امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان بازی خطرناک

#4
قسمت چهارم:امیلی
خیلی زود منتقل شدیم و الان هم خیلی خوشحالم خطمو عوض کردم و قیافم رو از این به بعد عوض کردم موهام رو مدل جدید دادم و موهام که قهوه ای بود رو به بلوند تغییر دادم که مثلا کسی من رو نشناسه ولی نمیدونستم که اون خیلی به ما نزدیکه یه روز رفتم استخر میخواستم برم توی استخر که یکی به شدت هولم داد توی استخر و رفتم ته اب که یه نفر نجاتم داد اب رو تف کردم بیرون کلی اب رفته بود توی حلقم و داشتم خفه میشدم سریع از یه استخر زدم بیرون یه پیام اومده بود

+فکر کردی اگه موهات رو تغییر بدی یا مکانت و خطتو عوض کنی من پیدات نمیکنم نه خانوم تو و اندریا تا اخر عمرتون توی چنگال من اسیرین

دیگه چیزی ننوشته بود واقعا نمیدونستم کی بود واقعا ترسیده بودم الی هم خب خیلی وقته از اون شب به بعد ناپدید شده به اندریا زنگ زدم

_الو اندریا اون پیدامون کرده

+اره به منم پیام داد خیلی ترسیدم

_یکی از افرادش منو هول داد توی استخر اگه نجاتم نداده بودن الان مرده بودم دیگه هم پولی برام نمونده که کاری کنم نمیدونم این طرف کیه الی که گم شد دیگه نمیدونم چیکار کنم انی

+دیگه بیخیال اون هر کسی باشه زود بیخیال میشه الان هم برو خونه و بیخیال باش

رفتم خونه و خوابیدم وقتی بلند شدم یه پیام داشتم

+سلام امیلی ایندفعه نجات پیدا کردی ولی دیکه نجات پیدا نمیکنیحتی اگه از  خونه هم بیرون نیای بازم بلایی به سرت میارم پس بهتره که جلوی چشمم باشی اگه جلوی چشمم باشی باهات کاری ندارم ولی اگه بخوای بری دوباره قاطی میکنم امیلی

یعنی چی؟منظورش چیه واقعا گیج بودم گیج تر شدم خیلی سخته همچین شرایطی داشته باشی و نتونی کاری کنی

بچه ها اگه این رمان تعداد نوشته های کمی داره بخاطر نویسندست چون نویسنده دو رمان رو داره باهم مینویسه و نمیتونه پست های طولانی بزاره

حالا جدا از این مسئله رمان رو ادامه بدم؟خوشتون اومده یا نه؟
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان بازی خطرناک - ghazale657 - 23-09-2017، 11:32

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن
  رمان الناز (عاشقانه)
  رمان شورنگاشت(داستانی کاملا واقعی)|ز.م

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان