امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان همسايه مَغرور و لجباز من

#2
خب خب خب!!شروع ميكنم البته قبلش بگم كه رمانو كه واس خودم نميزارم!سپاس كردن هم سخت نيس!
به نام پيوند زننده قلب ها
از زبون سارا
-ااااااههههههه باباااا!!!خب چرا قبول نميكني؟انقد گفتي درس بخون كه اخرش نذاري برم تهران؟؟
-مگه ميگم قيد درسو بزن كه أنقد ناراحتي؟
-نه توروخدا بگو قيد درسم بزنم!
-اونجا محيطه خطرناكيه أصن مگه اصفهان خودمون چشه؟
-بابا يا ميز اري برم يا...
-يا چي خودكشي ميكني؟
-مگه مغر خر خوردم؟فرار ميكنم
زِندِگيـــــYـــــــــ...
ديــــگــGــــــه داريــ حوصـSـلمو سَرْ ميـــ بَريــــ...
كـKـــــاريـ نَكُن پـPـاشَم بيـــــام بــَـ?ـرات!
پاسخ
 سپاس شده توسط -Demoniac- ، Nafasssss ، Doory


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان همسايه مَغرور و لجباز من - Taesaa - 06-02-2018، 19:45

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن
  رمان الناز (عاشقانه)
  رمان شورنگاشت(داستانی کاملا واقعی)|ز.م

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان