امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

عالم ذر چیست؟ و کجاست؟

#1
مى گویند در عالم ذرّ، ارواح قبول سعادت و شقاوت نمودند چنانچه اضطرارى بوده، ظلم است و هرگاه اختیارى بوده اگر عقل داشتند چطور پذیرفتند و اگر بى شعور بودند مؤاخذه و عقوبت، سزاوار نیست. كیفیت عالم ذر را بیان فرمایید؟
ج:
علامه مجلسى(ره )، در جلد سوم بحارالانوار، اخبار زیادى راجع به طینت و عالم ذر و اخذ میثاق نقل نموده و خلاصه مضمون آن اخبار این است كه: خداى تعالى از صلب حضرت آدم ابوالبشر ذرّیه او را تا روز قیامت به صورت ذرّ بیرون آورد؛ یعنى از خُردى و كوچكى مثل مورچه بودند، بعد ارواح آنها راتعلّق به این اجساد داد و در آن حال، كمال عقل و شعور و اراده و اختیار داشتند، پس اخذ میثاق به وحدانیت خود و رسالت انبیاء(علیهم السّلام ) و ائمه هدى(علیهم السّلام) نمود و فرمود: (الست بربكم) عده اى كه اصحاب یمین بودند از روى اطاعت و رغبت گفتند((بلى )) و اقرار و تصدیق حق نمودند و مابقى كه اصحاب شمال بودند، از روى كراهت و بى میلى((بلى)) گفتند، سپس امتحان فرمود آنها را به این كه آتش ظاهر شد و امر شد داخل آتش شوید، اصحاب یمین داخل شدند و آتش بر آنها سرد گردید و مابقى اعراض نمودند و این امر امتحانى، تا سه مرتبه انجام گرفت .
در تحقیق معانى و بیان مراد از اخبار طینت و عالم ذر و اخذ میثاق، علما را سه مسلك است:
اول: مسلك اخباریّین است و گویند این اخبار از متشابهات است و ادراك حقیقت آنها از عقل و فهم ما دور و ایمان اجمالى به آنها كافى است و علم به آنها را باید به اهل بیت (علیهم السّلام) رجوع داد.
همه افراد بشر داراى روح توحیدند و پرسشى كه خداوند از آنها فرمود به زبان تكوین و آفرینش است و پاسخى كه آنها داده اند نیز به همین زبان است و خلاصه این سؤ ال و جواب و پیمان مزبور، یك پیمان فطرى است كه الا ن هم هركس در درون جان خود آثار آن را مى یابد و حتى طبق تحقیقات روانشناسان اخیر، حس مذهبى یكى از احساسات اصیل روان ناخودآگاه انسانى است و همین حس است كه بشر را در طول تاریخ به سوى خداشناسى هدایت نموده و هر انسان عاقلى به وجدان خود كه رجوع كند مى فهمد او را آفریننده و پرورش دهنده اى است
دوم: مسلك شیخ ‌مفید و سیدمرتضى و طبرسى صاحب مجمع البیان و مفسرین و اتباع ایشان علیهم الرحمه است و ایشان اخبار طینت و آیات و اخبار اخذ میثاق را حمل بر كنایه و مجاز و استعاره نموده اند به تفصیلى كه در بحار و شرح كافى ذکر شده است و نسبت به خصوص عالم ذر، شیخ مفید علیه الرحمه مى فرماید:
خبر صحیح آن این است كه خداوند تعالى خارج فرمود از پشت آدم ذرّیه او را مثل ذر و پر كرد افق را و آنها را سه قسم فرمود؛ بعضى نور بدون ظلمت و آنها برگزیدگان و پاكان از گناه از اولاد آدم بودند و بعضى ظلمت بدون نور و آنها كفارند كه هیچ طاعتى ندارند. و بعضى نور و ظلمت و آنها اهل طاعت و معصیت اند از مؤمنین و غرض از اخراج ذریه آدم به صورت مزبور، براى این بود كه خداوند خواست به آدم، كثرت نسل او را بشناساند و قدرت و سلطنت و عجایب خلقت خود را و آنچه را كه بعد واقع مى شود به او بفهماند و اما اخبارى كه در آنهاست فرموده حق تعالى=(الست بربكم ) تا آخر و جواب آنها پس‍ اخبار آحاد است و اعتبارى به آنها نیست بلكه مى فرماید از مجعولات است.
سپس شیخ مفید آیه شریفه:
(وَ اِذْاَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ اَشْهَدَهُمْ عَلى اَنْفُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا اَنْ تَقُولُوا یَوْمَ القِیمَةِ اِنّا كُنّا عَنْ هذا غافِلینَ.(1)
یعنى: ((به خاطر بیاور زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آرى، گواهى مى دهیم چنین كرد براى این كه در روز رستاخیز نگویید ما از این یعنى توحید غافل بودیم و از پیمان فطرى توحید، بى خبر بودیم.))
ایمان
شیخ مفید فرموده این پیمان الهى از ذریه آدم به اینكه اقرار كنند به ربوبیت حضرت آفریدگارو توحیدش، همه آنها پذیرفتند، پیمان لفظى و نطقى نبوده و نیز تنها در زمان آدم ابوالبشر نبوده بلكه پیمانى است تكوینى كه همراه آفرینش هر فردى از بشر بوده و هست؛ یعنى حس خداجویى و خداشناسى و استعداد و آمادگى براى حقیقت توحید در نهاد بشر همراه آفرینش او قرار داده است و این سرّ الهى در عقل انسانى به صورت یك حقیقت خودآگاه ودیعه گذاشته شده است .
بنابراین، همه افراد بشر داراى روح توحیدند و پرسشى كه خداوند از آنها فرمود به زبان تكوین و آفرینش است و پاسخى كه آنها داده اند نیز به همین زبان است و خلاصه این سؤ ال و جواب و پیمان مزبور، یك پیمان فطرى است كه الا ن هم هر كس در درون جان خود آثار آن را مى یابد و حتى طبق تحقیقات روانشناسان اخیر، حس مذهبى یكى از احساسات اصیل روان ناخودآگاه انسانى است و همین حس است كه بشر را در طول تاریخ به سوى خداشناسى هدایت نموده و هر انسان عاقلى به وجدان خود كه رجوع كند مى فهمد او را آفریننده و پرورش دهنده اى است و نیز مى فهمد كه رب او و رب تمام اجزاى جهان آفرینش، یكى است .
بچه سه - چهار ساله اگر به طورى كه نفهمد چیزى جلویش بگذارید، پیش ‍ از آنكه دست به آن بزند به آورنده اش متوجه مى شود و به فطرت خود مى فهمد كه هر پدیده اى، پدیدآورنده دارد. و براى پرسش و پاسخ فطرى، تكوینى، استعدادى و حالى در قرآن مجید و غیر آن مواردى است كه نقل آنها براى محل مناسب ترى واگذار مى شود.
مى گویند در عالم ذرّ، ارواح قبول سعادت و شقاوت نمودند چنانچه اضطرارى بوده، ظلم است و هر گاه اختیارى بوده اگر عقل
سوم: مسلك كثیرى از علماى متقدمین و متاخرین است كه تمام اخبار وارده در باب طینت و عالم ذر و اخذ میثاق صحیح است و ظاهر آنها هم مراد است و منافات با هیچ اصلى و قاعده اى از اصول دین و قواعد عقلى ندارد.
اگر كسى بگوید لازمه این اخبار، تایید مذهب جبر است؛ زیرا در عالم ذر، آنچه را شخص قبول كرده، اضطرارا بوده، در جواب گوییم:
اولا: هر كس در آن عالم هرچه قبول نموده از روى اختیار و شعور بوده چنانكه قبلا ذكر شد، بلكه بعضى فرموده اند شعور و عقل براى هر كس در آن عالم بیشتر بوده تا این عالم .
و ثانیا: مفاد عده اى از اخبار وارده در مقام، این است كه هر كس در عالم ذر هرچه قبول كرده مجبور و مضطر نیست كه در این عالم مثل همان را قبول و عمل نماید، بلكه ممكن است در این عالم تغییر نماید؛
چنانچه در ذیل حدیثى كه از حضرت امیرالمؤمنین(علیه السّلام) مروى است مى فرماید:
(و شرط فى ذلك البداء فیهم)؛ یعنى: (شرط فرمود پروردگار عالم بداء را در اصحاب شمال.)
یعنى كسانى كه در آن عالم به سوء اختیار خود سركشى و طغیان ورزیدند و جزء اصحاب شمال شدند، اگر در این عالم توبه و انابه نمایند و در تبعیت انبیا سعى نمایند، خداوند تغییر مى دهد و آنها را از اصحاب یمین قرار خواهد داد و چون قابل تغییر است در دعاهاى ماه مبارك رمضان و غیر آن وارد است:
(و ان كنت من الاشقیاء فامحنى من الاشقیاء واكتبنى من السعداء فانك قلت و قولك حق:
(یَمْحُواللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْكِتابِ)(2).

و اما استعجاب از اینكه اگر عاقل بودند چگونه اقدام به زیان خود نمودند، گوییم این استعجاب بى مورد است، مشاهده مى شود كه بسیارى از عقلا در بسیارى از موارد با كمال شعور و اختیار، اقدام به زیان خود نموده اند و بعد پشیمان شده اند و نیز شیطان ملعون با كمال شعور و اختیار، ترك نمود امر حق را و از سجده تمرد كرد.

پی نوشت ها:
1- اعراف/ 172.
2- رعد/39.
بخش اعتقادات شیعه تبیان
پاسخ
 سپاس شده توسط яαнα.м ، هلی ، #ɗѳkɦtɑʀʝɑɦɑɳɑɱi
آگهی
#2
ممنون(:
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عالم ذر چیست؟ و کجاست؟ 1


هَنوزَم اُمیدِه مَــن بِه فَرداست

روزایِ خوبَمَم ک‍ِه ب‍ُردَم اَز یاد

بازَم خَط بِه خَط مینویسَم اَز دردام

شایَد دارَم گُم میشَم میونِه حَرفام
پاسخ
#3
سؤال: عالم ذر چیست؟ و در کجا است؟

پاسخ: در قرآن مجید سخن از یک پیمان، عهد، میثاق و گواهی به میان آمده است که خداوند از انسانها گرفته است. روشن ترین آیه ای که بر این حقیقت دلالت دارد، آیة 172 سورة اعراف است که به «آیة ذر» معروف شده است. این آیه دقیق ترین معنی و شگفت ترین نظم را دارد.[1] آیات دیگری نیز مفسر همین حقیقت معرفی شده اند.[2]

خداوند در قرآن می فرماید: ]وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ[؛[3] «به یاد آور زمانی را که پروردگارت از پشت [و صلب] فرزندان آدم، ذریة آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت [و فرمود]: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می دهیم. [چرا چنین کرد؟] برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»

از آنجا که در این آیه سخن از ذریّۀ (فرزندان خردسال) آدم ـ علیه السلام ـ به میان آمده، از این آیه به «آیه ذر» یاد می کنند و به خاطر کلمة «ألست» به «پیمان ألست» معروف است. همچنین لفظ ذریّه در قرآن نوزده بار وارد شده که درتمام موارد نسل انسان مراد است.[4]

در تفسیر این آیه دربارة اینکه عالم ذر چگونه، در کجا و حضور فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ چگونه بوده، احادیث و به دنبال آن سخن دانشمندان گوناگون است.

در اینجا به بیان دو دیدگاه بسنده می شود:

اول. منظور از این عالم و این پیمان «عالم استعدادها» و «پیمان فطرت» است؛ به این معنی که هر گاه فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب (پشت و کمر) پدران به رحم مادران که بیش از یک ذره نیستند، منتقل می شوند، خداوند استعداد و آمادگی فهم و شناخت ربوبیّت و توحید را به آنها می دهد؛ یعنی هم در نهاد و فطرتشان این سرّ الهی به صورت یک حس درون ذاتی به ودیعه گذارده می شود و هم در عقل و خردشان به صورت یک حقیقت خود آگاه.

خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانه های یگانگی خود را به انسان نشان می دهد و آنان را بر این امر گواه می گیرد. گویا می فرماید: ]أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ[ و انسانها با زبان حال پاسخ می­دهند: ]بَلی شَهِدْنا[. پس در اینجا پیمان تکوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است.[5]

بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متکامل در این احساس مشترکند که همه مربوب و خداوند ربّ آنهاست.[6]

پس انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند؛ لذا خداوند در قیامت علیه همة انسانها احتجاج می کند. برخی روایات موافق این نظر است.[7]

دوم. مرحوم علامه طباطبایی نظریة خویش را این گونه تبیین می کند: «عالم «ذر» روح این عالم است که آن را «عالَم غیب» نیز می گویند. توضیح اینکه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا که زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر که در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال می فرماید: ]إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون[ ؛[8] «[خداوند] وقتی بخواهد چیزی را ایجاد کند، به آن می گوید: موجود شو! بی درنگ به وجود می آید.» «کُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست کن. پس کلمة «کُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یک وجه الی الله دارد که عالم ذرّ است و همان موجود یک وجه دیگر دارد که همین دنیای ظاهر است. بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.»[9]

می توان ریشه های سخن علامه طباطبایی را در تفسیر کنز الدقایق پیدا کرد.[10]

پیمان از چه بود؟

از آیة ذر به دست می آید که مفاد پیمان گواهی بر پذیرش پروردگار ]ألَسْتُ بِرَبِّکُمْ[ [11] و بر پذیرش توحید بوده است ]أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا[ [12] و برخی روایات این پیمان را به فطرت نیز می کشانند: « اَلدِیْنُ الْحَنِیفُ وَ الْفِطْرَةُ وَ صِبْغَةُ اللَّهِ وَ التَّعْرِیفُ فِی الْمِیثَاقِ؛ [13]دین حنیف و فطرت و صبغة­الله و تعریف همان است که [خدا] در میثاق [یعنی در پیمانی که خدا با روح بشر بسته، بشر را با آن آشنا کرده] است.»[14] روایاتی نیز اعتراف به نبوت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامت حضرت علی ـ علیه السلام ـ را جزء پیمان عالم ذر معرفی می کنند.[15]

پیمان برای چه بود؟

از آیة ذر دو هدف اصلی برای این پیمان به دست می آید:

الف. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: ما از موضوع شناخت خدا بی خبر بودیم و لذا کافر شدیم؛ ]أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ[؛ [16]

ب. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: پدران ما بت پرست بودند و ما هم فرزندان همان پدران هستیم و چاره ای جز تبعیت از آنها نداشتیم؛ ]أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ...[ .[17]

[1].. المیزان، محمد حسین طباطبایی، چاپ پنجم، مؤسسه اعلمی، بیروت، ج 8، ص 306.

[2]. مانند: اعراف / 102 و حدید / 8. ر. ک: تفسیر نمونه، زیر نظر ناصر مکارم شیرازی، دار الکتب، ج 23، ص 317 و ج 6، ص 276.

[3]. اعراف / 172.

[4]. منشور جاوید، جعفر سبحانی، چاپ فرهنگ، اصفهان، ج 2، ص 63.

[5]. کنز الدقایق، میرزا محمد مشهدی، تحقیق مجتبی عراقی، چاپ اول، ج 3، ص 742؛ المیزان، ج 8، ص 310.

[6] . المیزان، ج 8، ص 308؛ فطرت، مرتضی مطهری، چاپ دوم، انتشارات صدرا، ص 181؛ تفسیر نمونه، ج 17، ص 455.

[7] . ابن سنان از امام صادق ـ علیه السلام ـ از فطرة لله پرسید. امام فرمود: « هِیَ الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِینَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی التَّوْحِیدِ فَقَالَ: ] أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ[ وَ فِیهِ الْمُؤْمِنُ وَ الْکَافِرُ؛ فطرت الله اسلام است که خداوند هنگام پیمان گرفتن آنان را بر فطرت توحید آفرید و فرمود: آیا پروردگار شما نیستم؟ در آنجا کافر و مؤمن حضور داشت.» البرهان، ج 3، ص 236.

و امام باقر ـ علیه السلام ـ آیة ذر را با حدیث «کل مولود یولد علی الفطره» تفسیر کرده اند. مختصر بصائر الدرجات، ص 161.

[8] . یس / 82.

[9] . در محضر علامه طباطبایی، محمد حسین رخ شاد، چاپ اول، نهاوندی، صص 42 ـ 43.

[10] . کنز الدقایق، ج 3، ص 742.

[11] . اعراف / 172.

[12] . همان / 172.

[13] . بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، چاپ دوم، مؤسسه الوفاء، بیروت، ج 3، ص 276.

[14] . فطرت، شهید مطهری، ص 27.

[15] . البرهان، ج 3، صص 238 ـ 239 و جهت مطالعة بیشتر ر. ک: التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، چاپ اول، مکتب اعلام، قم، ج 5، صص 26 ـ 30 ؛ روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی تصحیح یاحقی، چاپ دوم، آستان قدس، ج 9، صص 5 ـ 10؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، چاپ سوم، توحید، قم، ج 2، صص 61 ـ 82.

[16] . اعراف / 172.

[17] . همان / 173.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس برام بنویس (:



«آن غار تاریکی که از ورود به آن می ترسید، همان گنجی را در خودش پنهان کرده که به دنبالش میگردید.»

کارل گوستاو یونگ
پاسخ
 سپاس شده توسط mobin@
#4
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=256262

تکـراری...!
پاسخ
 سپاس شده توسط # αпGεʟ ، L²evi
#5
عالی بودممنون
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://t.me/joinchat/FtpNXEPNAzwbevLr2kPkJg
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  عاشورا و تاسوعا چیست؟
Heart عالم برزخ
  دلیل ملقب شدن امام هشتم، علی ابن موسی، به رضا چیست؟
  فشار قبر چیست؟؟؟
  نام دو فرشته نگهبان انسان چیست؟
  دین چیست؟ بررسی فرقه بهاییت 'منبع پایگاه جامع فرق و ادیان'
  عاقبت کسی که خودکشی می کند چیست؟
  علت مخفی بودن شب قدر چیست؟
  فرق صحت یک عمل با قبولي عمل در چیست و ملاک آن کدام است ؟
  علت مخفی ماندن قبر حضرت فاطمه زهرا (س) چیست؟

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان