امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

آبشارهای مخفی به چشم هایت می آیند

#1
Star 
به گردنبندی که توی گردنم انداخته اند

دیگر آویزان نشو

پنجره ها را گِل بگیر

مبادا دوباره عاشقم کنند

صدایم را گِل بگیر

چشم هایم را بگذار همیشه باز بمانند و سیاه

لباس مخصوصم را به تن کنم

این جنگ ، آخرین تلاش من برای زنده ماندن خواهد بود

می خواستم بروم

از تو

از این خانه

نمی خواستم برای عروسک هایم پدری کنی

مادر !

وسواس عجیبی گرفته ام

در شانه کردن موهام

فر شده اند و خاکستری

متوقفم نکن

این جنگ ، آخرین تلاش من برای زنده ماندن خواهد بود

لب هایم را از پشت بام فراری بده

لرزش صدایم را از پشت بام فراری بده

قلبم را از پشت بام فراری بده

چشم هایم را

بگذار همیشه باز بمانند و سیاه

به گردنبندی که توی گردنم انداخته اند

دوباره آویزان می شوی

دوباره

آبشارهای مخفی به چشم هایت می آیند

صخره های وحشی به اندامت

چیزی میان دست هایت و

لرزش صدایم

رد و بدل می شود

نه

متوقفم نکن

لباس مخصوصم را به تن کرده ام

همان که روی منجوق های براقش وقت صلح

فرمان شلیک می دادی

این جنگ

آخرین تلاش من

برای زنده ماندن

خواهد بود .



"روجا چمنکار / از مجموعه شعر: با خودم حرف می زنم / نشر ثالث 1387"
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان