" گفتگــو و بررسی سـریالهای کــره ای "

[Apathetic]

وگرنه خیلی چرت بود |:
راز های قدیم O_o؟!
مرگ مادر و پدره مثلا؟!

واقعا چرت بود ؟ داستانش چی بود اصلا ؟

آره راز های قدیم .. نه درمورد مرگ اونا ! مرگ اونا که چیز خاصی نداره هرچی بود معلوم شده دیگه ؛ اون یارو سیاه پوشه کشتشون .
رازها راجع به خوده چول هستن .. و بابائه !
فکر کنم تا الان 5و6 رو دیدی دیگه .. ولی هرکی ندیده پس ادامه ی حرفامو نخونه که اسپویل نشه !
یه مسئله یی راجع به اون قاتله ذهن منو مشغول کرده و دارم فکر میکنم بهش . اگه دقت کرده باشی چهره نداره . وقتی توی قسمت 6 روی پل ایستاد (احتمالا بخاطر چول اومده بوده) نشون داد که یه چی توی مایه های ربوت و ادم اهنیه :|
من چه قدر سر اون صحنه که پرید روی اون بدبختا ترسیدم ! D:
خب این موجود انسان واقعی نیست . بابائه هم خودش به چول گفت که قاتل خونواده ش وجود نداره چون یه کارکتر داستانیه ولی بنظر میاد مار توی لستینش پرورش داده و حالا به غیر از چول ، اون قاتله هم از دنیای دبلیو اومده به دنیای واقعی .
و حدس من حالا : اون وسیله ای که چول از طریق اون وارد دنیای واقعی شد رو یادته ؟ هی خاموش روشن میشد ؛ اون دقیقا کپیه چهره ی قاتله ست . نمیدونم این میتونه چه معنی داشته باشه ولی تا قبل از اومدن چول به دنیای یون جو ، چهره ی این قاتله یکدست سیاه بود :| ولی حالا همش خاموش روشن میشه !
میدونم شاید چرت بنظر بیاد ولی اگه بخوایم کاراگاهی به قضیه نگاه کنیم مشکوک میزنه D:
من خیلی ازش میترسم ._. یه جوریه =|
+ یون جو هم دیگه داره عجیب میشه ها .. یهو توی دستشویی میفته توی رود هان :|
+ دومین OST باکلام دبلیو هم اومد ._. چه قدر اهنگای بی کلام دبلیو قشنگ و چه قدر این دوتا باکلامی که فعلا اومدن معمولین ! از سریالی مث دبلیو انتظار اهنگای فوق العاده میره ..