امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خواهشا این شعر زیبا را بخوان

#1
سلام این شعر مورد علاقه منه و شاعری این قسمت اول را سروده و سپس شعرای دیگری از زبان موجودات دیگه شعر گفته اند.

از زبان پسر:
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
حمید مصدق ( خرداد ۱۳۴۳)

از زبان دختر:
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را….
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
فروغ فرخزاد

از زبان پدر دخترک
او به تو خندید و تو نمی دانستی
این که او می داند
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
از پی ات تند دویدم
سیب را دست دخترکم من دیدم
غضبآلود نگاهت کردم
بر دلت بغض دوید
بغض ِ چشمت را دید
دل و دستش لرزید
سیب دندان زده از دست ِ دل افتاد به خاک
و در آن دم فهمیدم
آنچه تو دزدیدی سیب نبود
دل ِ دُردانه من بود که افتاد به خاک
ناگهان رفت و هنوز
سال هاست که در چشم من آرام آرام
هجر تلخ دل و دلدار تکرار کنان
می دهد آزارم
چهره زرد و حزین ِ دختر ِ من هر دم
می دهد دشنامم
کاش آنروز در آن باغ نبودم هرگز
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که خدای عالم
ز چه رو در همه باغچه ها سیب نکاشت؟
مسعود قلیمرادی

از زبان سیب
دخترک خندید و
پسرک ماتش برد
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد
غضب آلود به او غیظی کرد
این وسط من بودم
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام
هر دو را بغض ربود
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت
او یقیناً پی معشوق خودش می آید
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود
مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت
جواد نوروزی
پاسخ
 سپاس شده توسط ღSηow Princessღ ، banoye qam ، LOVE KING ، maede_y2 ، Apathetic ، هاناجون ، nilo0far ، ღdorsaღ ، soelda ، *Nafas* ، مارشال ، ƝeGaЯ ، aLiReZaZ-iM ، ^BaR○○n^ ، kitra ، arooos ، hamed_Jon ، ☠CrAzY✘G!Яl☠ ، sevina1
آگهی
#2
خوب بود

عال بود.
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، arooos
#3
همــــیشـ ه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی

وقتـــ ی بغــــض میکـــُنی

وقتـــی دآغونــــی

وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه

دقیقــــا همیـــ ن وقـــــتآ

انقــــدر حـ ـرف دآری کـــ ه فقــط میتونــی بگـ ـ ی :

"بیخـــیآل"...
خواهشا این شعر زیبا را بخوان 1
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، #pertty# ، هاناجون ، arooos
#4
دوستی شوخی سرد آدمهاست ...بازی شیرین گرگم به هواست... واسه كشتن غرور من و تو ...




دوستی توطئه ثانیه هاس
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط arooos
#5
عععععالی بود
پاسخ
#6
خاطره ها را رشوه میدهم به روزهایم
تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید
[font=Arial]



مرسییییییHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط arooos
آگهی
#7
آن عشق كه ديده گريه آموخت ازو

دل در غم او نشست و جان سوخت ازو



امروز نگاه كن كه جان و دل من

جز يادي و حسرتي چه اندوخت ازو
پاسخ
 سپاس شده توسط kitra ، arooos
#8
HeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeart
خواهشا این شعر زیبا را بخوان 1

خِیلیا خوبَن وَلی‌سلیقِه ی‌ ما‌ نیستَن!
پاسخ
#9
میخوآهم برآیــت تَنهــــایی رآ مَعنــیـ کنمـ !


در سآحِلــ کنار دریــآ ایستاده ای , هوای سَرد, صدای مـُـوج

اِنتــــظار اِنتظار اِنتظـار....

بـــِ خودَتـ می آییــ

یادت می آید نـَ کَســـی استـــ که از پُشتــ بـَغلتــ کُند

نـَ دَستیــ که شانــــه هایتــ رآ بـگیرد

نـَ صِدآیــیـ که قشنــگــ تـَر از صدآی دریــــآ بآشـد..!.

اِسـمـ ایـنـ تـَنـهــآیـیــ اَستــ...
خواهشا این شعر زیبا را بخوان 1
پاسخ
 سپاس شده توسط arooos
#10
تو دست در دست دیگری ….

من در حال نوازشِ دلی که سخت گرفته است از تو ….

مدام بر او تکرار می کنم که نترس عزیز دل…


آن دستها به هیچ کس وفا ندارند….
خواهشا این شعر زیبا را بخوان 1
پاسخ
 سپاس شده توسط arooos


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  اشعار زیبا و عاشقانه احمدرضا احمدی
  متن تبریک تولد عاشقانه و زیبا
Heart جمله های عاشقانه انگلیسی زیبا
  جملات زیبا و جالب عاشقانه
Heart متن های عاشقانه و زیبا♥♥♥♥
  عکس پروفایل عاشقانه با جملات احساسی زیبا
  متن ها و استاتوس های بسیار زیبا در وصف رفیق و دوست
  جملات زیبا و جدیدو عشقولی
  دوتا شعر عاشقونه زیبا
  اشعار عاشقانه کوتاه و زیبا

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان