06-11-2017، 18:56
امروز دوباره
صبح با چشمان تو شروع شد
از دور نگاهت میکنم
برایت بوسه میفرستم
فکر میکنم
کاش چشمهات مال من بود
هنوز اما طناب دار
ته چشمانت پیداست
هر بار نگاهت کنم
ناگزیرم از مردن
گذشته توی سرم سوت میکشد
بسکه مرده ام
و دوباره – تولد!!
چشمهایت را به من بده
من تاب میسازم از طناب دار
جای مردن تاب میخورم کنار تو
تا ابد
...
میترسم از طناب دار
چشمهایت را به من بده
"گیلدا ایازی"
صبح با چشمان تو شروع شد
از دور نگاهت میکنم
برایت بوسه میفرستم
فکر میکنم
کاش چشمهات مال من بود
هنوز اما طناب دار
ته چشمانت پیداست
هر بار نگاهت کنم
ناگزیرم از مردن
گذشته توی سرم سوت میکشد
بسکه مرده ام
و دوباره – تولد!!
چشمهایت را به من بده
من تاب میسازم از طناب دار
جای مردن تاب میخورم کنار تو
تا ابد
...
میترسم از طناب دار
چشمهایت را به من بده
"گیلدا ایازی"