امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چوب جادوی هری پاتر در صبح روز چهارشنبه

#1
چوب جادوی هری پاتر در صبح روز چهارشنبه 1

خسرو شیری

پسرکوچک خانواده ای خواهان قصص قاتل پدرش است، ولی برادربزرگتر و دوخواهرش میخواهند رضایت دهند زیرا قاتل، شوهرخاله داماد خانواده شان است و از انجا که دختر خانواده حامله است ،نمیخواهند برادر کوچکتر این موضوع را بفهمد.برادر کوچک تمام تلاشش را میکند که پول مهیاکرده و سهم دیه برادرش را بخرد، ولی در اخر با گرو گذاشتن سند خانه، نزول میکند و خواهرش بچه را سقط کرده و قاتل روز قبل از اعدام میمیرد!

با دیدن تیتراژ و گره زدن فیلم عروسی به حکم دادگاه ، احتمال میدهیم که با فیلمی شبیه «شب برهنه» یا «شب سمور» بیضایی روبرو هستیم زیرا در عروسی دعوایی اتفاق می افتد و درگیری و….کات.

اما اینطور نیست و با دیدن گلدان شکسته حیاط و خرده ریزهای شکسته آشپزخانه فکر میکنیم فردای روز عروسی است ،ولی بعد متوجه میشویم دوسال گذشته است!!!

-دلیل اینکه سلیم(شهاب حسینی) و طاهر هردو از گلدان شکسته میپرسند و خواهر (طیبه) با تردید پاسخ میدهد مارا به این شک می اندازد که عروسی دیروز بوده و برادرها از اتفاق درگیری بی خبرند !و اولین کُد غلط به مخاطب را دریافت میکنیم. طیبه از امدن سوسک و پاشیدن سم در خانه میگوید که باز ما منتظر می مانیم بدانیم این موجود خانگی که برای دفع او نیاز به سم است ،کدامیک از برادران است که این هم بی پاسخ می ماند و دومین نشانه گمراه کننده را دریافت می کنیم!

۳زن در کوچه وجود دارند که با آمدن سلیم و طاهر پچ پچ میکنند و ما منتظریم بدانیم چه اتفاقی افتاده که آنها باخبرند و سلیم و طاهر بی خبر(!) که این کاشت هم جایی برداشت نمیشود و سومین کد غلط را دریافت میکنیم.

چنددقیقه ای میگذرد و سلیم میرود سر اصل مطلب و اینکه میخواهند رضایت داده و دیه بگیرند، ولی طاهر مخالفت خود را اعلام میکند، ادب و حرف شنوی او از سلیم را در این صحنه میبینیم و از وجنات سلیم و فضای بین آن دو احتمال میدهیم طاهر را راضی کند . در سکانس بعد ولی طاهر را مصمم میبینیم که رضایت نمی دهد و برای حرف برادرش تره هم خرد نمیکند و از طرفی نزد وکیل رفته و سریعن راه حل میپرسد که اگر برادر رضایت ندهد چکار باید کرد !؟؟ وکیل از خوشحالی سلیم و اینکه کبک اش خروس میخواند، میگوید و مدام ما منتظریم بدانیم چرا کبک اش خروس میخواند که هیچ جا آنرا برداشت نمی کنیم و این موضوع هم از ان کدهای غلط است.

تماشاگر منتظر است بداند سلیم زدوبندی کرده است؟ معامله ای انجام داده یا….که هیچکدام را نمی یابد.

نیاز اساسی گرفتن دیه و گذشت از قصص، حامله بودن اکرم در نامزدی است که سلیم و طیبه می خواهند آبروداری کرده و اکرم و حمید(داماد)سریعن به خانه زندگی شان بروند (اگر قاتل اعدام شود احتمال دارد ازدواج سر نگیرد) ولی ابدن این نیاز را به کرّات نمیبینیم که ما هم بگوییم بله! بهتراست ازدواج کنند.

زیرا داماد هنوز پس از دوسال پای دختر مانده و به قول خودشان جای دوری نخواهد رفت!

سلیم و اکرم مدام از طیبه میپرسند چیزی در مورد سند به طاهر نگفته ای؟! در ادامه هیچ پاسخی درمورد سند دریافت نمی کنیم که سند مشکل دارد؟به نام شخص دیگری است؟گرو داده شده است؟تنشی که کارگردان میخواهد آن را القا کند، پوشالی است و چیزی داخلش نیست.

جروبحث طاهرو سلیم که سلیم هنوز چیزی نگفته، طاهر براشفته شده که پول را جورکرده و میدهد . طاهر بقدری نادان بنظر می رسد که سلیم تا حرفی از دهانش خارج میشود ،طاهر به دنبال کار خودش میرود تا پول مهیا کند، به جای اینکه برادرش را قانع کند(اگر احترام اولیه سکانس حیاط را ندیده بودیم، میگفتیم حق دارد به سلیم اهمیتی ندهد).

دلایل منطقی طاهر برای به دنبال پول رفتن بسیار اندک است، زیرا انسان زودجوش و خام هم اعمالش برای مخاطب (در حیطه حماقت وی)باید منطقی به نظر بیاید.چاپلین در سرما کفش خود را می پزد و میخورد ،ما به حماقت وی میخندیم، ولی نیاز و گرسنگی اورا باور کرده و به وی حق میدهیم.

باورپذیری در حیطه شخصیت پردازی نکته مهمی است که باید در دنیای خود شخصیت ،حرکاتش باور پذیر باشد. ما هیچ پیش زمینه ای از دنیای طاهر نداریم که اعمال وی را منطقی بدانیم. به همین دلیل اعمال طاهر بسیار غیرمنطقی و خنده دار جلوه کرده و باورش نمی کنیم.

هنگامی که طاهر به دنبال پول است، در آژانس منتظر او هستند که حاجی فلانی یک چک را باید به مشتری اش برساند و منتظر طاهر است. یعنی حاجی فلانی به شخص دیگری اعتمادی ندارد و فقط طاهر را قبول دارد.کجای این پسر زودجوش شکست خورده پدرمُرده و دست تنگ که تمام دنیایش راتصمیمات فراگرفته ،کجایش قابل اعتماد است؟!چه اِلِمانی درخود داردکه منِ مخاطب به حاجی فلانی حق بدهم!

-کلیشه همگانی و معمولی و دم دستی رسیدن چک مبلغ بالا بدست یک آدم محتاج!!! آیا هیچ اتفاق دیگری در دنیا رُخ نمیدهد ؟ و همین یک رقم وجود دارد که چکی مبلغ بالا از ناکجاآباد به دستت برسد!؟!

-بین نویسندگان حرفه ای مرسوم است که به اولین پاسخ دراماتیک ذهنشان نه میگویند، زیرا کلیشه ای ترین و ابتدایی ترین راه حل است و سعی میکنند برای کشمکش بیشتر راهی نو بیابند.

مشکل اینجاست که این چک هم کشمکشی ایجاد نمی کند، بجز اینکه طاهر یکی- دوبار در مغازه آن را نگاه کرده و هیچ کاری انجام نمیدهد و به جای اینکه به سوال مخاطب پاسخ دهی وی را گول زده و از چک هیچ برداشتی نمیکنی.حاضری نزول بگیری ،خواهرانت را بی خانه کنی، ولی چک مردم را خرج نکنی؟!!!آنهم از شخصیت بسیار ابتدایی طراحی شده طاهر! شاید شخصیت پرورانده میشد ،باور میکردیم که یک جوان خام می تواند این کارها را انجام دهد، ولی باز تکرار میکنم…ماهیچ کنشی از طاهر بجز دادوبیداد و سوار موتور شدن در خیابان نمی بینیم.

مسجدرفتن طاهر برای گرفتن پول: چندجوان بَنِری نصب میکنند که روی آن نوشته شده هرکس آبروی مومنی را حفظ کند…که معلوم نیست چه ربطی به موضوع کار دارد.

طاهر به مغازه میرود و یکنفر برای موسسه خیریه پول جمع میکند. طاهر با گستاخی وی را می راندو سریع پشیمان شده و ۵هزار تومان کمک اش میکند . اگر طاهر انقدر شخصیت متزلزل و حرف گوش کنی داردکه با یک کلمه صاحب مغازه نظرش عوض میشود ،چرا اصرارهای خانواده اش در وی تاثیری ندارد؟!!!

از طرفی به دفتر مسجد می رود. مسوول دفتر تمام اسناد و مدارک مردم را در اتاق بدست گرگ می سپارد و طاهر را تنها می گذارد که هر آدرسی که میخواهد را بردارد آنهم به بهانه نماز خواندن !

-این هم از آن دست کلیشه های دم دست همگانی است که نویسنده کار ،بیشتر سرِخود را کلاه میگذارد تا مخاطب امروزی را .

طاهر به آدرسی که پیداکرده است میرود؛ به خانه یک خیّر. از پشت آیفون ما صدای مادرشوهراکرم را می شنویم که صدایی بسیار خاص دارد(کارگردان می توانست صداپیشه ی دیگری را برگزیند).

بارها طاهر به سلیم میگوید ته توی این قضیه را در می آرم و اینکه چرا به دیگران میگوید به او پول ندهند . همینکه در بازی و رفتار ببینیم دیگران بواسطه سلیم به طاهر پول نمی دهند، کفایت نمی کند؟!!!حتمن باید اَکت بازیگر را در بوق و کرنا کنیم! آیا نمیشود با چیدمان صحیح داستانی همه اینها را در عمل مشاهده کرد نه در دیالوگ؟!

چرا سلیم که آدم دنیادیده و منطقی ای است و با یک سوت زدن برادرش دست به سینه جلویش می ایستد ، به خود زحمت نمیدهد که دوساعت در کنار طاهر نشسته و وی را متقاعد سازد؟ چرا لقمه را دور دهان می چرخاند؟آیا بواسطه بارداری اکرم است که مستقیم حرف نمی زنند؟ سلیم که میداند برادرش انقدر اهل حماقت است که بالاخره پول را جور میکند و در آخر ته توی قصه را در می آورد . سلیم چرا در پی قانع کردن وی نیست و فقط به گفتن اینکه با پول دیه زخم های زندگی شان را میتوان ترمیم کرد،قناعت می کند!

-مشکل گیج کننده بعدی این است که آدم ها انقدر زیادند که نمی دانی چه کسی در پی رضایت گیری است و داماد چه ربطی به انها دارد و اینها کیستند و چه رابطه ای بین رضایت و ازدواج حمید و اکرم وجود دارد. شاید استدلال خود کارگردان این باشد که ربط دارند، ولی آنچه در داستان دیده می شود کاملن بی ربط است.

دامادی که می رود،می آید و مثل یک عروسک در دست این و آن است و تقریبن همیشه از همه چیز بی خبر…چه دلیلی دارد رضایت بدهند وقتی همچین داماد بی دردسری دارند و به هرحال دست اکرم را خواهد گرفت و به خانه بخت خواهد برد . زیرا خود داماد هم می داند که اکرم باردار است.

حدود یکساعت از فیلم گذشته است و آدمها همینطور گیج و گنگ دور هم می چرخند و مخاطب نمی داند از طریق کدام شخصیت قصه را دنبال کند

طاهری که فقط سوار موتور است و به مسجد می رود و در مغازه می خوابد و از خواستگار قبلی اکرم ۱۱میلیون بدون چون و چرا پول میگیرد ودوست طاهر وقتی می فهمد حساب ۱۱میلیونی خالی است به قدری خونسرد است که انگار یارانه ۴۵ هزارتومانی اش قطع شده است!

موتوری که یک آینه آن شکسته و سلیمی که فقط به طاهر می گوید یک جو عقل در سر نداری!!!

یکساعت از فیلم گذشته است و می بینیم طاهر در مغازه سوپری میخوابد! خب چرا در خانه پدری نمی ماند ؟ توضیحات برچسب شده به فیلم هیچ اهمیتی ندارد ، خودِ فیلم هیچ پاسخی به این سوال و از این دست سوالات در درون خود ندارد.

اکرم و طیبه هم همیشه در حیاط منتظرند یکنفر از در بیاید و طیبه بگویداز در و دیوار برایمان می بارد!! اینکه بخواهی نشان دهی که خانه ، جایی برای صحبت نیست و همیشه فضای باز حیاط را برای مکالمه برمی گزینی چه دلیلی دارد و چه سوالی را پاسخ میدهد؟!

یک صحنه داخلی خانه وجود دارد و آنهم دعوای طاهر بر سر گرفتن سند است که مادرشوهر اکرم در حال نماز خواندن است! معنی این را هم نمی دانم که چه وقت نماز خواندن است!! و پس از آنکه بفهمی پسرت چه گندی زده ، بگویی من عروس حامله رو چجوری برم خونه!!!

این حرکت مادرشوهر و نمازخواندن و ادعای آبرو و…تمامن برچسب شده و ویترینی است.

داستان راحله(دختری که طاهر او را میخواست)در حدّ یک تبلیغ بازرگانی در فیلم نمود دارد و صحنه آخر عروس شدن اش هم که دیگر هیچ.

پس از یکساعت و نیم اطلاعات اضافی که بر دوش مخاطب گذاشته شده،حالا نوبت به چوب جادوی هری پاتر می رسد که در ۵ دقیقه آخر همه چیز را فیصله دهد.قاتل پدر، روز قبل اعدام سکته کرده و می میرد و به اعدام نمی رسد،اکرم بچه را سقط میکند،راحله عروس شده و ….

واقعن نمی دانم چرا بدترین فیلم های هالیوود هم برای ۳۰ دقیقه پایانی فیلم هایشان احترام قائلند و حداقل، تماشاگر شیره اصلی فیلم را از دست نمی دهد.

-باورکنید وارونگی مضاعف و غافلگیری لحظه آخر مخاطب چیز دیگری است!! نیاز به تعلیق و کشمکش توامان دارد. نیاز به پایه سناریویی و شخصیت پردازی دارد، نه اینکه توبره و سطل خود را پر از اطلاعات کنی و یکدفعه همه را بیرون بریزی.

-نمی دانم چه برداشتی از این نوع پایان بندی وجود دارد و چه کسی این الگو را تدریس کرده است که اکثر جوانان فیلمساز فکر میکنند می توانند مانند مظنونین همیشگی در لحظه ی آخر کایزر شوزه(کوین اسپیسی)را رو کنند!!!

خوشحالم که حداقل شهاب حسینی در فیلم حضور داشت و نیمی از پول بلیط ام حلال شد . زیرا همچنان شهاب حسینی در تمام بازی هایش چیزی برای ارائه دارد که علاوه بر لذت بردن از بازی اش ، بتوان چیز جدیدی از وی آموخت.
چوب جادوی هری پاتر در صبح روز چهارشنبه 1


پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Video معرفی شخصیت های مجموعه هری پاتر(PART2)
  اولین تیزر تریلر فیلم Dune فاش شد؛ تریلر اصلی چهارشنبه هفته آینده
  معرفی شخصیت های مجموعه هری پاتر (PART1 )
  فیلم‌های «هری پاتر» از سرویس HBO Max پایین کشیده می‌شوند
  معرفی فیلم چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت
  نظر بازیگر « هری پاتر » درباره بدترین نوع میهن پرستی انگلیسی ها و آمریکایی ها
  " مخصوص طرفداران هری پاتر "
  اسم بازیگران هری پاتر
  ۱۵ شخصیت فیلم های هری پاتر که با کاراکتر هایشان در کتاب تفاوت دارند
  ضعیف ترین جادوگران مجموعه هری پاتر :)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان