29-06-2016، 15:41
(آخرین ویرایش در این ارسال: 29-06-2016، 15:45، توسط Son of anarchy.)
تالاپ تولوپ تَلَپ :| بازنم دعوام شد و اونم با بی رحمی تمام منو پرت کرد بیرون گفت برو پیش اون یکی زنت مرغ سوخاری:|
حیرون و سیرون مونده بودم و نیاز شدیدی هم به DMC داشتم :| وسط شهر نیویرک ی ادم ک طی ازمایش های مختلف ب کباب برگ تبدیل شده بود:| رفتم کنار ی درخت کار خودمو انجام دادم وقتی ک کارم تموم شد مامور پارک اومد با باتوم کوبوند تو باسنم:|با عصابانیت گفت: اینجا دسشوییه مگه:| گلریزون برگزار کنیم واست پوشک بخریم؟:|
گمشو بیرون ته دیگ:| خلاصه رفتیم بیرونو میچرخیدیم و شروع کردیم ب بانوان تیکه انداختنV: از قضا یکی از دخترا از نوادگان کریتوس(GOD OF WAR) بود:| منم تا وقتی فهمیدم زرتی رفتم مسافرخونه:| یاروعه اسم ممو پرسید گفتم ددپول:| گفت چی؟ گفتم ددپول:|
یهو زبونشو از انگلیسی ب مازندرانی تغیر داد گفت :| ته حمید هستی؟ حمید شال(شغال:|)؟ گفتم نه برادر من:|
خلاصه تا دم در اتاق داش سوال میپرسید:|
با لگد از اتاق پرتش کردم بیرون خابیدم:| ی ساعت بعد یکی در زد درو وا نکردم:| کلید انداخت اومد تو:| منم پتو رو سرم بود اهمیت ندادم:|
بد فک کردم تو خونمم اینم زنمه گفتم امشب نه امشب خستم:| نه نه راه نداره:| اونم پوکر فیس بود:|
ی چک زد زیر گوشم منم خابم میومد ی دفه پاشدم ی مشت گزاشتم تو صورتش:| بد با شمشیرش باهام ارتباط برقرار کرد:| فهمیدم بابای کریتوس زئوس بوده:| ازون سگ تر به کریتوس محل نزاشتم رفت باباشو اورد:| خ** مال:|
باز رفتم بکپم دیدم صدا ترور از راهرو میاد طبق معمول اهمیت ندادمv: ی دفه دیدم عین بزه حامله با بنزین اومد تو/:داد زد گفت رو سری مامان دوز من کوووو؟ /:
گفتم اتوبوس های اینجارو سوار میشی امام حسین پیاده میشی بد ی دربست بگیر برو دنبال روسريت من چميدونم وله قاز/:
اينو گفتم کل هتلو آتیش کشید/: ( مرتیکه وحشی -_-) منم وقت نداشتم لباس بپوشم لخت رفتم تو خيابون/:
هي ب. زنم میگفتم درو وا کن درو واکن/: تا دلش سوخت ب من جا داد/: باز حرفمون شد از خونه پرتم کرد بیرون منم دیگه منت نمیکشم شبا تو بار میخابم.-.
پ. ن :ب دخترا تیکه نندازین:|
حیرون و سیرون مونده بودم و نیاز شدیدی هم به DMC داشتم :| وسط شهر نیویرک ی ادم ک طی ازمایش های مختلف ب کباب برگ تبدیل شده بود:| رفتم کنار ی درخت کار خودمو انجام دادم وقتی ک کارم تموم شد مامور پارک اومد با باتوم کوبوند تو باسنم:|با عصابانیت گفت: اینجا دسشوییه مگه:| گلریزون برگزار کنیم واست پوشک بخریم؟:|
گمشو بیرون ته دیگ:| خلاصه رفتیم بیرونو میچرخیدیم و شروع کردیم ب بانوان تیکه انداختنV: از قضا یکی از دخترا از نوادگان کریتوس(GOD OF WAR) بود:| منم تا وقتی فهمیدم زرتی رفتم مسافرخونه:| یاروعه اسم ممو پرسید گفتم ددپول:| گفت چی؟ گفتم ددپول:|
یهو زبونشو از انگلیسی ب مازندرانی تغیر داد گفت :| ته حمید هستی؟ حمید شال(شغال:|)؟ گفتم نه برادر من:|
خلاصه تا دم در اتاق داش سوال میپرسید:|
با لگد از اتاق پرتش کردم بیرون خابیدم:| ی ساعت بعد یکی در زد درو وا نکردم:| کلید انداخت اومد تو:| منم پتو رو سرم بود اهمیت ندادم:|
بد فک کردم تو خونمم اینم زنمه گفتم امشب نه امشب خستم:| نه نه راه نداره:| اونم پوکر فیس بود:|
ی چک زد زیر گوشم منم خابم میومد ی دفه پاشدم ی مشت گزاشتم تو صورتش:| بد با شمشیرش باهام ارتباط برقرار کرد:| فهمیدم بابای کریتوس زئوس بوده:| ازون سگ تر به کریتوس محل نزاشتم رفت باباشو اورد:| خ** مال:|
باز رفتم بکپم دیدم صدا ترور از راهرو میاد طبق معمول اهمیت ندادمv: ی دفه دیدم عین بزه حامله با بنزین اومد تو/:داد زد گفت رو سری مامان دوز من کوووو؟ /:
گفتم اتوبوس های اینجارو سوار میشی امام حسین پیاده میشی بد ی دربست بگیر برو دنبال روسريت من چميدونم وله قاز/:
اينو گفتم کل هتلو آتیش کشید/: ( مرتیکه وحشی -_-) منم وقت نداشتم لباس بپوشم لخت رفتم تو خيابون/:
هي ب. زنم میگفتم درو وا کن درو واکن/: تا دلش سوخت ب من جا داد/: باز حرفمون شد از خونه پرتم کرد بیرون منم دیگه منت نمیکشم شبا تو بار میخابم.-.
پ. ن :ب دخترا تیکه نندازین:|