امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بیمارستان روانی

#1
برای ملاقات شخصی به یکی از بیمارستان‏‎های روانی رفتیم.




بیرون بیمارستان غلغله بود. چند نفر سر جای پارک



ماشین دست به یقه بودند.



چند راننده مسافرکش سر مسافر با هم دعوا داشتند



و بستگان همدیگر را مورد لطف



قرار می‏دارند



وارد حیاط بیمارستان که شدیم، دیدیم جایی است آرام



و پردرخت. بیماران روی نیمکت‎‏ها نشسته بودند



و با ملاقات کنندگان گفت‏‎وگو می‏‎کردند.



بیماری از کنار ما بلند شد و با کمال ادب گفت:



من می‏‎روم روی نیمکت دیگری می‏‎نشینم که شما



راحت‏‎تر بتوانید صحبت کنید.



پروانه زیبایی روی زمین نشسته بود. بیماری پروانه را



نگاه می‏کرد



و نگران بود که زیر پا له شود.




آمد آهسته پروانه را برداشت و کف دستش



گذاشت تا پروازکندو برود.



ما بالاخره نفهمیدیم بیمارستان روانی


این‏‎ور دیوار است یا آن‏‎ور دیوار
(;
پاسخ
 سپاس شده توسط farnam22 ، M.AMIN13 ، serpent ، Berserk ، minagames ، ຖēŞค๑໓ ، Nυмв
آگهی
#2
لایک 12345
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان