیزد تا قربانی بعدی خویش را پیدا کند . وزمانی که قربانی خویش را پیدا کرد ...... ان قربانی فقط چند ثانیه وقت خداحافظی با زندگی اش را دارد...... و روز بعد هیچ اثری از او و قربانی هایش نیست .....
چرا؟؟. چون هیچ کس به فکرش هم نمیرسد که ان مو جود که فقط همه داستانش را شنیده اند واقعا زنده باشد . همه جای پای او را جای پای سگی ولگرد می خوانند که برای پیدا کردن غذا بیرون امده و ان خون باقی مانده را خون گوشتی که ان سگ پبدا کرده بود........
تا اینکه یک روز.......
اگه میخواین ادامه این ماجرا رو بدونین باید اول سپاس دوم نظر و سوم در نظر سنجی شرکت کنین اگه تعداد سپاس ها و نظر ا به 30 برسه ادامه این داستان رو میزارم.
او در باتلاق ززززننندددده میشود..... ارام ارام بیرون میخیزد تا قربانی بعدی خویش را پیدا کند . وزمانی که قربانی خویش را پیدا کرد ...... ان قربانی فقط چند ثانیه وقت خداحافظی با زندگی اش را دارد...... و روز بعد هیچ اثری از او و قربانی هایش نیست .....
چرا؟؟. چون هیچ کس به فکرش هم نمیرسد که ان مو جود که فقط همه داستانش را شنیده اند واقعا زنده باشد . همه جای پای او را جای پای سگی ولگرد می خوانند که برای پیدا کردن غذا بیرون امده و ان خون باقی مانده را خون گوشتی که ان سگ پبدا کرده بود........
تا اینکه یک روز.......
اگه میخواین ادامه این ماجرا رو بدونین باید اول سپاس دوم نظر و سوم در نظر سنجی شرکت کنین اگه تعداد سپاس ها و نظر ا به 30 برسه ادامه این داستان رو میزارم.