طنز خاویار

[Mr. Potato Head]

ماجرای کاملا واقعی ??

خاویار!!!
یادمه یروز بابام ۱/۵ کیلو خاویار از شیلات به واسطه یکی از دوستاش که اونجا کار میکرد اورد خونه و ماهم نمیدونستیم چطور میخورنش.
البته مادرم از مادرش یاد گرفته بود که باهاشون کوکو درست کنه، چون داییم قدیم گه گاهی ماهی ازون برون شکار میکرد و خاویار زیاد میاورد خونشون.

هیچی،مادرم گفت اینا بمونه احتمالا خراب میشه پس زدو همشو کوکو درست کرد اما خب یادش رفته بود مادر بزرگم چجوری درست میکرد که خوشمزه میشد
?
مام گفتیم خب بزا بیاد ببینیم چیه این خاویار،
اقا جاتون خالی شام حاضر شد،کلی کوکوی سیاه که قیافشون بد نبود
اولیو با نون خوردم اما اصلا خوشم نیومد?،دومیو خالی خالی خوردم اما بازم خوشم نیومد و نصفشو بیشتر نتونستم بخورم?
بعد متاسف شدم برای خارجیا که چرا انقد خاویار خاویار میکنن
??
و البته دس مریزاد گفتم برای اونایی که خوردن خاویارو حرام اعلام کرده بودن??،واقعا چیز به این بدمزگی انقد سرو دست شکوندن نداشت و حقشه حرام باشه

خلاصه اینکه هیشکی ازین شام مزخرف خوشش نیومد و هیچکس بیشتر از یه کوکو نتونست بخوره ?

?یه گربه نارنجی داشتیم اونموقع که برام عجیب بود چرا اونشب انقد عاجزانه و وحشیانه به در خونمون چنگ میزد موقع شام،قبلترش یادمه شبایی که غذا ماهیم داشتیم این گربه هه عین خیالشم نبود?
البته میون بحث یه نکته خیلی جالب در مورد اسم این گربه بگم،من اسمشو گذاشته بودم °°سگ گربه°° یا گاهیم خلاصش میکردم و میگفتم °°سگ گرب°° چون این گربه هه پاچه میگرفت مثل سگا بعضی وقتا?
جالب ترش اینکه چهار پنج سال بعد یه کارتون شروع شد بنام گربه سگ فک کنم پیتر هانان از من الهام زده بود....بگذریم
کلی کوکو اضاف اومده بود و هممون پشیمون بودیم از خوردنش،بابام گفت ببر بده اینارو به همسایه?،که همون لحظه مادرم وتو کرد و گفت چرا چیز به این بدمزگی رو بدیم همسایه?.
بعد تصویب شد که بزاریم تو یخچال هرکی دوس داشت بخوره کم کم?،اما خب واقعا کسی دوسش نداشت?

و من در همین گیرودار فکرم رفت رو سگ گربه ?که چرا انقد بیتابی میکرد موقع شام?
یه حسی بهم گفت با یدونه ازون کوکوها برم سروقتش و امتهان کنم(اون موقع ها که گوشی موشی نبود.من کلا تو کار امتهان ممتهان بودم.نفتو با ابلیمو ترکیب میکردم به امید کشف یچیز جادویی?،به قورباغه هاو مارمولکا امپول گاز پیک نیکی تزریق میکردم که مثلا پرواز کنن(فک میکردم گاز کپسول همون هلیوم بادکنکه تو فیلماست)?? و....)
اقا هیچی گربه رو بردم حیاط پشتی و کوکو رو بهش نشون دادم دیدم روانی شد،حاضر بود بمیره اما بدستش بیاره
منم که این فرصتو راحت از دست نمیدادم? قشنگ سیصد گرم چربی سگ گربه رو واس همون یه کوکو اب کردم تا بهش بدم بس که دنبال کوکو دویید و بالا پایین پرید،اخه رو چوب ماهیگیری بستم کوکو رو و کلی چپو راستش کردم.اینم بگم که کوکوئه مث سنگ سفت بود،

البته الان که فک میکنم کوفتت بشه سگ گربه?،خودش میدونست این چیه اما من خر نمیدونستم.من فک میکردم این چقد خره که داره تقلا میکنه برای یه کوکو اما نمیدونستم در واقع اون داره به ریشم میخنده و خاویار کیلو خدا تومن به نیش میکشه?
اغا هیچی،یه مدت بازیم شده بود همین و یکی یکی کوکوهارو میبردمو میکردم تو حلق سگ گربه?(روحت شاد اما واقعا کوفتت بشه)
مادرمم میپرسید اینارو کی داره میخوره و من میگفتم کار منه چون خیلی دوسشون دارم و مادرمم لبخند رضایتی میزد که بلاخره نعمت خدا حیفو میل نشد?
خلاصه همه کوکوهارو کردم تو حلق گربمون،البته براش بدم نشد،کل چربیاش اب شد اما چون غذای لاکچری میخورد کل بدنش شده بود عضله?،و کل خانواده به داشتن چنین گربه فیتنس و زیبایی افتخار میکردن اما خب دلیل این تغییرو نمیدونستن?
فقط من میدونستم که چه اتفاقی افتاده

حالا حرفم اینه،آی بچه مایه،تویی که لامبورگینی سوار میشی و فک میکنی لاکچری هسی،لاکچری اونه که نیم کیلو خاویارو خودش میخورهو یک کیلو باقی موندشو میده به گربشون،اره داش قیمت غذای گربه ما قیمت لاستیکو رینگ ماشینته هه ???????????
ازین به بعد هرجا منو دیدی با دستت منو نشون بده و بگو ``عه،همون که غذای گربشون خاویاره`` و سرتو بنداز پایین

ولی جدا از شوخی الان وضعم جوریه نیم کلیوشم کارمو راه میندازه )

[امیر‌حسین]

:||||

الان نمیدونم بخندم یا پوکر بدم :///
نظر شخصیم بود :|||

ی کلمه اَم سانسور بشه خیلی خوب میشه!

[n.leito]

:|بگذریم که بعضیا هر روز صبح خاویار میخورن